نظرات کاربران درباره کتاب پشت درهای بسته

بعد از مدتها یه رمان درست و حسابی خوندم و در کمال تعجب از وقتی شروع به خوندن کردم یک هفته نمیگذره که تمومش کردم.واقعا خوب بود اونم برای تجربه اول یک نویسنده.اینهمه فیلمهای ترسناک میسازن ولی تو این دنیا نیرویی پلیدتر از بعضی انسانها نیست.نویسنده با نوشتن از حال و آینده خواننده رو دنبال خودش میکشونه و این برام خیلی جالب بود حتی اگه تبدیل به مینی سریال جنایی بشه میتونه موفق باشه.نقدر دربارش هست ولی در حوصله ی کسانیکه متنم رو میخونن نمیگنجه. امیدوارم کتابهای بیشتری از این نویسنده بذارید.ممنونم

🐉_ یه جنایی خفن... چندین ماه پیش از طاقچه بینهایت دریافت کردم و خوندم، داستان راجع به یه زوج خیلی خیلی جذاب و دوست داشتنیه، یه خانم زیبا، یه مرد خوشتیپ و پولدار، خونه زندگی هم بیست! اما، زندگی بی نقص نداریم که! آیا زندگی اونها، پشت درهای بسته هم به همین اندازه بی نقص و شاده؟!... داستان در دو زمان پیش می ره، گذشته، و حال... نویسنده هم تقریبا یک فصل درمیون زمان رو تغییر داده و یه شروع نسبتا آروم و راحت ساخته ولی بعد بووم!!! پشت درهای بسته غافلگیرتون می کنه! (نکته ای که باید در نظر بگیرید اینه که به داستان یکم زمان بدید... «هیچوقت از روی ظاهر قضاوت نکنید» درس مهمیه که این کتاب به ما می ده.

چند کتاب رو به قصد خواندن رمان جنایی شروع کردم ولی همه ی اونها از جمله این کتاب بیشتر حول محور خشونت خانگی و اختلالات روانی بودنند. سوژه به نظر من جدید نبود! دوست عزیزی در نظرات از فیلم پارک وی یاد کرده بودند که تشبیه درستی به نظر من هم بود. نکته مثبت اصلی این کتاب ترجمه خیلی روان و خوب کتاب بود.

یه داستان روانشناختی خوب و البته دارای خشونت زیاد😢 از اون کتاباس که تا مدت ها داستانش فراموشتون نمیشه و دنبال این سبک جنایی ها حتی بخواید بگردید 😄گریس و جک. یه زوج شاد، ثروتمند، خوش‌قیافه، صمیمی و عاشق. کسایی که به راحتی حسادت هرکسی رو که از کنارشون عبور می‌کنه، برانگیخته می‌کنن. تمام زوج‌هایی که اونا رو می‌شناسن، دلشون می‌خواد جک و گریس رو الگوی خودشون قرار بدن. غافل از اینکه این دو نفر، یه راز بزرگ و مخوف دارن. رازی عجیب، که حتی اگر بر ملا بشه، کسی باور نمی‌کنه از داستان خوشم اومد توصیه میشه بخونیدش🌚

نحوه روایت داستان جالب بود. این فلش بک بین گذشته و حال به داستان هیجان میداد. اما غیر این چیزی نداشت. داستانگویی شبیه فیلمهای دلهره آور هالیوودی بود. تقریبا از همون اول کتاب اتفاقات آینده رو میشد پیشبینی کرد. تلاش نویسنده برای ایجاد تعلیق هم بخاطر قابل پیشبینی بودن زیاد موفق نبود. خلاصه اینکه اگه چنین داستانهایی قبلا خونده باشین این کتاب هیچ چیز تازه ای براتون نداره. پی نوشت : نمیدونستم توی انگلیس هم دلستر هست. خیلی دوست داشتم بدونم مال بهنوشه یا ساخت خود انگلیسه. توو کتاب چیزی نگفت.😜

یه کتاب جذاب و جنایی که تا لحظه ی آخر با روال داستان همراهید و انقدر هیجان انگیزه که دلتون نمیاد کتاب رو زمین بذارید !!

بنظرم بهترین کتابی است که خوندم بدلیل اینکه واقعا فکرمیکنید توداستان حضور دارید پیشنهاد میکنم بخونین

داستان روان و جذابه ولی کش دار. ترجمه خوبه فقط مطمئن نیستم دلستر خورده باشن🤣😂 احتمالا سانسوره؟

کتاب جالبی بود. نسبتاً هم کم‌حجمه. یکی از نقطه قوت‌های داستان غیر قابل پیش‌بینی بودنشه. من اما به کسایی که می‌خوان این کتاب رو بخونن، پیشنهاد می‌کنم نظرات و حتی بریده‌ها رو بعد از اتمام کتاب بخونن چون خودم این اشتباه رو کردم و بعد از خوندن صفحات اول، چند تا از نظرات رو خوندم و اوایل داستان برام اسپویل شد و فهمیدم قراره با چه چیزی روبه‌رو بشم. و خب اوایل کتاب مهمه چون دقیقاً اونجاست که خواننده متوجه می‌شه با چه چیزی روبه‌روئه و دیگه می‌افته تو روند داستان. کتاب کشش بالا و روندِ خوبی که بین حال و گذشته موازیه داره و کم‌گویی و اضافه‌گویی نداره. ترجمه‌ی کتاب هم خوب و روون بود. و یکی از اصلی‌ترین ایرادی که می‌شه از این کتاب گرفت اینه که برای شخصیت‌پردازیِ‌ها به‌خصوص جک کم گذاشته بود و همین باعث می‌شد داستان پیرنگ و محتوای محکمی نداشته باشه و صرفاً یک داستان متوسط باشه -چون بخش عظیمی از هدف و محتوای داستان به نظرم روی شخصیت‌پردازی سوار بود-. اما به‌هرحال می‌تونه برای گذران وقت و یه بار خوندن خوب باشه. 3.5 ⭐️

اول اینکه ترجمه عالی این داستان داستانی بود که من واقعا درکش کردم به خصوص وقتی جک قصد آزار میلی رو داره واقعا از ته دل آرزوی مرگش میکردم چون من خودم برادرم دچار سندروم داون هستش .بعد اینکه داستان در ژانر خودش بینهایت فوق‌العاده و تأثیر گذاره و اینکه مسی که میخواد این داستان رو بخونه بهش پشینهاد میکنم که این کتاب رو به خاطر خوندن فصلهای اولی رها نکنید چون داستا بعد از مراسم ازدواج شروع میشه از بهترین داستانهای جنایی بود و واقعا لذت بخش بود پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش

واسه اونایی خوبه که عاشق کتاب‌های جنایی و معمایی هستن. حس تعلیق ش زیاده و مخاطب خودش رو جذب می‌کنه. البته خیلی سلیقه ی من نبود واسه همین سه ستاره دادم

فوق العاده بود. بی نهایت از خوندن چنین رمانی لذت بردم👌👌👌 آنقدر هیجان انگیز بود که یه سره خوندم و نتونستم اصلا بینش وقفه بندازم. ژانر انتخابی جدید و طرز تقسیم بندی فصلها (پرش یک در میان فصلها بین گذشته و حال) اصلا سردرگم کننده نیست بلکه به جذابیت رمان اضافه میکنه.

خوب بود ولی عالی نبود. ادامه حاوی اسپویل: من برام قابل باور نبود که جک با اون وحشی گریش به دل گریس راه بیاد و هرروز بره باهاش دلستر بخوره تا اون بتونه نقشش رو عملی کنه. هم چنین برام قابل باور نبود که یه فرد مبتلا به سندرم داون بتونه چنین نقشه ای بکشه؛ هر چند با علاقه مند نشون دادن میلی به داستان های آگاتا کریستی سعی شده بود این قسمت رو توجیه کنه.

کتاب جذاب و هیجان انگیزی بود.

نکته جالبش زمان های سویچ کردن بین حال و گذشته بود انگار نویسنده دقیقا میدونست چی تو‌ ذهن خواننده میگذره

به نظر من ترسناک بود. با اینکه جذاب و قشنگ بود اما احساس عجیبی بهم دست میداد موقع خوندنش. اتفاقی که برای گریس افتاد واقعا زجر اور بود و ادمو ناراحت میکرد.....

داستانی متفاوت و جذاب که پایانی غیر قابل پیش‌بینی دارد. خواندنش را پیشنهاد میکنم.

واقعا عالی بود،ازهمون صفحات اولش تا اخرش پر از هیجانه،اصلا نمیشه چشم از کتاب برداشت😍🌸

دختری در قطار که خیلی خوب بود. خدا کنه این رمان هم قشنگ باشه 😃😃

میخکوب میشید دو روزه تمومش‌کردم

از لحاظ جذابیت: اونقدر جذبم کرد که وقتی شروع کردم متوجه نشدم کی بیشتر از نصفشو خوندم..در عرض ۳ساعت بی وقفه تمومش کردم از لحاظ داستان:توی این کتاب جنایی نه دنبال قاتلیم نه دنبال مقصر..شاهد یک بیماری هستیم که هدفش آسیب زدن به دیگران هست...گاهی وقتا از این همه حجم عو.ضی بودن حال آدم بد میشه...و چقدر با امیدواری قربانی حال دلت خوب...و اتمام داستان رو از همه‌ی قسمت‌ها بیشتر دوست داشتم... از لحاظ ترجمه:ترجمه روان و خوبی داشت فقط مترجم عزیز مطمینی دلستر؟؟؟؟😐😜

کتا ب درمورد گریس وجک بود که اولین بار همدیگه رو تو پارک دیدن زمانی که میلی خواهر گریس که سندرم داون داره در حال رقص بوده و جک اونو همراهی میکنه جک وگریس 6 ماه بعد از اشنایی باهمدیگه ازدواج میکنن ازبیرون که به زندگیشون نگاه میکنه زوج بی نقص وکاملی هستن ولی... نظرم درمورد کتاب کتاب خیلی خوبی بود اصلا نمیشه گذاشت زمین و اینکه بعضی جاها میخواستم جک بادستام خفش کنم بعضی وقتها هرکاری میکنیم نمیتونیم حقیقت به ادم ها نشون بدیم ادم بده ماجرا خوب بلده نقش بازی کنه ترجمه عالی بود

فوق العاده بود. داستان در مورد زندگی یه زن و شوهره. همه چیز از بیرون و دید دیگران خوب و بی نقصه. ولی پشت درهای بسته زندگیشون تازه قصه اصلی و هولناک شروع می‌شه! داستان در ژانر جنایی و روانشناسانه نوشته شده و در دو زمان حال و گذشته پیش می‌ره تا تاریک‌ترین زوایای ذهن انسان رو به خوبی بهتون نشون بده.. با خوندنش ترکیبی از دلهره و ترس و تنفر و درماندگی رو احساس خواهید کرد. اونقد برام گیرا و جذاب بود داستانش که دو شبه تمومش کردم. من نسخه چاپیشو با توجه به سلیقه یکی از دوستام خریدم تا بهش هدیه بدم. چند روز وقت داشتم تا بخونمش و بعد هدیه بدم، اما بعدش پشیمون بودم از این که چرا برای خودم نخریدمش:)

خوب بود یه رمان جنایی متوسط

سلام میشه لطفا نظراتی که درباره ی کتاب ها میدید بیشتر در مورد محتوای کتاب باشه آخه من کتاب رو با نظرات می خرم ☝

به نظر من کتاب جالب ومتفاوتی بود و برای من جذابیت داشت. به یاد فیلم پارک وی افتادم

یه کتابه که شروعش با توصیف زندگیه عاشقانه یه زوجه جوری توضیح داده که فک میکنی واقعن خوشبختن ولی گریس که داستان از زبان اون روایت میشه تلنگرهای کوچیکی میزنه که شک میکنی به این خوشبختی... خیلی کتاب جذابیه و تهش جوری تموم میشه که تصورشم نمیکنی... من به شخصه کتابای داستانیو دوس دارم و از خوندن این کتاب بی نهایت لذت بردم... انقد جذاب بود که یک ثانیم نتونسم چشم ازش بردارم و توی هشت ساعت تمومش کردم... حتمن بخونیدش...

کتاب روانی بود ولی موضوع فروپاشی از این بهتر و باورپذیر تربود

به شدت مورد علاقه من که عاشقانه و جنایی هست بود، اوایل با روایت رمانتیکش لذت بردم و از جاییکه سورپرایزم کرد دیگه نتونستم کتاب رو زمین بگذارم، اواسط داستان افت داشت و مدت طولانی منتظر سورپرایز بعدی بودم اما روایت جالبش از حال و گذشته جذبم کرد، پایان داستان در فصلهای آخر تقریبا لو رفته بود اما باز هم کشش داشت و هر لحظه اماده بودم تا اتفاق دیگه ای بجز چیزی که تو ذهنمه بیفته

کتاب دارای داستان کلیشه ای هستش داستانی که نمونه اش رو کم و بیش توی فیلمها و کتابهای مختلفی دیدیم و شنیدیم اما چیزی که باعث میشه کتاب جذاب باشه نوع روایت داستانه و همین مورد کافیه که کتاب رو تا آخر دنبال کنید.

میتونم بگم فوق العاده بود. اجازه حدس زدن بهت نمیداد و پر بود از هیجان

خوب بود ارزش خوندن داره، ترجمه هم خیلی ساده و روان بود.

یک کتاب که با روح و روان شما بازی می کند عالی و غیر قابل پیش بینی ترجمه خوب بود ولی پر از ساتسور بی دلیل هست بیکینی تبدیل شده به پیراهن یا شامپاین به نوشیدنی . لباس زیر به لباس کرمی نشر نشر مهرگان خرد و نسر خوب بهترین ترجمه رو دارن

اگر به داستان‌های این سبکی علاقه‌مندید کتاب‌های «کلکسیونر» و «تو» هم تقریبا داستان مشابهی دارن.

خیلی خیلی عالی بود

خیلی کتاب خوبی بود ولی برای من ۵ نبود. احساس میکنم یه چیزی کم داشت که نمیتونن دقیقا دستمو روش بذارم. من صوتیش رو از فیدیبو گوش دادم و خیلی از اجراشون لذت بردم

داستان زنی بنام گریس،خواهرش میلی سندروم دان داره و پدر مادرش حاضر نیستن نگهش دارن ولی گریس قبول میکنه از خواهرش مراقبت کنه بخاطر همین نتونسته زندگی مشترک تشکیل بده و ازدواج کنه تا اینکه پسری خوش قیافه و جذاب بنام جک که وکیله بهش پیشنهاد ازدواج میده و میگه با کمال میل خواهر گریس هم میتونه باهاشون زندگی کنه،اتفاقات بعد از مراسم ازدواج گریس وجک یعنی از شب اول ازدواجشون شروع میشه،گریس متوجه میشه جک کسی نیست که اون تصورشو میکرد. هیجانات کتاب از صفحات ۳۰۰ به بعد شروع میشه،خیلیامون ممکنه با گریس همزادپنداری کنیم،داستان زیباییه من دوبار خوندمش😊

اولش کتاب رو با استرس شروع کردم چون آدم ترسویی هستم اما بعد با هیجان دنبالش کردم و میتون بگم نفس‌گیر بود . شاید کمی تخیلی به نظر برسه اما اینجور اتفاقا توی دنیای واقعی رخ میده پس گاهی لازمه عینک خوش‌بینی نسبت به آدم هایی که باهاشون آشنا میشیم رو کمی پایین تر بیاریم و مسائل جزئی که تو اون دروان هیجان بهش توجه نمی‌کنیم رو با دقت بیشتری ببینیم .

عالی بود. خیلی جاها نفسم را بند آورد و با شخصیت کتاب هم‌ذات پنداری کردم.

سلام با نظر دوستان موافقم داستان خوبی بود موضوع داستان روانشناختی و جنایی بود ولی اواسط داستان کشدار هستش ولی همین که به طور متناوب در گذشته و حال بیان میشد جذاب بود نویسنده خیلی خوب فضای داستان رو توصیف میکرد به گونه ای که هر کس که داستان رو میخونه می‌تونه تو ذهنش تجسم کنه در کل خیلی داستان خوبیه ضمنا ترجمه خوب و روانی داره .

داستانی جالب با کمی سانسور و پایان غیرمنتظره.درکل خوب بود.

بی نظیر بود

دلم گرفت با خوندنش اینکه یه نفر مادرش رو بکشه،ولی به نظرم اگه می‌خواست تقاص پس بده چرا زیرکتک خوردن تموم‌نکرد همونطورکه مادرشو کشته بود،ولی به خاطر اینکه یه سگ رو بی آب گذاشته بود خودشم از بی آبی مرده؟مگه نیومده بود بیرون از زیرزمین وداد زده بود چه طوری برگشته داخلش؟واینکه تو تایلند دقیقا چیکارمیکرده که حالش خوب بشه با اون جنبه ازسادیسمی که داشت چه طوری تو تایلند رفتارمیکرده؟

این اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم و باید بگم خیلی خوشم اومد و تصمیم گرفتم بیشتر از این نویسنده کتاب بخونم. داستان راجع به یه زوج هست که به ظاهر زندگی بی عیب و نقصی دارن. از اون مدل زوج ها که وقتی میبینید با خودتون میگید کاش زندگی من هم اینقدر پر از عشق و علاقه و محبت بود! اما ظاهر همه چیز نیست و در عمق زندگی اونها اتفاقاتی رخ میده که حالتونو بد میکنه:)) انکار نمیکنم این موضوع رو که واقعا بعضی جاها حرصم در میومد. برخلاف نظرات یه عده که گفتن روند داستان کند پیش میره، من خیلی زود تمومش کردم و نمیتونستم دست از خوندن بکشم🧍🏻‍♀️

مدتیه کتاب‌های تریلر روانشناختی می‌خونم و با کتاب‌های فریدا مک فادن شروع کردم و بعدش بیمار خاموش و دوشیزگان و همسر دوست داشتنی من و... این کتاب هم جذابیت‌های خودش را در این ژانر داشت. به نظرم نویسنده اگر روی شخصیت‌پردازی جک و آسیب‌های دوران کودکیش بیشتر کار می‌کرد، کتاب غنی‌تر می‌شد. بعضی از خوانندگان به اشتباه این کتاب را جنایی می‌دونن ولی اینطور نیست، تریلر روانشناختیه.

واقعا وقتی شروع کردم یه کتاب بی کیفیت با یه روند کند مد نظرم بود، مخصوصا که کتاب قبلی که خونده بودم منو ناامید کرده بود اما روند اول خیلی آروم بود، با اینکه کتاب خیلی یه دست بود و معمای خاصی برای کشف کردن وجود نداشت، همین نقطه ی قوتش بود؛ باعث میشد تمرکزت رو روند اصلی باشه و فکر کنی واقعا آخرش به کجا خواهد رسید؟ تهش چی میشه؟ لعنتی تهش چی میشه😂😐 البته آخرای داستان که رسیدم کاملا پایان قابل حدس بود اسم خیلی به داستان میاد، یه زن شوهر فوق العاده خوشبخت و بی نقص که خیییلی کامل ان اما پشت درای بسته هم همین قدر همه چیز آرومه؟؟؟ همین رمانو از یه انتشارات دیگه دیدم چون جلدش سفید بود فکر کردم آبکیه نخوندم! درسته از روی جلد نباید قضاوت کرد اما واقعا چیز مهمیه😅😂

خیلی عالی بود، من توی یک روز تمامش کردم اعتراف میکنم که خیلییی از جاها نفسم توی سینه حبس میشد از استرس

۱۵۰ صفحه آخرو امروز خوندم .. شدت هیجان داستان خیلی بالا بود .. واقعا روحم و ذهنم بابتش بهم ریخته بود، میخواستم رهاش کنم، اما چنان ذهنم رو درگیر کرد ک چیزی در درونم میگفت باید کتاب رو تموم کنم .. و تاآخر کتاب رو ب سرعت خوندم، بلخره من هم مثل گریس حس کردم نجات پیدا کردم ..

عالی بود. سپاسگزارم.

ای کاش دوستان کتاب لو نمی‌دادند تا ما هم شوکه بشیم.کتاب از چند قسمت تشکیل شده قسمت اول خیلی رمانتیک و خوب یکهو شوک وارد میشه و داستان کاملا متفاوت میشه یک روالی رو طی می‌کنه که به نظرم طولانی و یک نواخت بود و باعث شد خیلی با داستان ارتباط نگیرم و انتهای ماجرا که یک مقدار جذاب تر شد. در کل خیلی ارتباط نگرفتم ولی طوری بود که دلم نیاد داستان نیمه رها کنم و دوست داشتم از انتهای داستان مطلع بشم.