نظرات کاربران درباره کتاب جهنم خیس
۳٫۷
(۲۶)
Anahita malmir
جهنم خیس رمانی جنایی و معمایی است که آمدن سایه سعادت به عنوان یک نویسنده و مادر مانی،به تهران داستان شروع میشه.....
•متن کتاب بشدت روان بود.
•کتاب از جذابیت خوبی برخوردار بود و مخاطب را به آسانی تا آخرین صفحه با خود همراه میکرد.
•کتاب از داستان پردازی خوب و تلفیق و هیجان خوبی برخوردار بود.
کتابی بود که از وقتی شروع به خوندنش کردم تا وقتی تمام شد فقط ۲۴ ساعت گذشته و بشدت از خوندنش لذت بردم و لحظه ای از خوندن اش نه خسته شدم و نه دست کشیدم و مدام دوست داشتم داستان جلو بره و گره ها باز بشه.این قدرت نویسنده در داستان پردازی درسته که من را به عنوان خواننده به گونه ای با خود همراه کنه که داستانی را که در ۷۰۰ صفحه و خورده ای بیان شده را با آرامش مطالعه کنم و از خوانش آن لذت ببرم....
چیز دیگه ای که مورد توجه ام قرار گرفت،به دور از هرکلیشه بودن داستان هست که این خود خیلی من و خوشحال کرد که بالاخره دارم از بین نویسندگان جدید در رمانهای ایرانی کتابی میخونم که حتی عشق بین شخصیت های داستان نیز در کنار بخش معمایی و جنایی داستان بشدت دلنشین است و انگار عشق شان به بلوغ و پختگی رسیده و قابل قبول تر در زندگی واقعیست....
حتما پیشنهاد میکنم مطالعه اش کنیدو مثل من لذت ببرید.
Anahita malmir
ممنونم از قلم زیبای شما🙏🏻🌺
شادی داودی
ممنونم از نظر لطفتون عزیزم💐
کاربر ۱۱۳۸۹۶۱
این کتاب تقریبا منو یاد فیلم ۵ کیلومتر تا بهشت مینداخت با ژانری متفاوت،کتاب متفاوت و خوبی بودولی شخصیت زن قصه کاملا کاری میکنه که مخاطب هم همونطور پر از استرس باشه و به شدت عصبی میکنه ادمو طوری که تا کتاب تموم نشه آروم نمیشی اینم از قدرت بالای قلم نویسنده است قلمتون مانا خانم داوودی
0800
بسیار کتاب جذاب و قلم روان.
آزاده
داستان جذابی داشت که تلفیقی از داستانهای ماورایی و پلیسی بود. یه نفس خوندمش
NilGooN
یک کتاب سراسر جنایی و معمایی با تعلیق بالا.با خوندن چند صفحه ابتدایی دچار رعب و هراس میشی. قلمتون مانا .
کاربر ۷۰۴۹۸۴۱
رمانی بسیار روان و عالی با تشکر از خانم داودی
Hamideh
متن روان ، داستان جذاب ، حقیقتا فوقالعاده بود 👌🏻
میس سین
داستان معمایی خوبی بود ولی غافلگیری خاصی نداشت. فکر کنم بعنوان سناریوی یک فیلم بشه سوژه جذابی ازش درآورد.
p.kameli
جذاب بود ولی ترسناک!
کاربر 7385334
خیلی خیلی زیبا...
واقعااز خوندنش لذت بردم
خیلی روان ودلچسب بود
میشه کاملا با شخصیت اول داستان همزادپنداری کنی
پایان بسیارخوبی داشت...
جزو بهترین کتابهایی بود که خونده بودم
کاربر 3726099
جهنم خیس کتابی ست با ژانر معمایی جنایی که بعد از اتمام کتاب متوجه می شوید نویسنده برای فضاسازی واقعی داستان حتی از جزئی ترین موارد هم عبور نکرده و قدرت توصیف را برایتان به اوج رسانده است.
طوری که احساس می کنید نویسنده تمام اتفاقات را شخصا تجربه کرده است و اینجاست که حس باورپذیری داستان بالا می رود. هیجان و تعلیق در سراسر داستان موج می زند و این مسئله خواننده را ترغیب می کند تا یک نفس جلو برود و لحظه لحظه بیم و امید را همراه با نویسنده تجربه کند. درست در اوج داستان (climax) که انتظار می رود قصه کم کم به انتها برسد، نویسنده سرنخ جدیدی به دست خواننده می دهد و هیجان مجدد برای فهمیدن مابقی اتفاقات اوج می گیرد. خواننده با حس مادرانه سایه به راحتی همزادپنداری می کند و ناخودآگاه نگران کودکی می شود که ناخواسته درگیر مسائل ماورایی شده و چاره ای جز به اتمام رساندن رسالتش ندارد. از طرفی رابطه ی عاشقانه ای که بین زوجین وجود دارد حس آرامش را به خواننده القا می کند و به نظر می رسد این خصیصه تا حدودی تشنج ها، تنش ها، اضطراب ها و نگرانی های موجود در فضای داستان را تلطیف کرده است. واقعا از مطالعه کتاب لذت بردم، قلمتان مانا و خدا قوت خانم داوودی عزیز⚘️⚘️
سارینا
بینظیر بود خانم داودی، دست مریزاد! رمانی سرتاسر هیجانی و با تعلیق بالا و به دور از هر کلیشه ای. بی وقفه خوندمش و از اینکه برایه این کتاب وقت و هزینه صرف کردم بسیار بسیار خوشحالم. بعضی از قسمت هایه کتاب توضیحات اضافی داشت که قطعا قابل چشم پوشی ست. (حاوی کمی اسپویل: تنها قسمتی که مبهم موند نحوی آشنایی حوری با مانی بود که برایه من واقعا یک علامت سوال بزرگ ایجاد کرد! کاش این گره رو هم باز میکردید و بعد داستان رو به اتمام میرسونید) خلاصه که سپاس خیلی ویژه دارم از خانم داودی عزیز. قلم تون همیشه سبز و مانا❤️
شادی داودی
ممنون از مطالعهی شما. قسمتی که بهش اشاره فرمودین، در بخشی که سایه برای محسن تعریف میکنه چطور میشه که از جادهی نوجان به تهران میاد، همون روز مصادف بوده با روزی که حوری در جادهی نوجان اون بلا سرش میاد. از نظر علم ماورا اگر تحقیق بفرمایید، لحظهی وقوع اون اتفاق و دیدار کالبد ذهنی حوری با مانی که در ماشین بوده و از محل میگذشتن، بدون اینکه سایه یا حتی مانی متوجهی فاجعهی داخل دره بشن، دقیقا در یک لحظه اتفاق افتاده.
مهدیه مددکار
موضوع جالب بود صحنه پردازی و فضاسازی خیلی خوب بود اما روند پرداخت داستان به شدت تکرارشونده بودتاجاییکه درمواقعی حوصله خواننده سر میرفت.مخصوصا مناقشات بین محسن و سایه زیادی تکرارشده بود.متشکرم.
خودِ خودِ سوروس اسنیپ
اگه کتابهای قبلی مربوط رو نخونده باشیم برامون گنگ و مبهم هست( سکوت مرداب . تعبیر یک کابوس.اوای وهم) بلاخره نفهمیدم نیروی ماورا هست یا کلاهبرداری از طریق اطلاعات فضای مجازی بود
sanaz.f
در کل رمان بدی نبود ولی بیش از اندازه به جزئیات پرداخته بود به شخصه برای من جذاب نبود
nora
دقیقا خیلی زیاد و بی ربط طولانیش کرده بود
حجم
۳۷۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۳۷۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
قیمت:
۴۴,۵۰۰
تومان