نظرات کاربران درباره کتاب هر جنگ داستانی دارد

کتاب پر بار و معنایی بود باید دو ، سه بار خوند تا کامل بفهمید‼ «ترور» که با داستان های هیجان انگیز پدربزرگش «جیکوب» بزرگ شده و علاقه ای شدید به ماجراهای جنگ جهانی دوم و بازی های ویدیویی تیراندازی دارد، می خواهد پدربزرگ 93 ساله اش را در سفر همراهی کند: «جیکوب» به شهری در فرانسه دعوت شده که زمانی به آزادسازی آن در زمان جنگ کمک کرده بود. این سفر خارجی، باعث روایت همزمان ماجرای دو شخصیت جوان می شود—«ترور» دوازده ساله در زمان کنونی، و «جیکوب» هفده ساله در سال 1944. همزمان با سفر آن ها در زمان حال و گذشته، تصاویری آرمان گرایانه و مشابه درباره معنای واقعی جنگ، در ذهن دو شخصیت اصلی داستان شکل می گیرد.

کتابی فوق العاده که در دو زمان مختلف داستان رو روایت می کنه "اگه چیزی ازش نفهمیدید باید چند بار بخونید" زمانی که جیکوب در زمان جنگ داشته به وطنش خدمت می کرده{که من این قسمتش رو بی نهایت دوست داشتم} و زمانی که با بچه ی نوه ش به مسافرت می ره[و در این زمان ماجراهای زمان سربازی ش رو تعریف می کنه] داستانی پر از اشک، لبخند، صلح و دوستی 🫂 پ.ن:اسپویل:هنگامی که فرد جونشو از دست داد منو تو بهت فرو برد و اشکمو در آورد و همچنین باقی قسمت ها. پ.ن۲:اگه این کتابو بخونید می فهمید که جنگ چه ویرانی ها و... رو به بار می آره.

من خیلی دوست نداشتم ولی مطئنم برای همه اینجوری نیست،🙃