نظرات درباره کتاب بهشت زیر پای من و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب بهشت زیر پای من

نظرات کاربران درباره کتاب بهشت زیر پای من

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۱۴۷ رأی
۳٫۶
(۱۴۷)
کاربر ۲۳۶۴۸۰۵
چرا ته اش معلوم نشد؟؟مثل فیلمی که قراره سری بعدش وبسازن
محمدرضا حنیفه
سلام و درود بر شما به عنوان نویسنده کتاب باید بگم وقتی قهرمان داستان از مقام خودش استعفا می دهد و می گوید می‌خواهد همرنگ جماعت شود یعنی فرجام کار مشخص است. نیما در رسالت خودش شکست خورده و تسلیم می شود. تکیه داستان بر زنده کردن فرهنگ کار وتلاش است و ارج نهادن به تولید و صنعت و صنعتگران که متاسفانه جامعه و مردم با این فرهنگ همراهی نمی کنند. مرجان و سپیده فقط بهانه هستند تکیه داستان بر مهران هومن و نیما می باشد که در حقیقت بازنده های اصلی این مصاف اند
کاربر ۵۲۴۲۲۱۴
کتاب خوبی بود ولی اخرش مشخص نشد خیلی نصفه بود
محمدرضا حنیفه
سلام و عرض ادب و احترام دوست عزیز قصه من، قصه سقوط یک مرده. بنابراین دلیلی نداره پایان خوشی داشته باشه. طرح جلد هم بر همین مبنا طراحی شده. به عبارتی بیانگر این مفهوم که ( این قصه سر دراز دارد). موفق باشید
کاربر ۲۳۶۴۸۰۵
اره والا همون وبگو
fatemeh_gh
نمیدونم چرا اخرش مشخص نبود😶
محمدرضا حنیفه
سلام و عرض ادب و احترام به نظر شما قصه سقوط مردی متعهد و ناسیونالیست که رویای احیای فرهنگ کار و تلاش در سر می پروراند در جامعه فعلی و فرهنگ حاکم بر آن، آیا می تواند پایان داشته باشد؟ به نظر شما اگر سرنوشت قهرمان داستان به سرانجام می‌رسید، درک این سقوط کمرنگ و بی رمق نمی شد؟
کاربر ۳۹۷۸۶۹۵
من همش دنبال جلد دوم بودم چرا انقد نصفه کاره رها شد
fatemeh arab
داستانش قشنگ ، ولی پایان نداره الان اخرش چی میشه
محمدرضا حنیفه
سلام و عرض ادب و احترام وقتی نیما، قهرمان داستان در رسالتش شکست میخوره و استعفا میده و میخواد همرنگ جماعت بشه و اینکه نیما در طول داستان بارها میگه دلم می خواد مرجان زنده باشه تا به پلیس ها بگم دست از سرم بردارید و پرونده را ببندید. بنابراین وقتی از زنده بودن مرجان مطمئن میشه به دیدار دوست پلیس اش میره تا پرونده را ببنده بنابراین ادامه دادن به معنی توضیح واضحات هستش. موفق باشید
آماندا
سلام خیلی مشتاق خوندش بودم ولی یهو بدون هیچ پایانی تموم شد😑😑😑😑لطفا جلد ۲ ومش رو هم تو طاقچه قراربدین
کاربر 8940267
چه پیگیر هستید ممنون
آماندا
سلام ممنون از پاسخگویی شما انشالله که بهترین تصمیم و انتخاب میکنید من فقط برام به سوال پیش اومد چرا با اون همه دریافت محبت توجه وعشق بی‌قید و شرط ،بیخیال زندگی وهمسر و فرزندش شد..؟
محمدرضا حنیفه
سلام و عرض ادب خوشحالم که داستان رو دوست داشتید. تشکر از پیام دلگرم کننده تان. راستش هنوز درباره قسمت دومش تصمیم نگرفتم چون احساس میکنم در همین جلد به اهدافم و پیام مد نظرم رسیدم. اما چشم درباره اش فکر می کنم.🌷🌷🌷🌷
مپی
ته نداشت اصلا ، زیادی تهش باز بود
محمدرضا حنیفه
با سلام و عرض ادب و احترام متاسفانه در ایران وقتی زن و مردی از هم جدا می شوند به جای اینکه به خاطر بچه به نوعی مسالمت آمیز رفتار کنند و ارتباطی منطقی را با هم حفظ کنند دائم در حال ردو بدل کردن اره و تیشه هستند و از بچه به عنوان اهرم فشار به طرف مقابل استفاده می کنند با این توضیح شما چه پایانی برای این قصه پیشنهاد می کنید؟ آیا این قصه سر دراز ندارد؟ اضافه کنم قصد من از این داستان تنها جدایی نیما از مرجان نبود. همانگونه که قصد اصغر فرهادی از اثر قدرتمندش تنها بیان جدایی نادر از سیمین نبود. موفق باشید
کاربر 4927921
من فکر میکردم اشتباه شده صفحات انقدر تهش باز بود😂😂
کاربر ۵۲۳۳۶۷۱
عالی بود
محمدرضا حنیفه
کاربر گرامی شماره ۲۳۶۴۸۰۵ از قرار معلوم شما از علاقمندان سبک کلاسیک هستید؟ خدمتتون عرض کنم کار من کلاسیک نیست بنابراین با سلیقه شما همخوانی نداره عزت زیاد
کاربر ۲۳۶۴۸۰۵
کجاش عالی بود بدم میاد ازداستانی که ته نداره
احسان عبدی/نویسنده و ویراستار
درود. کتاب خوبی بود. نثر روان و قابل فهمی داشت. دغدغه‌ی تولید در جامعه‌ی دلال‌مآب برایم موضوع تازه‌ای بود که در ادبیات داستانی ایران کمتر به آن برخورده بودم.
محمدرضا حنیفه
درود بر شما و تشکر از پیام دلگرم کننده تان را 🌷🌷🌷
Bahare_1380
مرجان چیشد؟
محمدرضا حنیفه
سلام و درود بر شما از اینکه داستان رو دوست داشتید خوشحالم. ولی در این داستان مرجان اصلا مهم نبود و تنها در یک فصل و نیم داستان بود. مرجان تنها نمادی بود برای ممانعت جامعه در مقابل پیشرفت صنعت و فرهنگ صنعتی و کار و تلاش. موفق باشید🌷🙏
کاربر 5333242
حالم گرفته شد از وقتی که گذاشتم چرا جلد دوم نداره کتاب خوبی بود ولی آخرش نیاز به جلد دوم داره
محمدرضا حنیفه
سلام و عرض ادب و احترام وقتی به دنبال جلد دوم هستید احساس می کنم داستان آن کشش و تاثیر گذاری لازم را داشته 🌷🌷🌷🌷بنابراین از پیام دلگرم کننده تان احساس غرور می کنم
فرشته
کتاب کامل نیست اخرش داخل پی دی اف نیست
محمدرضا حنیفه
سلام و عرض ادب و احترام همانطور که در سینما سبک های جدید و پست مدرن قوائد آثار کلاسیک را بر هم زدند در ادبیات هم چنین است. لذا بد نیست کمی از پایان های خوش و گل و بلبل و هندی وار فاصله گرفته و سبک های دیگر را تجربه کنید. مفاهیم این داستان با پایان خوش کمرنگ و بی رمق می شود. به طرح جلد دقت بفرمایید ارادتمند شما
کاربر ۴۳۱۸۲۴۳
رمان قشنگی بود و اگه پایان داشت حتما به دوستان توصیه اش میکردم و ستاره ها رو کامل میدادم ، ولی پایان بازی که داشت ، تمام جذابیت و قشنگی داستان رو زیرسوال برد ، خیلی بده ۴۰۰ صفحه بخونی و تهش هم به پایانی نرسی ، اگه قرار بود آخرش رو خودمون تجسم کنیم، میتونستیم از همون صفحه ۱۰۰ ، دیگه ادامه رمان رو نخونیم و باقیش رو خودمون حدس بزنیم و توی ذهنمون براش پایان بسازیم . موفق باشید .
rozi
واقعا چقدر بده چند روز وقتتو بزاری برای یک کتاب به صفحه آخرش که رسیدی آنقدر مسخره نامعلوم تموم بشه .اصلا نخونید
محمدرضا حنیفه
سلام و عرض ادب و احترام معلومه داستان رو دوست داشتید که براش وقت گذاشتید. ولی دوست عزیز به داستان فکر کنید، پروسه سقوط قهرمان داستان تکمیل شد. ادامه دادنش توضیح واضحات می باشد. طرح جلد هم گویای همین مطلب است. شاید در آینده ادامه ای برایش نوشتم
الهام جلیلوند
عالی بودهم متن روان وصریحی داشت وهم ازنظراملایی ومعنی کلمات خوب بودولی نیکی خیلی دخترمقاومی بودوخیای ازلحاظ روحی وروانی دراین مدت دچارآسیب شده بود وکاش میشدفهمیدکه هدف مرجان وخانواده اش ازاین همه پنهان کاری چه بودوسرانجام مرجان چه شدودرپایان ممنون ازقلم شیواوروان نویسنده محترم
محمدرضا حنیفه
سلام و درود بر شما خوشحالم که داستان رو دوست داشتید راستش دوست عزیز شخصیت مرجان اصلا برای من مهم نبود و نقش سرعت گیر و تمثیلی از مقاومت فرهنگ عمومی جامعه در مقابل انسانهای پیشرو بود. انتهای داستان هم با سقوط قهرمان داستان و برباد رفتن رویاهایش کامل شد.
Zahra
این داستان عالیه و من خیلی از این داستان خوشم آمد
محمدرضا حنیفه
درود بر شما و تشکر از پیام دلگرم کنندتان
Shaya
اگر داستان بدون نتیجه تمام نمیشد حتما توصیه به خواندنش میکردم ولی خیلی غیر منتظره تمام شد و ما را در خماری گذاشت. به تعبیری سر کاری شد . داستان قشنگی بود ولی آخرش خرابش کرد. حیف
محمدرضا حنیفه
سلام و درود خوشحالم که داستان رو دوست داشتید ولی دوست عزیز معلومه شما علاقه زیادی به سبک های کلاسیک و پایان خوش قهرمان دارید. بدونید که هر نویسنده ای از سبک متفاوتی پیروی میکنه و البته باید دید هدف نویسنده چی بوده. مطمئن باشید اگر داستان رو اینطوری به پایان رساندم یعنی به هدفم رسیدم و سقوط قهرمان تکمیل شده بنابراین نیازی به ادامه داستان و توضیح واضحات نیست
Alba
آخر کتاب خوب تمام نشد و داستان هنوز باید ادامه پیدا می‌کرد وقتی تموم شد شوکه شدم چون اصلا پایان خوبی نبود
محمدرضا حنیفه
دوست عزیز خوشحالم داستان رو دوست داشتید ولی من منظور شما از پایان خوب رو نمی فهمم؟ آیا باید عروسی نیما و الهه را توضیح می دادم یا مرجان پیدا میشد؟ آخه هدف من این نبود مرجان نماد بود. نماد فرهنگ غیر صنعتی و ضدکار و تلاش جامعه و الهه نماد طغیان نسل جدید از سنت به مدرنیته. و نیما نماد مردی متعهد و تلاشگر که رویای اینکه کشورش مثل ژاپن بشه برایش برباد رفت. با اعلام استعفا و همرنگ جماعت شدن این سقوط کامل شد. پس ادامه دادن بی مفهوم می شد
nasim
۳۴* داستان کمی رازآلود بود اما انگار نویسنده دیگه حوصله‌ی ادامه‌ی ماجرا رو نداشته و ولش کرده.
mrs.aghatabay
آخر داستان مبهم بود معلوم نشد چی به چیه! انتظار داشتم نیما با افسر پرونده ملاقات داشته باشه و جریان دوتا عکس معلوم بشه.
محمدرضا حنیفه
سلام دلیلی برای ادامه وجود نداشت چون هدف داستان چیز دیگری بود. رویاهای مردی متعهد و ناسیونالیست که با فرهنگ غالب جامعه همخوانی نداشت و به شکست انجامید. مرجان تنها یک بهانه بود.
کاربر ۵۷۲۹۵۵۹
دو فصل مقدمه چینی کرده آخر کتاب هم مشخص نشد چی شد
محمدرضا حنیفه
سلام من کلاسیک کار نمی کنم. خودتون رو جای قهرمان داستان قرار بدید. در چنین شرایطی چه تصمیمی می گرفتید؟چرا 🌷🙏
mr reader
سلام و درود خدمت شما و با تشکر از طاقچه‌. کتاب های زیادی خوندم مخصوصا رمان . این کتاب شاید بهترین کتاب رمانی نباشه که خودمم ولی کمی از اونها نداره در کنار داستان جذاب و شخصیت پردازی فوق العاده جوری که شما در لا بت لای داستان، فرهنگ کار و تلاش و اهمیت به خوانواده رو جا دادید واقعا تحسین برانگیزه آرزوی موفقیت برای شما دارم و علاقه شدیدی برای خوندن کتاب های شما پیدا کردم.
محمدرضا حنیفه
سلام و درود بر شما ممنون از پیام دلگرم کننده تان از اینکه به موضوع فرهنگ کار و تلاش که در این کتاب بر آن تاکید داشتم اشاره کردید خوشحالم چرا که اگر سایر کامنت ها رو خونده باشید به این مهم کمتر اشاره شده بود!!!! در نهایت سقوط قهرمان داستان با اعتراف به همرنگ جماعت شدن تکمیل شد و طرح روی جلد هم بیانگر همین امر می باشد جاده ای به ناکجا آباد. موفق باشید🌷🙏
همرنگ دریا
بسیار کتاب خوبی است با توجه به کامنت های که دیگر که میگوند پایان ندارد و نویسنده توانا نیز می‌گویید که قصه ادامه دارد بنظر به پایانش طوری نبود که بگوییم قصه ادامه می‌توان گفت که ناقص است باز عذر خواهی میکنم از نویسنده این با انتقادم با تشکر
محمدرضا حنیفه
سلام دوست عزیز خوشحالم که داستان رو دوست داشتید ولی من با همین یک جلد به هدفم رسیدم و پروسه سقوط قهرمان داستان تکمیل شده ازاینکه خوانندگان دنبال جلد دوم هستند تعجب می کنم و نمیدونم چه جوابی بدهم. داستان ناقص نیست و طرح جلد هم نشان از حرکت قهرمان به نا کجا آباد است موفق باشید
کاربر ۴۹۸۷۴۰۶
چرا آخرش بی نتیجه تمام شد؟ اگر جلد دوم داره معرفی کنید شخصیت اصلی هم ازونور بوم افتاده نه به آقایونی که بلافاصله میرن زن میگیرن نه به او شایدم بخاطر برداشت اشتباهش از عشق و معنی زندگی باشه جوونای کور شده در برابر زیباییه ظاهری و کله شق بازی و گوش به حرف و نصیحت بزرگترها و باتجربه ها ندادن عامل شکست هر انسانه
محمدرضا حنیفه
سلام مو عرض ادب واحترام خوشحال شدم نظر شما رو خوندم احساس کردم شخصیت های داستان برای شما جذاب و ملموس بودن. هدف من از این داستان احیای فرهنگ کار و تلاش بود و فکر می کنم با همین حجم کتاب به هدفم رسیدم ولی همانطور که بقیه دوستان هم منتظر جلد دوم و ادامه کار هستند احساس غرور می کنم موفق و موید باشید
مورفین
مثل اکثر رمانای ایرانی چرت تخیلی افتضاح مسخره
محمدرضا حنیفه
تخیلی؟؟؟؟؟!!!!
کاربر ۴۵۱۹۵۷۱
خیلی پایان مسخره ایی داشت!!!
محمدرضا حنیفه
سلام دوست عزیز سبک های ادبی متفاوت اند. کار من در تقسیم بندی در گروه آثار کلاسیک قرار نمیگیره بنابراین میتونه پایان متفاوتی داشته باشه موفق باشید
کاربر ۴۳۶۳۵۰۴
باسلام خدمت نویسنده محترم ،کتاب جذابی هست ولی چرا ناتمامه؟
محمدرضا حنیفه
سلام و عرض ادب و احترام پیام شما دلگرم کننده بود. خوشحالم که داستان را دوست داشتید. داستان نا تمام نیست و من در بیان پیام و مضامینی که در نطر داشتم به هدفم رسیدم 🌷🌷🌷🌷
fati
کتاب خوبی بود ولی اخرش خوب تمام نشد.
محمدرضا حنیفه
سلام و عرض ادب و احترام خوشحالم که داستان رو دوست داشتید ولی خدمتتون عرض کنم من که سبک کلاسیک کار نمی کنم که انتظار دارید آخرش خوب تموم بشه؟ هدف من بیان سقوط قهرمان داستان بود و سقوط هم با پایان خوب هم خوانی ندارد. موفق باشید
ea_khas313
زیاد جالب نبود
Mohanna
به نکاتی که گفتم توجه کنید، بعد بخونیدش متن راحت و روانی داره، ولی خسته کننده بود اینکه راوی داستان، خودشو از زندگی رباتی به زندگی انسانی رسوند خوب بود، ولی اولا آخرش مثل فیلمهای اصغر فرهادی، ته نداشت و بین زمین و آسمون میمونی با کلی علامت سوال و دوم حس می‌کنی وقتت هدر رفته
کاربر 9251036
متفاوت بود و جالب
محمدرضا حنیفه
درود بر شما ممنون از پیام دلگرم کننده تان
ملیحه
داستان نیمه کاره موند مرجان مرد یا زنده س؟ اگه دوستش داشت چرا این کارا رو میکرد؟ خونواده ش چه مشکلی داشتن؟
محمدرضا حنیفه
سلام دوست عزیز داستان اصلا درباره مرجان نبود که شما اینقدر جدی گرفتیدش؟ منظور من از خلق کاراکتر مرجان تلنگری به فرهنگ جامعه بود.
Mostafa
خیلی ممنون از کتابتون و این استعداد خدادادی بینظیر کاش جلد دومیم داشت عالی تر میشد
محمدرضا حنیفه
درود بر شما ممنون از پیام دلگرم کنندتان 🌷🙏
کاربر 4839663
خیلی داستان قشنگی داشت و من با هیجان دنبال میکردم ولی متاسفانه آخرش یهویی و به طریق خیلی ناگهانی تموم شد .باورم نمیشد تموم شده و منتظر ادامه داستان بودم، 😏😏😏
محمدرضا حنیفه
سلام و خوشحالم که داستان رو دوست داشتید. راستش داستان یهویی تمام نشد بلکه قهرمان داستان به شکست اش اعتراف کرد و خرد شد و تصمیم گرفت همرنگ جماعت شود. به عبارتی سقوط تکمیل شد پس ادامه دادن داستان مفهومی نداشت.
zinab
کتاب خوبی بود ولی خو نصفه بودآخرش مشخص نبود
کاربر 8767758
به نظرمن این کتاب خوب سرهم نشده بودیه مهندس اندازه کارخونه دارپول خرج میکردوازهیچ چیزی دریغ نمیکردومثل ربات کارمیکرد
محمدرضا حنیفه
سلام و درود دوست عزیز قهرمان داستان مدیر هستش و مدیران در کارخانه های جاده مخصوص حقوق های بالا و مزایای زیادی دریافت می کنند در ضمن شما تا به حال کسانی رو ندیدید که مثل نژاد زرد کارکنند؟ من که دیدم.
کاربر ۴۳۸۸۵۴۸
در اصل این کتاب۳۲۸ صفحه هست اما طاقچه اون رو نصف نیمه گذاشته و این که آخرش همه چیز مشخص میشه
57285716
داستان خوبی داشت
محمدرضا حنیفه
ممنون از پیام دلگرم کنندتان
کاربر ۵۵۱۹۵۸۹
داستان از نظر من خیلی زیاد اغراق آمیز بود و اینکه چقدر یک مرد میتونه از روابطش پرت باشه .و پیگیر مسائل همسرش نباشه .
محمدرضا حنیفه
دوست عزیز زنها میتونن سالها بدون اینکه مرد متوجه بشه خیانت کنند. این اثبات شده است. بویژه وقتی شوهرش درگیر کار و مسئولیت باشه. در هر صورت از اینکه داستان شما رو جذب کرده خوشحالم
mahya
کتاب جالب و آموزنده ای بود ولی پایان واضح و خوبی نداشت در کل بد نبود
کاربر 8000927
کتاب خیلی خوبیه اولین رمان ایرانی بود که خوندم و بنظرم عالی بود
محمدرضا حنیفه
درود بر شما و ممنون از اعتمادتون به نویسندگان ایرانی
قاسم زاده
داستان خوبی بود ولی یه جاهاییش دور از عقل بود و داستان ناتمام بود
محمدرضا حنیفه
سلام و درود🌷🙏میشه بفرمایید کجاهاش دور از عقل بود؟
zhaleh
داستان جالبی داشت اما فکز کنم باید جلد ۲ داشته باشه
بابک ابراهیمی
یک داستان از دغدغه‌ای یک صنعتگر در تداخل با مشکلات فرهنگ قالب جامعه
بابک ابراهیمی
درود بر شما و تشکر از پیام دلگرم کنندتان
یاسین
ایرانی جز از کل
کاربر ۶۴۰۵۷۸۲
فوق العاده
محمدرضا حنیفه
سلام و درود بر شما و ممنون از پیام دلگرم کننده تان
negin
کتاب خیلی خوبی بود کتابی بود که با احساسات ادم بازی میکنه ولی فک کنم که نویسنده این کتاب داره جز بعدیسو مینویسه لخه خیلی اخرش مجهول بود
محمدرضا حنیفه
سلام و درود بر شما من قصد ندارم قسمت دوم کتاب رو بنویسم چون قهرمان داستان سقوط کرد و این حرف من بود بنابراین ادامه دادن توضیح واضحاته
کاربر 3678640
آخر داستان بسیار بد تموم شد...
محمدرضا حنیفه
سلام و درود بر شما معلومه داستان رو دوست داشتید. ولی دوست عزیز من کلاسیک کار نکردم که انتظار پایانی خوش برای قهرمان داستان داشته باشید
❤️
کتاب خوبی بود. من تمومش کردم. البته قبل از شروع داستان دیدم دوستان تو نظر هاشون در مورد کتاب گفته بودند که چرا کتاب ادامه نداره.. بنظر من اگر دو سه صفحه آخر نوشته نمیشد کتاب بهتر میشد. شاید نویسنده قصد داشت اینطوری دستش باز باشه تا اگر کتاب با استقبال خوبی مواجه شد جلد دوم رو هم منتشر کنه اما بنظرم تو این مرحله از زمان دیگه کار کتاب تموم شده. اگر به شخصه بخوام جلد دوم کتاب رو بخونم انتظار دارم چند سال گذشته باشه. نه اینقدر سریع و بدون وقفه زمانی... در کل کتاب خوبی بود پایان خوبی هم داشت(بدون در نظر گرفتن دو سه صفحه نهایی) پیشنهاد میکنم بخونید. من تو سه روز تمومش کردم. متن روان و گفتگو ها عامیانه هست‌.
محمدرضا حنیفه
درود بر شما و تشکر از پیام دلگرم کنندتان
کاربر ۳۸۸۸۶۶۴میترا
بسیار جذاب و آموزنده بود از آن جمله کتاب‌هایی که اگر شروع کردی دوست داری بی وقفه و تا آخر کتاب ادامه بدهی،داستان از قرارهای دانشجویی شروع شد و جرقه ی یک عشق از روی ترحم زده شد و سال‌های زیادی را از عمر،زمان،انرژی و دلسوزی یک مرد را گرفت و تا جدایی ناخواسته ی پر ابهام پیش رفت،حیف شد که آخر داستان بعضی قسمتها پر از ابهام باقی ماند.اینکه مرجان چرا رفت؟هدفش از فرستادن آن بسته ی ناشناس چه بود؟
محمدرضا حنیفه
درود بر شما و تشکر از پیام دلگرم کنندتان

حجم

۲۵۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۷ صفحه

حجم

۲۵۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۲۷ صفحه

قیمت:
رایگان