نظرات درباره کتاب اقتصاد در یک درس و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
کتاب اقتصاد در یک درس اثر هنری هازلیت

نظرات کاربران درباره کتاب اقتصاد در یک درس

نویسنده:هنری هازلیت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۵ رأی
۴٫۲
(۱۵)
Amin D
احساسات ضد و نقیضی درباره این کتاب داشتم. به طور خلاصه در سه نکته که در ادامه این متن به شرح تفصیلی شان می پردازم، می توانم این تضاد ها را توضیح دهم یک - بجای اینکه کتاب آموزش دانش اقتصاد در یک درس باشد، آن را آموزش به کارگیری یکی از درسهای تفکر سیستمی در مطالعه اقتصاد می دانم. آن درس هم، توجه به آثار مداخله بلندمدت در سیستم، فراتر از آثار اولیه و نتایج کوتاه مدت است. اما نویسنده همین رویکرد سیستمی را هم در تحلیل ها کنار می گذارد و نگاهی مکانیستی بر روابط اقتصادی دارد که انسانها را در نهایت به سطح پیچ و مهره می رساند (فصل هشتم). این نکته را هم در مثالهایی شبیه به هم و نه فراگیر آنقدر تکرار می کند که به نظرم متن کتاب را میشد به یک سوم متن فعلی کاهش داد دو - نویسنده (صراحتا در انتهای کتاب) کل اقتصاد را به علم توجه به آثار بلندمدت سیاست گذاری ها بر تمام گروهها و نه تنها بر یک گروه خاص (بخوانید در واقع بر یک گروه خاص دیگر که مورد حمایت نویسنده است) خلاصه می کند تا توجیهی برای رویکردش بیابد، اما در عمل چنین رویکردی تنها شاید در مطالعه رفتارهای سیاسی صریح دولت در حمایت از الیگارشی و امتیازهای طبقه نخبگان سیاسی مناسب و درس آموز باشد. اما این ترفندی قدیمی است که استدلال رقیب را در بحرانی ترین وضعیتش نقد کنیم که مسلما کار ساده ای است (جالب اینجا که نویسنده این وضعیت الیگارشیک را در فصل شش برچسب سوسیالیسم می زند فارغ از اینکه در هر نظام با قابلیت لابی گری قابل بازتولید است) اما این وضعیت بیشتر از آنکه قاعده باشد حالتی استثناست، و در سایر موارد ذهن خواننده را از رفتارهای اقتصادی مردم و پیچیدگی ها و مشکلات واقعی علم اقتصاد دور می کند. آسیب پذیرترین افراد جامعه هم بجای اینکه در بطن علم اقتصاد باشند، برچسب قربانی می خورند که می بایست تنها با آنها همدلی کرد و کوشش تا نقشی مولد در جای دیگر بگیرند (فصل بیست و پنج) با چنین منطقی بدیهی است که هر که مانع کارکرد آزادانه اقتصاد شود، مانند اتحادیه کارگری (فصل بیست) حتما سوءنیت دارد یا فاسد است سه - رویکرد خاص نویسنده، که اسمش را لزوما یک نوع ایدئولوژی اقتصادی خاص نمی گذارم، منظر یک بازیگر خاص اقتصاد، یعنی منظر "صاحب سرمایه"است که نگاه بی طرفانه به مناسبات اقتصادی را از بین می برد و می تواند مولد نگاه ایدئولوژیک باشد (فصل بیست و یکم). در چنین وضعیتی تمام استدلالها به نفع از بین بردن مازاد عرضه یا به عبارتی تولید کامل است. یعنی گسترش اقتصادی بر پایه تولید بیشتر. نتیجه دیگر هم اینکه نتایج محتمل بلندمدتی مثل شکوفایی اقتصادی قطعی تر از نتایج قطعی مثل بیکاری کارگر فرض می شوند، صرفا به این دلیل که رویکرد، رویکرد صاحب سرمایه است در مجموع، نگاه جانب دارانه و رویکرد ژورنالیستی نویسنده که حتی به سادگی و بدون توضیح خاص به خودش این حق را می دهد که برنده نوبل اقتصاد را در حوزه تخصصی است نقد کند (فصل هفتم)، خواندن متن را دشوار می کند. یعنی بجای پرداختن به سوالاتی که در ذهن خواننده حتما پیش می آید منطق و مثالهایی خاص تکرار می شوند و انگار در فضای آن دوران و مقابله با ورود دولت به حوزه اقتصاد، اصلا جای پرداختن به واقعیت ها نبوده است
shima mahdavi
ممنون از توضیحاتتون 😊
امید پویان
کتاب خیلی خوبی بود. این کتاب تک تک تکنیک های دولت ها برای دخالت در اقتصاد و تاثیری که آن دخالت روی جامعه میذاره رو به زبانی آسان و قابل فهم بررسی میکنه. نکته اصلی که کتاب بارها به اون اشاره میکنه این هست که دولت ها به دلیل حمایت از یک گروه خاص در روند اقتصاد آزاد دخالت میکنند و همین موضوع باعث میشه تمام جامعه ( و از جمله همان گروه خاص) در طولانی مدت فقیرتر بشه.
حسام
این کتاب برای کسی که مبانی اقتصاد را می‌داند، دید بهتری نسبت به اقتصاد کلان ایجاد می‌کند.
هشدار برای کبرا 11
بد نبود ولی عالی هم نبود ولی در کل باید بخونینش
محمد آقارضی
ترجمه واقعا ضعیف و نامفهومه
فرشید
ممنون از شما دوستان طاقچه،دستتون درد نکنه

حجم

۲۵۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۲ صفحه

حجم

۲۵۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد