نظرات کاربران درباره کتاب عطاری گمشده

ایده خوب و جدیدی داشت ولی نویسنده تو بیان جزئیات و اضافه گویی دیگه واقعا شورش رو درآورده بود😑😑😑تا نیمه کتاب رو هم به زور خوندم

روایت معمایی از یک عطاری گمشده، داستان با فهم یک خیانت آغاز می‌گردد و به ماجراجویی در کناره‌های رودخانه تایمز ادامه پیدا می‌کند. اگر دنبال هیجان و کشف رمز هستید و سرتان برای ماجراجویی درد می‌کند، از خواندن این کتاب لذت می برید.

من این کتاب رو خیلی دوست داشتم: آغاز متفاوت و جذاب، پایان متفاوت وموضوع جدید....

"یه عطاری که به مردم زهر می‌فروشه.." ایده اصلی در نگاه اول به‌شدت گیرا به‌نظر می‌رسه؛ داستان قوی شروع میشه و در صفحات ابتدایی مخاطب رو با خودش کاملا همراه میکنه اما با پیشروی بیشتر داستان، افتِ آشکاری رو در روندِ کتاب مشاهده میکنیم و رفته‌رفته انقدر از جذابیت داستان کاسته میشه که دیگه رغبتی برای تموم کردنش باقی نمیمونه. متاسفانه نویسنده علی‌رغم ایده‌پردازی خوب، در ساخت و پرداخت ایده‌ش موفق عمل نکرده. درواقع بزرگ‌ترین مشکل این داستان اینه که جایِ اون جرقه‌ای که می‌بایست اتفاق می‌افتاد تا کتاب رو از حالت ملودرام بیرون بیاره و به سمت ژانر هیجانی/معمایی (که هدف نویسنده بوده) ببره، به وضوح در سیر داستان خالیه. 💡پیشنهاد میکنم اگه ایده کتاب "عطاری‌ گمشده" از نظرتون جذابه و دنبال یه اثر قوی میگردین که به این ایده نزدیک باشه، "معجزه‌های خواربارفروشی نامیا" و "مغازه‌ خودکشی" رو بخونید و لذت ببرید☕️✨️🫴🏻

منم با نظر دوستمون موافقم، جلد این کتاب به مراتب از خود کتاب خیلی بهتره! اما ترجمه خوب بود

بنظرم ماجرای داستان انقد پیچیده نبود که بخواد ۵۰۰ صفحه کش پیدا کنه.. تقریبا نزدیک به ۳۰۰ صفحه، داستان خیلی سخت پیش میره و خسته کننده میشه .. موضوعش جدید و قشنگ بود کمی جذاب از ی جایی ب بعد میخواستم ک ادامه ندم ، و رهاش کنم و برم سراغ یک کتاب دیگه، اما دوست نداشتم نیمه رهاش کنم بخاطر وقتی ک گذاشتم برای خوندنش، تا انتها رو خوندم ..

ایده خیلی جالب بود و مطمئنا نویسنده توی ذهن خودش خیلی متن قشنگی رو تصور کرده بود ولی خب بیش از حد به جزئیات توجه کرده بود🤌🏿

کتاب خوبی بود اما در ژانر خودش عالی نبود

احساس کردم نسبت به این کتاب بی لطفی شده و اون شکلی که باید دیده نشده این کتاب خلاصش رو اگه بخوام که خودم با این محتوا خریدمش میگه یه خانومی هست که میاد به خانوم های درمونده و آسیب دیده کمک میکنه و به اون ها پناه میده تقریبا موضوعش همینه تا زمانی که این خانوم توسط آقای که علاقه داشته بهش دچار ضربه روحی بزرگی میشه سعی میکنه انتقام خانوم هارو بگیره و روحیه مرد ستیزی داره انگار تقریبا این کتاب روایت سه نفر هست دو نفر در یک زمان با تفاوت سنی زیاد و یک نفر در زمان آینده اون دو نفر داستان یک سیر یکنواخت داره و جاهایی ازون پر از هیجان و ادرنالین میشه و به جزئیات کاملا پرداخته شده که این باعث جذابیت اون شده اگه خیلی اهل جزئیات طرفش نرید ولی جزئیات به شکلی نبوده که زده بشید *فقط تو یسری مواقع شاید کسل کننده باشه براتون اما پایان متفاوت و قشنگی داشت به نظرم و چیز جالبی که بهش برخوردم این بود میگفت شما توی سحر و جادو هر چیزی رو که به دست بیارید ممکنه چیزی رو از دست بدید اون چیز میتونه سلامتیتون باشه و .. که توی این کتاب به سلامتی اشاره کرده بود

**"عطاری گمشده" فقط یک داستان نیست، بلکه سفری هیجان‌انگیز به دل تاریخ، رازها و قدرت پنهان زنان است. این کتاب مثل یک معجون جادویی عمل می‌کند، جایی که هر قطره‌اش پر از هیجان، خیانت، عشق و انتقام است. نلا، الیزا و کارولین، هرکدام درگیر گذشته‌ای هستند که همچنان سایه‌اش را بر زندگی‌شان انداخته. با هر صفحه‌ای که جلو می‌روید، بیشتر در تاریکی اسرار فرو می‌روید و تا آخرین لحظه، هرگز مطمئن نیستید چه کسی پیروز خواهد شد. اگر به داستان‌هایی پر از معما، رمز و راز، و شخصیت‌های پیچیده علاقه دارید، این کتاب را از دست ندهید!

کتاب خوبی بود به قدر کافی کشش داشت که ادامه بدم به نظر من هم اضافه گویی نداشت اصلا روایت سه نفر در دو زمان متفاوت به فاصله دویست سال من از خوندنش لذت بردم به شخصه اما ترجمه و ویراستاری ضعیف بود

ایده این کتاب جدید و متفاوت بود اما از چیزی که انتظار داشتم خیلی پایین تر بود درکل با نخوندن این کتاب چیزی رو از دست ندادین یعنی درحدی که اسم و جلد کتاب جذابه خود کتاب جذاب نیست و برای منی که کتابا رو از روی ظاهر قضاوت میکنم واقعا گول زننده بود😅

خیلی داستان جذابی داشت دوست نداشتم تموم بشه

کتاب جادویی و جذاب که شما رو دنبال خودش میکشونه و داستان رو به زیبایی تمام میکنه

وقتی داستان تمام شد ، احساس کردم چقدر می‌تواند بدی‌ در حق یک انسان روی آن شخص اثر بگذارد. باعث شود او هم برابر جبران این بدی از بقیه انتقام بگیرد... و در عوض خوبی ها و گذشت ها میتواند یک فرد را در هر جایگاهی به سمت کار خیر راهی کند... داستان از زبان سه نفر روایت می‌شود و همزمان داستان جلو میرود. ایده عطاری برای زنان ها و حس و حال زنان در قرن ۱۸ انگلیس را خوب بیان می‌کند.

لذت بردم از مطالعه این کتاب. بسیار کنجکاو بودم که صفحات بعدی رو بخونم. اگه از کتاب هایی با موضوع معمایی لذت می‌برید، مطالعه این کتاب رو پیشنهاد می کنم.

من کلا این مدل کتاب هارو دوست دارم و اینکه از آخر داستان واقعا شگفت زده شدم و دوستش داشتم

کتاب بدی نبود موضوعش جالب بود. اما میتونست خیلی بهتر باشه پایان کتاب میتونست قشنگ تر هم تموم بشه. من از خوندنش پشیمون نیستم. اما کتاب سلیقه ای هست ممکنه برای یه نفر جالب باشه برای یه نفر دیگه هم نه.

ایده‌ی نگارش برای من تکراری بود. داستانی در دلِ داستانِ دیگر. در دو زمانِ کاملا متفاوت. تشابهات بسیاری بین این کتاب و "دختری که رهایش کردی" وجود داره. من این ایده رو نپسندیدم و همین‌طور فراز و فرودهای داستان رو. اما فکر می‌کنم ماهیت و مفهومی که نویسنده در نظر داشت واقعاً ارزشمنده. سر و کله زدن با "زهر و درِ مخفی عطاری و دردهای جسمی" در مقابلِ مفاهیمِ "خیانت و زن و عادت ماهانه" جالب بود. (گر کتاب دختری که رهایش کردی رو نخوندید، پیشنهاد میشه. اما اگه خوندید مطمئن نیستم!)

کتاب داستان جذابی داره اما من پایانش رو زیاد دوست نداشتم میتونست جذابتر تموم بشه ...اما از خوندنش بسیار لذت بردم 😍

کتاب جذاب و گیرایی بود، خوندنش رو به دوستان پیشنهاد میکنم

بعد از مدت ها واقعا یک کتابیو دوست داشتم و بخاطرش بیدار موندم تا تمومش کنم.

چرا در طاقچه بی نهایت کتاب های خوبی مثل این و سنگ کاغذ قیچی نیست؟؟؟؟؟؟

با جزئی نویسی نویسنده و اینکه چقدر داستان رو کش داد هیچ مشکلی نداشتم اما آخه چرا پایان رو اینجوری تموم کرد! قشنگ ضد حال بود برام :( ایده جدید و جذاب بود ولی پرداخت می‌تونست بهتر باشه و بله من از روی جلد گیرا و زیباش کتاب رو خریدم تا حدی هم خوشم اومد از داستان. ترجمه خوبه اما یه چند جایی غلط املایی داشت. ممکنه بعضی ها خوششون نیاد و خب این کاملا سلیقه‌ایه.

خیلی قشنگ بود و چند جا قشنگگگ شوکه شده بودم