نظرات کاربران درباره کتاب هشت کتاب سهراب سپهری به انضمام زندگینامه و کتابنامه

در دل من چیزی است مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح/ و چنان بی تابم که دلم می‌خواهد/ بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه/ "دورها آوایی است که مرا می‌خواند"

کتاب بیست و پنجم برنامه مطالعه از طرح کتابخانه همگانی هفته نامه گل آقا ( که به نظرم بهترین نشریه بعد از انقلاب بود) در سالهای اول دهه هفتاد یک شعر طنزی بر اساس یکی از شعرهای سهراب چاپ کرده بود که چند خطش رو می نویسم اینجا: " اهل دانشگاهم جیب هایم خالی است از صدای سخن پول در این شهر ندیدم خوشتر ولی افسوس مرا پولی نیست که بنوشم دو سه نوشابه دلخواه و خنک اهل دانشگاهم خوابگاهم ته سالن بغل لانه سوسک در اتاقی که منم هست جای دو نفر لیک ده بیست نفر داخل آن می خوابند اهل دانشگاهم از چمن های حیاط قورمه سبزی است که سازند برای من و تو همه روز و همه شب و دسر، آب گرمی است که می نوشم من اهل دانشگاهم در کتابی خواندم، که عسل شیرین است و سر کوچه قنبر دیدم، دود شیشلیک و کباب چقدر روح افزاست" ۱۱ بریده از کتاب به اشتراک گذاشتم برای دوستان

حیات غفلت رنگین یک دقیقه ی "حوا "ست.🌹😊

لطفاً نام شاعر هم در کنار گردآورنده قرار بدید! این کتاب در نتایج جستجوی نام سهراب سپهری به‌عنوان نویسنده، نمایش داده نمی‌شه.

لطفا رایگان کنید

به سراغ من اگر می آیید پشت هیچستانم پشت هیچستان جایی است پشت هیچستان رگهای هوا پر قاصدهایی ست که خبر می آرند از گل واشده ی دورترین بوته ی خاک

دوستش دارم.

نسخه چاپی کتاب رو خوندم ، واقعا زیباست

این یکی کتاب با اون یکی کتابش (هشت کتاب) که فرقی داره؟؟ تازه این کتابخانه همگانی هم هست! و کامل تره...

صدای پای آبش رو بیشتر دوست داشتم.

اشعار غلط املایی دارن و پس و پیش نوشته شدن!

عالی بود

عالی بود♡