نظرات کاربران درباره کتاب خورشید هنوز یک ستاره است

ناتاشا، دختری که از طرف دولت آمریکا به کشورش دیپورت شده است و‌ تمام رویاهایش در شرف نابودیست...تمام آرزوهایی که برای آینده داره، یک نوجوان پرشور و باانگیزه که بیشتر از اینکه به کشوری که رنگ پوستش معرف اونه متعلق باشد،به آمریکا و نیویورک تعلق داره..اما چاره ای نیست... او در آخرین روز اقامتش در آمریکا، بطور اتفاقی با پسری بنام دنیل آشنا میشه، دنیل به او میگوید که به سرنوشت اعتقاد داشته باشد و به عشق.... این کتاب پر از اتفاقات غیرمنتظره است، جالبه که اگر همین کتابو کس دیگری مینوشت میگفتم مهمله، تینیجری و‌ سطحیه...اما نیکولا یون با تبحر داستان رو روایت کرده، جوریکه انگار شبیه معجزه نیست، مزخرف و غیرقابل باور نیست....اتفاقا خیلی محتمل و عادیه. میدونید نکته ی اصلی کتاب چیه؟اینکه برای عادت کردن، برای عاشق کسی شدن،وابسته ی اون شدن...لازم نیست حتما زمان زیادی بگذره!شاید حتی یک روز کافی باشه! اتفاقا خیلی نکته ی دور از ذهن و غیرقابل قبولیه.اما کتاب به شما میگه نه...اتفاقا ممکنه.... و این چیزیه که در انتهای کتاب بهش میرسی. اینکه هر چیزی ممکنه...حتی چیزهایی که باور داریم باید برای تشکیلشون سالها زحمت کشید.مثلا تشکیل یک علاقه.... در نهایت کتاب خورشید هنوز یک ستاره ست رو به تمام کتابخونهای خسته از ملال،خسته از رکود و سردی و یکنواختی خیلی از کتابها، پیشنهاد میکنم...ریتم سریع داستان شما رو از کرختی درمیاره...بهتون انرژی لازم برای خوندن خیلی کتابهای دیگه رو‌خواهد داد.

به اندازه کتاب همه چیز همه چیز نویسنده جذاب و قشنگ بود مخصوصا اینکه کتاب بنظر من منطقی تموم میشه

عشقی یک روزه که حاصل برخورد اتفاقی پسر و دختری‌ مهاجر بود که به .... ختم شد. قلم نویسنده جذاب و خواستی بود. در میان روایت داستان، مطالب مفید جالب و قابل اهمیتی مطرح و دو دیدگاه مختلف نسبت به عشق بیان شده بود. از این کتاب آموختم: عشق بخشی از سرنوشت است و اتفاقاتی که برای ما می افتد در حاشیه سرنوشتی است که برای دیگران رخ می‌دهد. همه چیز به ظاهر حاصل اتفاق است ولی در پشت پرده حکمتی ناچیز نهفته است. عشق هرچند یک اتفاق طبیعی و رهگذر است امّا اهمیت دارد و می‌تواند خیلی چیزها را تغییر دهد. زمان باارزش است و تنها یک ثانیه وقت نشناسی می‌تواند خیلی فرصت ها را از ما بگیرد و شاید این سرنوشت باشد. این کتاب را باید تا آخر بخوانید. برایتان سرنوشت و عشقی خردمندانه آرزومندم.

داستان عاشقانه خیلی تر و تمیزی داشت و بعد از چند وقتی که کتاب با ژانز عاشقانه نخونده بودم با خوندنش روحم تازه شد. خیلی کتاب نازی بود. خیلیم تند پیش می رفتم توی خوندنش که یعنی کتاب خوب بوده😁 اولش نظرم این بود که نویسنده خیلی غلو کرده و همه چیز رو رویایی نشون داده ولی حالا که تموم کردمش میگم اینطور نیست:) دنیل خیلی نازه فیلم این کتاب رو هم ساختن به اسمThe sun is also a star و خیلی اونم دوس داشتممممممم. در کل واسه اینکه حال و هواتون عوض شه و سرحال بیاید و یه لبخند بزرگ رو لباتون بشینه بخونیدش🥲🌟

من نسخه ی فیزیکی این کتاب رو خوندم و بسیار ازش لذت بردم .. داستان روند جالبی داره و خیلی داستان بروزی هست ... خسته کننده نیست و سریع پیش میره

یک داستان عاشقانه معمولی که البته حال و هوای دو نوحوان با احساسات غلیظ را به خوبی نشان داده بود. هر چه که به پایان کتاب نزدیکتر می‌شدم، احساس بهتری پیدا می‌کردم. از جمله کتاب‌هایی بود که دلم می‌خواست هر چه زودتر تمام شود نه به‌خاطر داستان غم‌انگیزی که داشت بلکه به‌خاطر حوصله سر بودنش. هر چند این کتاب از پرفروش‌های نیویورک تایمز بود؛ اما لزومی ندارد آدم چیزی را بپسندد که مورد پسند آدم‌های زیادی باشد.

نقطه قوت کتاب منطقی تموم شدنش بود و این به نظرم خیلی جذابش کرده بود. من دوسش داشتم و تقریبا طی ۲۴ ساعت تمومش کردم^^ پیشنهاد میکنم بخونیدش♡

ناتاشا دختری که از آمریکا دیپورت شده و روز آخر زندگیش تو این کشور با دنیل آشنا میشه این کتاب عشق رو خیلی زیبا به تصویر کشیده بود من دوسش داشتم داستان قشنگی داشت

خیلی معمولی بود