نظرات کاربران درباره کتاب گره باز

طرح روی جلد کتاب جذبم کرد و باعث شد کتاب‌رو بخونم تصورِ فنجون گرم چای در کنارش نبات زعفرونی و حالِ خوبِ بعد از خوردن تشویقم کرد به مطالعه ولی خب بنظر من داستان اون‌طور که توی خلاصش اومده بود هیجانی و کِشنده نیست در واقع هیچ فراز و نشیب خاصی نداره هر فصل داستان از زاویه‌ی دید یکی از اعضای خانواده حولِ یه محور مشخص حالا با یه مقدار اضافه کردن زندگی شخصی‌شون می‌چرخه، اونم نه به صورت کامل خیلی خلاصه‌وار، من دوست داشتم درباره‌ی همه‌ی شخصیت‌ها توضیح داده بشه نه که فقط اسمشون بیاد مثلا فرشاد بچه اولم یا فرناز بچه دومم و... و خب این چیزی نبود که من با خوندن خلاصه کتاب ازش توقع داشتم. تو یه قسمت‌هایی از کتاب یه سری دستور پخت غذا هست که بنظرم جالب بود، من اسم بعضی از غذاهارو حتی نشنیده بودم در کل پشمون نیستم از خوندن کتاب بالاخره هر کتابی یه مطلبی به آدم یاد میده این کتاب هم به من یادآوری کرد با نیش و کنایه صحبت کردن و رنجوندن دیگران از خود نه تنها حالِ خودمون‌رو خوب نمی‌کنه بلکه باعث رنجش و آزردگی دیگران و فاصله گرفتنشون ازمون میشه، درست مثل پوران قصه که هیچ‌کس از دست زبونش در امان نبود، همه‌رو ناراحت می‌کرد و متقابل خودشم دائم ناراحت و شاکی بود؛ و نباید از دستور پخت غذاها غافل شد یه بار باید حتما به روش‌های تویِ کتاب عمل کنم. خسته نباشید میگم به نویسنده عزیز

قصه داستان روایت زندگی یک زن و فرزندانش بود...قصه پردازی خوبی داشت روند داستان کاملا متفاوت کمی خوندنش حوصله میخواد ولی ارزشش داره

کتاب خیلی خوبی نیست نخونیدش