نظرات کاربران درباره کتاب دچارت شدم

اشکالاتی که به این رمان وارده و باعث میشه که به هیچ عنوان به بقیه توصیه اش نکنم اینه : وقت با ارزشه پس به هیچ عنوان سعی نکنید وقتتون رو حتی به عنوان سرگرمی با نوشته بی محتوا پر کنید ، نویسنده این رمان برای اینکه رمانش طولانی و ملال آور نشه با کوتاه کردن بی‌جای برخی مطالب و پریدن از بحثی به بحث دیگر در زمانی دیگر باعث شده بود بیشتر خواننده گیج و رمان براش بی معنی بشه مثلا یکهو جریان داستان میرفت ۱۰ روز بعد درصورتی‌ که نوشته به صورتی بودکه خواننده باید چند خط می‌خواند تا متوجه میشد که مثلا ۱۰ روز گذشته و همین خسته کننده و فاقد جذابیت بود علاوه براین دو نکته درون رمان دیدم که به نظرم نویسنده بی دقتی کرده بودن اول اینکه نوشته بودن دختر ها قدیم زیر ۱۸سال نمیتونستن ازدواج کنن قانون بهشون اجازه نمی‌داد درصورتیکه قدیم خیلی راحت دخترها رو تو سن کم عروس میکردن ولی الان قانونی هست که نمیتونن تو سن کم ازدواج کنن و دوم اینکه ما متوجه نشدیم که بیماری زن داستان چی بود دیسک داشت ،کمبود خون داشت چه مشکلی داشت و اینکه طبیعی زایمان کرد یا سزارین شد اگر سزارینی بود چطور خواهرش میخواست بالافاصله بعد از بیهوشی بهش شیرینی بده . شخصیت زن داستان به شدت مطیع بود و بیش از حد خجالتی و این رفتارش بسیار اغراق آمیز و خوب و مثبت بیان شده بود درصورتی که چنین زنانی با چنین اخلاقی اصلا مورد پسند نیستن و فاقد اعتماد به نفس هستن و نمیتونن از خودشون دفاع کنن من به عنوان یک خانم چادری زن با نجابت رو اینجوری نمیدونم چون حضرت زهرا سلام الله علیها وقتی دیدن حقشون داره غصب میشه رفتن مسجد و اونجا خطبه خوندن چرا فکر می‌کنیم همه جا و در همه شرایط زن باید سکوت کنه و ساکت باشه و این یعنی نجابت و مثبت بودن و همانطور که دوستان گفتند عشقی که با یک نگاه اونم با دیدن مو و اندام زنانه یک فرد به وجود بیاد عشق نیست همون شهوته و جالب اینجاست تو داستان میگه این عشقه نه شهوت بهتر این بود اول عاشق اخلاق و رفتار طرف میشد جایی شنیدم همسر شهید چمران آنچنان عاشق اخلاق و رفتار ایشون شده بودند که اصلا متوجه کچل بودن ایشون نشده بودن تا اینکه یکی از دوستانشون بهشون گفته بودن چطور حاضر شدی با یک آدم کچل ازدواج کنی و ایشون رفته بودن خونه و تازه شوهرشون رو دیده بودن که بله ایشون کچل هستن و کم مو !

ابتدا داستان خوبه اما هرچی جلو میره خسته کننده و در اخر فاجعه میشه اصلا وقت صرفش نکنین هدر میره

داستان راجع به موضوع تقریبا تکراری ازدواج اجباری بود که نویسنده تونسته بود با قلم خوب و نثر روانش جذابیت داستان رو حفظ کنه. شخصیت یاسمن بیش از حد مظلوم و توسری خور بود و داستان جوری پرداخته شده بود که انگار داشتن این نوع شخصیت یک ویژگی مثبته! یک سری اشتباهات جزئی هم وجود داشت مثل اینکه یاسمن یک سال و نیم (هیجده ماه) بعد از فوت شوهرش یه بچه پنج ماهه داشت، هر جور حساب کنی بچه حداقل باید نه ماه ش می بود! فرمت داستان پی دی اف هست و خوندنش مشکله. در مجموع با همه نقدهایی که به داستان وارده، ارزش یک بار خوندن رو داره.

نثر روان و گیرایی داشت، داستان جالب بود و شروع خوبی داشت ،کم کم با شخصیت ها آشنا میشیم، خیلی به جزئیات نپرداخته بود برای همین خسته کننده نبود، ما از این زنان مطیع و رام و سازشکار زیاد داریم ولی بعضی وقتها حرص آدم در میاوردو البته یه جاهایی هم یاد فیلم های هندی می‌انداخت. در مجموع ارزش یه بار خوندن داره اگه به فرمت ای پاب بود ، خیلی بهتر بود

داستان قشنگی داشت ولی یاسمن خیلی ضعیف و مظلومه و این دل مخاطب رو میزنه

متاسفانه وقت تلف کردن بود

رمان درمورد پسری به اسم محمد که بعد از مرگ برادرش با اصرار پدرش با زنداداشش، یاسمن، ازدواج میکنه و... شروع داستان تقریبا خوب بود اما هر چی که می گذشت قصه افت می‌کرد و داستان کلیشه‌ای می‌شد. طوری که برای کسانی که زیاد رمان خوندند خیلی از اتفاقات قابل پیش‌بینی بود. کتاب خیلی طولانی نبود اما جذابیت چندانی برای من نداشت و بخاطر همینم طول کشید تا تمومش کردم نویسنده خیلی سریع اتفاقات رو پیش می برد و یهو می‌رفت چند ماه بعد و خلاصه اتفاقاتی که افتاده بود رو تو چند خط خیلی خلاصه توضیح می‌داد. شخصیت پردازی خیلی جای کار داشت. شخصیت یاسمن یه زن خیلی مطیع بود و هر چی بقیه می گفتند گوش می‌کرد و انگار خودش قدرت تصمیم گیری نداشت. چندتا دیگه از شخصیت ها که نقششون منفی بود هم خیلی یهویی متحول شدند که زیاد قابل باور نبود دیالوگ های تکراری و حرف های روزمره که بودنشون تاثیری در روند داستان نداشت خیلی زیاد بود. تایپ و ویراستاری هم خیلی بی دقت انجام شده بود. و در نهایت هم بعد از اون اتفاقاتی که در نیمه دوم رمان افتاده بود رو خیلی زود و هول هولکی سر و تهش رو هم آوردند انگار نویسنده عجله داشته که زودتر کتابش رو تموم کنه این قسمت کمی حاوی اسپویل است: عکس العمل شخصیت ها به خصوص فخری و محمد در برابر کاری که حاج محسن کرده بود خیلی خیلی عادی جلوه داده شده بود

لطفا در طاقچه بی نهایت قرار دهید

نویسنده ....متاسفم برای آینده ادبیات این مملکت... سرکار خانم نویسنده و ویراستار بی سواد تر از ایشون...‌جامع عمل نمی پوشونن....جامه عمل .... غول بی شاخ و دم نه قول بی شاخ و دم در مورد داستان....به نظر من امثال این نویسنده با افکار پوسیده و روان بیمارشون بهتره شغل دیگه ای انتخاب کنن که کمتر ضرر برای دیگران داشته باشه...

متاسفانه باوجود یک موضوع خوب ،روند داستان خیلی تندبود وباعث غیرطبیعی جلوه دادن داستان شده بود.مثلا پسر داستان به اجبار پدرش با دختر ازدواج میکنه ولی بعداز ازدواج ازهمون روز اول عاشق دختره میشه😐😐

داستان در مورد محمد هست که بعد از فوت برادرش به خواست پدرش با زن برادرش یاسمن ازدواج می کنه. شخصیت زنی مثل یاسمن در جامعه وجود داره اما اینکه نویسنده خواسته تلقین کنه داشتن این شخصیت خیلی خوبه و آدم هایی مثل یاسمن خیلی خوبند یه کم اغراق آمیزه. من شخصا فکر می کنم یاسمن زن ضعیفی بود که نمی تونست از حق خودش دفاع کنه و این ربطی به نجابت و احترام به بزرگتر نداشت. فضاسازی کم انجام شده بود و داشتن تصور درستی از خانواده یاسمن و محمد سخت بود. بیشتر تم خانوادگی داشت. اگه دنبال یک داستان آروم صرفا برای پر کردن وقت می گردید این کتاب خوبیه.

خوب بود ولی یه جاهایی یه دفعه داستان میپرید.به خوبی داستان رو نپروونده بود. در کل ولی خوب بود

به نظر من نویسنده یک زندگی کاملا تخیلی و فانتزی رو به تصویر کشیده که اغراقش دل رو میزنه. آخرش رو هم خیلی بد پرداخت کرده کلا به نظرم خوندنش وقت تلف کردن بود

اگروقت اضافه که هیچ ارزشی براش قایل نیستید دارید دنبال خوندن این دست کتابها برید

افتضاح یه داستان دم دستی به نظرم رایگانم زیادیه

به نظرم یه داستان خیلی تکراری داشت. خشونت مردان علیه زنان یک چیز کاملا عادی تحت عنوان " غیرت" در این کتاب مطرح شده و قابل بخشش و فراموشی. شخصیت اصلی زن داستان فوق العاده تو سری خور و ضعیف نشان داده شده و تلاش نویسنده بر اینکه نشون بدن ضعیف بودن و توسری خور بودن یعنی نجابت. چیزی که من از این کتاب گرفتم همین بود. ولی پشیمون نیستم از خواندن کتاب چون با خوندنش بهتر میتونم توان نویسنده ها رو در داستان نویسی مقایسه کنم.

عالی بود،🌺 متن روانی داشت و همین طور داستان جالبی هم داشت.

اصلا جالب نبود پر از کلیشه های جنسیتی و شعار زده

راستش اصلا جالب نیس حیف پول که دادم،راستش خیلی دختره ی مدله...اصلا طرز فکر و رفتاراشون برام قابل هضم نبود

واقعا که من از خواندن این کتاب کیف کردم خیلی عالی بود داستانی با جذابیت فراوان و پر از حس قشنگ و عاشقانه که خواننده این عشق را دریافت میکرد و انگار داخل کتاب این داستان رو می بیند و پایانی قشنگ منتظر رمان های دیگه از این نویسنده هستم

رمان رایگان بزارید من قبلاً رمان دچارت شدم خریدم اما الان برام زده دوباره باید بخری میشه پیگیری کنید

واقعا حیف وقتی که برای خوندن این کتاب کردم بسیار سطح پایین وتکراری

بر عکس انتظارم، رمان متوسطی بود.

ممنونم از نویسنده عزیز خیلی لذت بردم از خوندنش

ابتدا داستان خوب شروع کرد ولی انتهاش اصلا خوب نبود وبرای این که داستان بتونه جمع کنه فیلم ترکیش کرد

عالیه کتاب دست شما درد نکنه

داستان خیلی نخ نما و تکراری بود بنظرم واسه نوجوانان مناسب تره

کتاب خوبی بود ،دوستش داشتم ،اما آخراش یه خورده تخیلی شده بود بیشتر شبیه فیلم هندی شد 😅

یک داستان آرام و عامه پسند. همه چی عالی بود جز صفحه آرایی و اینکه هیچ برخوردی با آوینا و دوستش سیامک نشد بخاطر آبرویی که از یاسمن بردن. ولی در کل داستان آروم و دلنشینی بود. قلم نویسنده ی عزیز مانا

چقدر جالب که توی خلاصه کتاب، داستان رو اسپویل کردین 🤦🏻‍♀️ مرسی از زحمات بی بدیلتون

قشنگ بود

حیف پول

اگر دنبال رمانی برای تلف کردن وقت و انرژی و چشماتون هستید این رمان چرت رو بخونید.

رمان بشدت ضعیفی هست. اونقدر حوصله سربر، تکراری و دور از واقعیت هست که حاضر نشدم کتاب رو تموم کنم. شخصیت یاسمن اونطور که نوشته شده عاشق مسیح بود و یک سال و نیم بعد ( که اینجا نویسنده اشتباه کرده بود) تونسته با بردار مسیح، محمد، ازدواج کنه و این مسئله که اگر یک زن عاشق باشه و همسرش رو از دست بده زمان زیادی میبره که بتونه ریکاوری بشه و بتونه مجدد یک زندگی رو شروع کنه. از یک طرف محمد کلا در حال تحمیل کردن این هست که تو باید برادر منو فراموش کنی و با من باشی بدون درک اینکه به اون شخصیت آسیب وارد شده و باید حالش رو درک کرد. شخصیتی که من از محمد دیدم یک فرد هست با رفتارهای دیکتاتوری که متناسب با یک جوان امروزی نیست. از همه مهم تر جوری که اتفاقات رو به نمایش کشیده به دور از واقعیت هست. این رمان بهتر بود در سایت نودهشتادیا منتشر میشد اونم بدون هزینه چون بشدت ضعیف هست. بنظرم باید در طاقچه بی نهایت بمونه. زمان و پول صرف کردن برای این کتاب واقعا کار اشتباهی هست.

کامل نیست

با اینکه موضوعش به شدت تکراری بود ولی تا تهش خوندم و این واقعا موفقیت بزرگی برای نویسنده محسوب میشه😁

از حق نگذرم،کتاب جالبی بود.حتی خود من هم جذبش شدم و داستانش رو دوست داشتم. اما یه سوال خیلی مهم از نویسنده ی این کتاب داشتم واقعا چرا شخصیت خانم قصه رو انقدر ضعیف به نمایش گذاشتید.چیزی که در تمام مدت خواندن کتاب ازش رنج بردم این موضوع بود که چرا باید در اغلب رمان های عاشقانه شخصیت آقا یک شخصیت جسور و محکم و بی باک باشه ولی شخصیت خانم باید یک شخصیت ضعیف و کاملا سر به زیر و حرف گوش کن باشه. و انقدر این موضوع در رمان های عاشقانه ادامه داشته که اکثر نویسنده ها وقتی میخوان یه رمان عاشقانه بنویسند شخصیت خانم رو یک شخصیت بی پناه و مظلوم در نظر میگیرند و شخصیت آقا رو حامی و قوی و مستحکم. نویسندگان عزیز من با افکار و عقاید شما آشنایی ندارم اما این رو بدونید یک خانم و آقا با هم ازدواج نمی کنند که آقا،پناهِ خانم و یا خانم پناهِ آقا باشه‌.اون ها با هم ازدواج میکنند چون همدیگرو دوست دارند و باید مکمل یکدیگر باشند نه اینکه پناهنده ی یکدیگر باشند. خواهش می کنم به این نکته توجه کنید چون خیلی از نوجوان ها رمان های عاشقانه ی شما رو بر دیگر رمان ها ترجیح میدهند و کم کم افکار کتاب رو به عقاید اصلی خودشون تبدیل می کنند و این باعث میشه دخترای نوجوان فکر کنند حتما انتخاب موردنظرشون برای ازدواج باید یک آقای قد بلند، چشم رنگی، سیکس بک دار، ورزشکار و.... باشه و آدم هایی که این ویژگی ها رو ندارند حق ازدواج ندارند‌‌. خواهش میکنم طوری کتاب بنویسید که عقاید درون کتاب به نوجوان و جوان هایی که تازه اول راهند آسیب نرسونه. سپاسگزارم🌹

خیلی دوس داشتم

فونت بسیار کوچک است ، باید با ذره بین خوند !!

مثل بیشتر رمانهای عاشقانه یه ازدواج اجباری و بعد عشق آتشین .تازه بدیش هم این بود که پسره از شب اول یه دفعه عاشق و شیفته دختره شد حالا میذاشت یه چن روز میگذشت یه چیزی تو اخلاق دختره کشف مبکرد بعد در کل داستانش چیز جدید و جالبی برای عرضه کردن نداشت فقط برای پر کردن وقت خوبه

برای سرگرمی بد نیست

داستان و دوست داشتم شخصیت ها جالب بودن

عالی و جذاب

موضوع خوبی بود اگر خوب بهش پرداخته میشد. گره ای در داستان وجود نداشت. خیلی سطحی بود

رمان مسخره ای واقعا

قصه صبوری و احترام به والدین لطف خدا و پیروزی عشق

به نظرم موضوع داستان خیلی خوب و همه جانبه بود و میتونیت داستان خوبی از آب دربیاید ولی نویسنده سعی کرده سریع ته قضیه رو جمع کنه و این باعث شده داستان خیلی آبکی بشه

کتاب خیلییی قشنگی بود حتما توصیه میکنم

یک عاشقانه ی زیبا

اول داستان خوب بود تقریبا ولی هرچی رو به انتها میرفت همه چی سرهم بندی میشد و داستان جذابیت خودش رو از دست داد