نظرات کاربران درباره کتاب فصل شیدایی لیلاها

چه کرد سید علی شجاعی با نثر زیبایش با دل و روح و جان من .دلنشین ،زیبا و بسیار تاثیر گذار و چه قدر هوشمندانه روایت ضحاک که به تکرار لابه لای فصول تکرار میشد و هر بار باعث تلنگر . ان شاءالله به وقت ظهور ما نیز یاری رسان امام و سروران باشیم و یاد بگیریم از حضرت عباس درس ادب و شنیدن امر حجت خدا را

کتاب بسیار بسیار عالی وفوق العاده ای بود با روایتهاش اشک ریختم با آه وناله ضحاک سوختم که ای کاش ما مثل او نباشیم در هنگامه ی تصمیم . ای کاش همه این کتاب رو بخونن

فصل شیدایی لیلاها در مورد شیدایی یاران حسین در فدا شدن برای حسین (ع) است. نثری زیبا و شعر گونه در مورد یاران کربلایی امام حسین. این دومین کتابی هست که از آقای علی شجاعی می خونم، هر دو کتاب عالی بودند

کتاب عجیبی بود مخصوصا فصل آخرش،واقعه عاشورا را از یه زاویه دیگه و با قلمی شیرین و جذاب روایت کرده،داستانِ چند تن از یاران امام حسین(ع) مثل زهیر و حُر که برای پیوستن به سپاه امام کمی دچار جدال درونی میشن ولی بعد با انتخاب درست‌ راه جاودانگی رو در پیش می گیرن. پیشنهاد میکنم مطالعه کنید.

بسیار کتاب زیبا دلنشین روان و تاثیر گذاری بود. خیلی لذت بردم و اشک ریختم بر حسین(ع) به خصوص که در ایام ماه محرم مطالعه اش کردم. 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 فقط سوالم این بود که آیا تمامی روایتها دقیقا مستند هستند؟ لطفا پاسخ بفرمایین. ممنونم

کتابی شاعرانه و غمگین فصل آخر را با اشک، به پایان بردم. «فصل شیدایی لیلاها» قصه یاران است؛ آدم های خوب قضیه عاشورا که شاید به اندازه حقشان دیده نشدند؛ آدم هایی که در شب واقعه، وقتی چراغ ها خاموش شدند تا هر کس که می خواهد برود، ماندند و به سیدالشهدا (ع) پشت نکردند و فردایش آن اتفاق را رقم زدند که در تاریخ ماند. فصل شیدایی لیلاها، روایت همین آدم هاست؛ از لحظه انتخاب شدنشان، تا لحظه انتخاب کردنشان و البته آن بخش پر رنگ قصه شان که آموزگار ماست. فصل تردیدهایشان، که آن ها هم انسان هایی عادی بودند، می ترسیدند، دغدغه زن و زندگی شان را داشتند، از مرگ در هراس بودند و به فکر منافعشان بودند ولی در لحظه انتخاب و در فصل شیدایی، توانستند انتخاب کنند. توانستند ترجیح بدهند؛ و همین بود که آنها را جاودانه کرد. لاله هایی که امروز قصه فصل شیدایی شان، بشود قصه خواندنی نسل های برآمده از هزار و چهارصد سال بعدشان...

کتاب بسیار بسیار عالی. حتما بخوانید. فوق العاده برای این ایام است.

قلم بسیار توانمند و گیرای سید علی شجاعی، همراه با زیبایی های بی بدیل و بی نظیر شخصیت حضرت حسین (ع) و واقعه کربلا تجربه ی فوق العاده لذت بخش را در هنگام خواندن این کتاب برایم رقم زد...جنبه هایی پنهان از شخصیت حضرت بارها در حین خواندن گریستم و حسرت خوردم واژه به واژه این کتاب را باید سر کشید

روایت تکان دهنده و زیبا از انسان هایی که رسم وفاداری و محبت رو میدونستند.بعد خوندن کتاب تکه از قلبم رو داخلش جا گذاشتم.

چند سال پیش، ۱۴-۱۵ سالم بود وقتی این کتاب رو خوندم، نمیتونم بگم چقدر منو به این سبک رمان‌های شعر گونه‌‌ی مستند علاقه‌مند کرد. بعد از اون نشستم به یکی یکی کتاب‌های سید مهدی شجاعی رو خوندن. کتاب کرشمه‌ی خسروانی از همین نویسنده رو هم خیلی دوست دارم

من نسخه چاپی رو مطالعه کردم و حقیقتا با خواندن این کتاب کیف کردم. نویسنده با قلم بسیار زیباش وقایع روز عاشورا رو به تصویر میکشه ، به شکلی که به سختی میتونید کتاب رو زمین بذارید.. همچنین این که داستان راوی‌های مختلفی داره و هر بار از یک زاویه متفاوت به داستان نگاه میکنید ، مخاطب رو بیشتر درگیر خودش میکنه.

اولای کتاب متوجه نمیشدم چی به چیه ولی کم کم داستان که پیش رفت دیدم چقدر غرق کتاب شدم و انگار تک تک سلولام دوست داشتن با کلمات عجین شن. قلم زیبای سید علی شجاعی به خوبی تونسته واقعه ی کربلا رو از زاویه دید منحصر به فردی ارائه بده! توصیه میکنم بخونیدش.

بسیار علی بود

فصل شیدایی مجنون‌ها... روایتی از اصحاب سیدالشهدا در روز واقعه که شاید یکی از راویانش رو نشناسید و ندونید که سر بزنگاه به چه مصیبتی دچار شد و شاید مطالعه‌ی اون تلنگری باشه برای همه‌ی ما. شاید ما همیشه موقع روضه خوندن، خودمونو یکی از اصحاب تلقی کردیم که اگر بودیم، چه‌ها می‌کردیم و چنین میشد و چنان میشد، در حالی که اطمینانی وجود نداره که هر کدوم از ما، مسیری که ضحاک در پیش گرفت رو در پیش نگیریم و عقل دوراندیشمون وقتی ببینه جان دادن در این مسیر، شرایط رو هیچ تغییری نمیده، نتیجه بگیریم که پس تا همون وقتی که فایده داریم فقط لازمه بمونیم! از بیرون که بهش نگاه میکنم، تاسف میخورم به حالش، ولی وقتی عمیق میشم، هیچ از خودم دور و بعید نمیدونم که در این موقعیت چنین انتخابی نکنم! پس شاید لازمه در تعاملاتمون با خودمون و با اماممون یکم دقیق‌تر بشیم که وقت به خاک سیاه ننشونیم خودمونو... نثر آقای شجاعی بسیار نثر سنگین و با وقاریه و حقیقتاً شایستگی انتقال چنین مفاهیمی رو داره، این دومین کتابیه که از این موضوع ازشون میخونم، ولی با وجود اینکه هر دو از یک واقعه روایت میکنن و اتفاقات یکیه، احساس تکراری بودن بهم نداد. بسیار توصیه می‌کنم.

الحمد الله الذی خَلَقَ الْحسین 💔

در بند های مختلف کتاب گم شدم و کسی را از درون یافتم که بسیار دورتر از من می نمود اما در من نفس می کشید و قلبش برای جنون می تپید. ممنون از قلم زیبای سید علی شجاعی و حال خوشی که دمی نصیبمان شد .

واقعا من با کتاب های این نویسنده ارتباط برقرار نمیکنم اینقدر که نامفهوم می‌نویسن

چقدر این کتاب قشنگه !!!!

نمیدونم در وصف این قلم زیبا چی باید بگم... فقط مطالعه کنید و با فصل به فصل این کتاب ارزشمند اشک بریزید... خدا حفظتون کنه آقای نویسنده🙏🏻 و ممنون از طاقچهٔ عزیز✨

من به این محتواها علاقه ندارم حالم بد شد

این کتاب اصلا قشنگ نیست توصیه می کنم نگیرید

بنده این کتاب رو نخوندم و هیچ نظری درمورد خود کتاب ندارم فقط میخواستم بگم که توی معرفی کتاب نوشته شده که در همان شب که چراغ ها خاموش شدند میخواستم بگم که اون موقع برق نبود و چراغی نبود که بخواد خاموش بشه حداقل بگین چه میدونم مشعل ها رو خاموش کردند اینجوری بهتره تا اینکه بگین چراغ ها رو خاموش کردن اینو گفتم چون جاهای دیگه هم خیلی‌ها میگن لامپ‌ها رو یا چراغ ها رو خاموش کردند و بنظرم این اشتباهه

کتاب مجموعه ای از روایت ها از زبان اصحاب و دشمنان امامه که به هنرمندی مرقوم شده است. عجیب ترین و بازنده ترین فرد بی شک ضحاک بن عبدالله مشرفی بود. قلم زیبای شجاعی پسر، روایت ها را به گونه ای رقم زده که انگار فیلم میبنید تا اینکه کتاب بخونید. اگه دل به کتاب بدید بی شک در فصل‌های آخر اشکهاتون جاری میشه.

عالی بود، جنون محض وقت خوندن کتاب...

یکی از کامل ترین و عجیب ترین کتابایی بود که خونندم تا حالا این زاویه دیدو ندیده بودم

عالی بود من نوع نگارش سید مهدی و سید علی شجاعی رو خیلی دوست دارم و تو کتاب های این دونفر بعد از سقای اب و ادب به نظرم این کتاب از همه قسنگتر بود هم اطلاعات زیادی رو درمورد یاران امام و سرگذشتشون له ادم میدهدهم خیلی قشنگ توصیف میکنه طوری که با خیلی از صفحاتش اشک میریزید بخونیدش واقعا کتاب زیباییه نوش روحتون

آقای شجاعی و آثارشون دیگه از تعریف گذشته. تنشون سلامت قلمشون مانا.

کتاب در هر فصل از زبان اشخاص مختلف درباره عاشوراست و بسیار زیبا. دوستش داشتم

یه کتاب عالی با نثر زیبا و دلنشین در مورد مردمی که هدایت شدند و کسانیکه منافق بودند و دنبال مال و منال نه حق طلبی و گمراه شدند

چقدددر این کتاب عالی بود برای من پر بود از اه و بغض و حسرت ...قلم نویسنده چه کرد با دل من....

قلم بسیار زیبایی داشت و روایت های مختلف از زاویه دید اشخاص مختلف بر زیبایی داستان افزوده بود

و چقدر از خودم ترسیدم با غور در احوال و اقوال لشکر اشقیا... نثر کمی ثقیله ولی عالی بود این کتاب

لطیف بود ، زیبا، شیرین، تلخ، تکان دهنده یه جاهایی انقدر غرق در داستان میشدم که امیدوار بودم جنگی در نگیره و اهل بیت اباعبدالله (ع) در امان باشند بعد به خودم میومدم و میدیدم بیش از هزار ساله که کار از دست رفته؛ یه جاهایی دلم برای ادب و معرفت حر می تپید و یه جاهایی پا به پای ضحاک اشک میریختم و خون به دلم میشد. خوش به سعادت جناب شجاعی بابت قلم دلنشینی که در راه اهل بیت علیهم السلام استفاده میکنند.

خیلی قشنگ بود🤤🤤🤤😭😭