نظرات کاربران درباره کتاب یکی پس از دیگری

کلا مسافرت‌های چند روزه که با تور به جنگل سفر می‌کنند مورد علاقه‌ام نبود،حالا با خواندن کتاب "یکی پس از دیگری" نوشته‌ی"فریدا مک‌فادن" اصلا به این نوع مسافرت دیگر فکر هم نمی‌کنم. کلیر ماچت برنامه‌ی یک سفر چند روزه همراه با دوستان خانوادگی‌اش در دل طبیعت می‌چیند، اقامت یک هفته‌ای در هتلی میان جنگل. همه چیز برای این سفر رویایی برنامه ریزی شده بود، حتی کلیر امید به بهبودی رابطه‌ی خود و همسرش در این سفر نیز داشت ،اما با خراب شدن ماشین او در میان اعماق جنگل همه چیز را بهم می‌زند و تازه این شروع ماجرا برای آنهاست.... کتاب "یکی پس از دیگری" یک تریلر کم حجم و خواندنی است و به قدری داستان میخکوب کننده‌ای دارد که یک نفس آن را می‌خوانید. هر چند در ابتدای داستان شما شاهد بُعد جنایی کتاب نیستید وبیشتر به مشکلات بین زوجین پرداخته می‌شود،اما باز قلم نویسنده‌ی کشش کافی برای ادامه‌ی کتاب را در شما ایجاد می‌کند. کتاب علاوه بر بعد معمایی و جنایی که در بر دارد به روابط بین زوجین و مشکلات آن‌ها نیز می‌پردازد. شخصیت‌های کتاب اکثرا خاکستری هستند تا جایی که بین حق و حق ندادن به آنها دچار چالش می‌شوید. ذهن خلاق نویسنده در ساخت معمای کتاب به قدری تحسین‌برانگیز است که شما را تا آخرین صفحات کتاب در شک و تردید باقی می‌گذارد. فضا سازی قوی کتاب باعث می‌شود که شما در کنار کلیر در دل جنگل گم می‌شوید و شاهد تلاش او و دوستانش برای پیدا کردن هتل هستید‌. اگر به دنبال یک کتاب جنایی کم حجم هستید که بُعد معمایی بالای آن ذهنتان را درگیر خود کند،کتاب"یکی پس از دیگری" با ترجمه‌ی خوب "فرانک سالاری" از نشر "البرز" را از دست ندهید.

هشت فصل اول کتاب رو با نسخه‌ی اصلی مقایسه کردم. مترجم خیلی از جمله‌ها رو بی‌دلیل حذف کرده. هر قسمت هم که احتمال ممیزی داشته کلا ترجمه نکرده و یه‌جاهایی از داستان رو هم عوض کرده! حتی اگه بخش‌های مهمی نباشن (که نمی‌تونم مطمئن باشم چون این یه داستان جنایی-معماییه و هرچیزی ممکنه سرنخ باشه) باز هم به داستان آسیب زده و اصلا اساس ترجمه مگه وفاداری نیست؟! فایل ای‌پاب نسخه‌ی انگلیسی بیش از ۴۰۰ صفحه است و این ترجمه با همون سایز متن، ۳۱۳ صفحه!

فوق‌العاده و پرکشش طوریکه نمیتونی کتابو زمین بذاری و آخرش به شدت غافلگیر کننده

اعتراف میکنم تا آخر داستان راوی ناشناس رو اشتباه تشخیص دادم علاوه بر جنبه های ژانر جنایی و هیجان و تعلیق بی نظیرش ؛ در عین سادگی و روانی نکات روانشناختی جالبی درش نهفته بود نمیدونم فیلمش ساخته شده یا نه اما میتونه یک فیلمنامه عالی ازش اقتباس بشه

کلیر و نوآ زوجی که بنظر میرسه که ازدواجشون در شرف نابودیه به همراه ۲ زوج دیگه راهی سفر یک هفته ای به هتلی داخل جنگل میشن ... اما همه چیز اونجور که باید پیش نمیره و ون اونها وسط راه جنگلی خراب میشه ... جنگلی که بنظر میرسه قرار نیست اتفاقات خوبی توش بیفته .. کتاب پر هیجان و به دور از گزافه گویی بود .. که نکته بسیار مثبت و خوبیه و داستان تا لحظه ی اخر پرحادثه و گیراست ترجمه س کتاب هم‌عالیه توصیه میکنم جنایی خوان ها از دستش ندن.

جنایی‌خون حرفه‌ای باشید زیاد راضیتون نمیکنه، خصوصاً اینکه انگیزه قتلها و اتفاقات خیلی پیش پا افتاده و کلیشه‌ای بود.. نیمه‌ی ابتدایی کتاب خیلی خوب پیش میره و نیمه میانی تکراری میشه در حدی که چندین فصل یه چرخه‌ی تکراری همش تو داستان میاد، نیمه‌ی پایانی هم زیاد قوی ظاهر نشد ولی قابل قبول بود. در کل اگه مدتیه از کتابخونی فاصله گرفتید و دنبال رمانی هستید که کشش لازم رو داشته باشه بخونیدش، وگرنه نخونید هم چیزی از دست ندادید.

داستان خیلی دیر شروع میشه.شما تقریبا یک سوم کتاب رو می‌خونید تا اولین اتفاق رو شاهدش باشید. تو شخصیت پردازی هم که به شدت ضعیفه نویسنده. توصیف مکان و چهره شخصیت ها رو هم که به هیچ عنوان نداریم.تنها هنرش تو توصیف چهره خانم ها اینه که میگه فلانی موهایش را با دست برد پشت گوش!!!

خوشحالم که بعد از مدت ها تونستم کتابی بخونم با ترجمه خوب و روان ،داستانپردازی فوق العاده که خواننده رو تا انتها با خودش همراه میکنه . مطمئنم شما هم از خوندن کتاب لذت میبرید.

خیلی جالب بود. از کتاب هایی که نمیشد زمین گذاشت.

مطالعه ی نسخه ی صوتی عالی تر از عالییییی وقتی فهمیدم ناشناس کیههه😥😮

خب در مورد این کتاب روندش خوب بود و تو اینکه کی مظنونه هی نظرم جا به جا می شد و این واقعا نکته ی خوبی بود، به طوری توی آخر داستان جا خوردم، اینو دوست داشتم اما یه سری نکات مبهم برام در پایان داستان قرار داشت که حل نشدن، و یه نقاط متناقض، در کل کار خیلی قوی ای محسوب نمی شد در مقابل بخش D و یکی از ما دروغ می گوید البته حس می کنم ترجمه ام بی اشکال نبود، در کل چندان توصیه نمی کنم

در مقایسه با کتابهای دیگه ی مک فادن فوق العاده ضعیف و پیش پا افتاده بود اگه جنایی خون هستین این کتاب راضیتون نمیکنه به خاطر یه سری چیزای چرت و پرت و پیش پا افتاده قتلها اتفاق افتادن من دوسش نداشتم و توقع همچین کتابی از این نویسنده رو نداشتم

به نظرم کتاب جنایی جالب و ترسناکی نبود. این موضوع که بی دلیل مرتکب قتل بشی و یا به خانواده پایبند نباشی ، موجب مسخرگی و زشتی داستان شده بود.

یه مقدار قاتل داستان دلیل دم دستی و ساده ایی برای اینهمه قتل داشت. ولی در کل کتاب بدی نبود فقط برای اینکه یکبار خونده بشه و در حد سرگرمی بد نبود.

خیلی پر کشش بود و تعلیقی اما از منظر منطق و انگیزه توجیه پذیر نبود

اینکه هربار با خوندن داستانای فریدا به این نتیجه میرسم که دشمن و کسی که ازت خوشش نمیاد، هیچوقت ازت دور نیست و اغلب فردی آشنا از زندگی روزمره‌اتِ که هر روز می‌بینیش و شاید حتی حس خوبی رو بهت منتقل میکنه؛ شاید حتی عاشقشی و فکر میکنی از بودن باهاش داری نهایت لذت رو می‌بری ولی درنهایت از خود واقعی اون فرد هیچ اطلاعی نداری! فریدا سعی میکنه نقش اصلی داستان‌هاش رو منفی و منفور نشون بده در آخر داستان اما‌ در یکی پس از دیگری اینکارو نکرده و دست گذاشته روی یکی از کاراکتر‌های نسبتا فرعی داستان! توی همه داستاناش نویسنده انگار مسره که بگه فکر می‌کنی میدونی داره چه اتفاقی میفته؟ نه تو هیچی نمیدونی داستان تازه میخواد شروع بشه اما در این کتاب اصرار و پافشاری روی موضوعی نمی‌کنه؛ حرفی نداره به ما بزنه و یه حسیِ که انگار اونم نمیدونه که میخواد چی بهمون بگه و منتظره با هم به پایان داستان نزدیک بشیم تا با چشم خودمون ببینیم که قراره چی بشه!!! فریدا همیشه در طول داستاناش میگه که قراره سوپرایزتون کنه. میگه که قراره میخکوب بشین اما اینجا خبری از این کار نیست! تنش رو اینقدر زیاد نمی‌کنه، اونقدر پیچیدگی در آخر داستان رو یک‌جا بهتون نمیده، شگفت زدتون می‌کنه اما ادعایی نداره در القا کردن حس شگفت زدگی یا هر چیز دیگه‌ای. میگه این تو و این داستان و خودش قراره دگرگونت کنه! حس عجیبی داشت خوندنش!🌲داستان در یک جنگل🛤 اتفاق میفته و تا چند صفحه آخر داستان هم راجبه جنگل می‌مونه اما روابط🚫 رو مدنظر داره و اون فرد ناشناسی😶‍🌫️ که توی داستان ازش صحبت میشه و گذشته خودش رو میگه، واقعا میخکوبتون🙅🏻‍♀️می‌کنه اگه بفهمین که کی میتونه باشه! بله درسته! این کتاب ارزش خوندن رو داره☕️

کتاب جالبی بود ترجمه عالی بود ولی قضیه میشل گنگ باقی موند

یکی پس از دیگری، آنها به آنچه لایقش هستند خواهند رسید…. کلیر معتقد که این سفر میتونه اونو از استرس کار و بزرگ کردن بچه ها دور کنه. یه شانس‌ دوباره برای درست کردن ازدواجش. یک هفته پیاده روی و جکوزی با دوتا زوج دیگه که باهم سالهاست دوستن. تا اینکه مینی ون کلیر توی یه جاده خاکی خلوت خراب میشه. بدون داشتن آنتن تلفن گروه مجبور‌میشه بقیه ی مسیرو به سمت هتل پیاده روی کنه. ولی انگار نقشه خوانی‌و‌رسیدن به هتل اونقدرها هم که فکرشو میکردن راحت نیست :) چند ساعت بعد اونا گم شدند. توی جنگل. تنها و‌ناامید. همینطور که در جنگل حرکت میکنند، هرچه به عمق جنگل بیشتر فرو میرن، اعضای گروه یکی پس از دیگری به طرزمرموزی‌شکار میشن… یعنی یه حیوون وحشی داره اونا رو شکار میکنه یا شکارچی‌یه نفر از خود گروهه؟ با گذشت زمان همه چی مشخص میشه و‌فقط یکی‌ از اوناست که زنده … ترجمه: ترجمه ی کتاب واقعا خوبه. روانه، تا حد امکان به متن اصلی طبق‌ مقایسه ی من با نسخه ی انگلیسی زبان وفادار. و ویراش متن هم خوبه. یه جاهایی احتمالا بخاطر گرفتن مجوز از وزارت ارشاد مجبور شدن ترجمه رو دست کاری کنن. مثلا توی بخش ۳۶ جاهایی که یکم اروتیک تر میشه ترجمه ها سانسور شده. یا مثلا توی بخش ۳۵ توی کتاب اصلی گفته مادرم پارانویا داشت ولی خب ترجمه فقط گفته دیوانه بود که اینا باهم یکی نیستن. یا مثلا جایی که گفته شده خاله اش رو بوسید ترجمه شده به خاله ام نزدیک شد. در غیر این‌صورت ترجمه خیلی روان و خوبه. داستان: داستان کشش خوبی‌داره پایان بندی داستان بنظرم اونقدر قوی نیست. خیلی بهتر میتونست بنظرم تموم بشه. از نظر کشش، کشش‌ خوبی داره ولی یجاهایی داستان افت میکنه. بطور کلی ارزش یبار خوندن رو داره. ولی توی این ژانر بهترین نیست.

مثل یک ماز تو در تو،هر بار فکر میکنی متوجه قضیه شده ای و باز اتفاقی دیگر رخ میدهد. فوق العاده بود. غافلگیری...

کتاب پرکشش ترجمه روان و داستانی قشنگ و هیجان‌انگیز می‌شه گفت نویسنده در کتاب به تمام سوالای خواننده در نهایت جواب می‌ده و داستان پردازی فوق‌العاده‌ای داره و اگر به این سبک کتاب‌ها علاقه دارید بخونیدش که خیلی قشنگه. 👍👍👌

اگر مترجم محترم ماه های انگلیسی رو ترجمه نمیکرد خیلی بهتر بود😅

اگه اولین کتاب ازین‌ نویسنده است که میخونید قطعا غافل‌گیر میشید و کلی حال میگنید، اما اگه دومین یا سومین کتابه که ازش میخونید خیلی نمیتونه توقع‌تونو برآورده کنه چون فضای داستان‌هاش خیلی شبیه همن.

این سومین کتابیه که از فریدا مک فادن میخونم بخش دی ، هیچ وقت دروغ نگو و یکی پس از دیگری بسیار جذاب ساده روون و ماجرای قشنگ فریدا منو عاشق این ژانر کرد ممنون از مترجم و ناشر و قاقچه عزیزم که تو بی نهایت گذاشتن

داستان جذاب و غیر قابل پیش بینی داشت در کل لذت بردم فقط نکته ای که داشت روی شخصیت ها و انگیزه هاشون کمی ضعیف کار شده بود. ولی سرگرم کننده بود👍

برای دلپذیر کردن یه عصر جمعه خیلی خوب بود 📗☕️ توی 3 ساعت و 48دقیقه خوندمش🌱 . داستان پرکشش و به شدت روان جوری که انگار خودت اونجایی! تا آخر کتاب نتونستم حدس بزنم کی قاتله یعنی محاله ممکن بود بتونم دست نویسنده رو بخونم،شمام نمیتونید🤝 . اما منم با اون دوستی که گفته بود انگیزه قتل ها خیلی کلیشه ای و پیش پا افتاده بود موافقم اصلا اونجای داستان تو ذوقم خورد واقعا. . ولی آخر کتاب دقیقا صفحه آخر کتاب حالمو گرفت اون خوره به جون منم افتاد نباید آخرش اینجوری میشد🥴 . عاشق اینجور موقعه هام عاشق اینجور روزهام واقعا،ولی خوب انقدر جنایی خوندم و دیدم که احساس میکنم منم پارانویایی شدم 🤕😬🙄 . 152

قبل از خواندن کتاب معمولا عادت دارم نظرهای خوانندگان رو در خصوص اون کتاب بدونم و اگه دیدم کتاب ارزشمندیه و ارزش وقت گذاشتن رو داره شروع کنم به خوندن. قالب نظر خوانندگان این بود که قاتل اصلی رو نمی تونید حدس بزنید کیه. همین گفته ها باعث شد که مثل یک کارآگاه خط به خط با خوندن داستان تجزیه و تحلیل کنم که قاتل اصلی چه کسی می تونه باشه و در همون نیمه های داستان یه حدس زدم که آخر داستان حدسم درست و تایید شد. البته هنر نویسنده در به اشتباه انداختن ذهن خواننده برای پیدا کردن قاتل ستودنی و قابل تقدیر است. همین به اشتباه افتادن باعث جذابیت داستان و میل خواننده به ادامه داستان برای پیدا کردن قاتل واقعی می شود که به این میگویند تعلیق در داستان. مجموعا کتاب را پسندیدم و از خواندن آن لذت بردم. امیدوارم الباقی دوستان نیز با خواندن این کتاب حظ و لذت وافر را تجربه نمایند. .باتشکر از طاقچه عزیز.

داستان شوکه کننده ای بود. پایانش غیرقابل پیش بینی بود. تا لحظه ی آخر فکر میکردم قاتل یکی دیگس ولی.... پیشنهاد میکنم بخونیدش زیاد طولانی نیست.اما جالبه.مثل دیدن یه فیلمه.ترجمه ی خوبی هم داشت.هرچند کاش بدون سانسور بود.اما اذیت کننده نبود.

این کتاب خارق العاده بود با پایانی که نمیشد حدس زد 😍😍😍😍

یک کتاب جذاب، کوتاه و معماگونه جنایی ایده بستر شکل گیری داستان و انگیزه قاتل امر جدیدی نیست و حتی در خصوص انگیزه کلیشه ای است اما شیوه روایتش و مخصوصا نقش آهن ربا در ایجاد گره داستان شخصا برای من جذاب بود. نقطه اوج و قوت داستان به اعتقاد من، در پایان بندی آن است که شخصیت اصلی داستان را در تعلیق ناشی از شک هایش رها می کند. متاسفانه امکان اسپویل محتوا کار نظر دادن در داستان های جنایی را دشوار می سازد و به نظر می توان در طاقچه امکانی ذیل کتب جنایی ایجاد کرد که مخاطبان اثر به تحلیل جرم شناختی رفتار مجرمانه و انگیزه های مرتکب فارغ از دغدغه اسپویل محتوا بپردازند. نکته ای که همیشه باید به آن در وقوع‌ جنایات توجه کرد مسئله تخریب و تحقیر شخصیت است. در نتیجه ارائه راهکارهایی در جهت افزایش عزت نفس و حرمت نفس می تواند در کاهش برخی جنایات موثر واقع شود در این زمینه نباید از گذشته و نقش دوران کودکی و نوجوانی و هم چنین اثر والدین بر شکل گیری عزت یا حقارت نفس غافل بود.

سلام وعرض ادب و ممنونم از مترجم گرامی 🍃📕 . کتاب یکی پس از دیگری کتاب خوبی برای سرگرمی بود نکته آموزنده کتاب این بود که به هرکسی اعتماد نکنیم کتاب کشش وهیجان خوبی داشت وپایان خوبی هم داشت و از طرز قسمت بندی داستان توسط نویسنده خوشم اومد وترجمه خوبی هم داشت . . ممنونم ازشما🌱🌹

کتابی جذاب و نفس گیر. امروز یکسره خوندمش که بتونم تمومش کنم. پیشنهاد میکنم زمانی به سراغ این کتاب برین که دو سه ساعت زمان خالی داشته باشین چون از کار و زندگی می افتین و نمیتونین کتاب رو زمین بذارین.

خیلی منو یاد کتاب "و آنگاه هیچکس نماند" میندازه و به افرادی که از اون کتاب لذت بردن پیشنهاد میکنم هرچند این کتاب یکم مسائل عاطفی هم داره ولی بازم جذبت میکنه و دلت میخواد بفهمی قضیه چیه و پایانش هم قابل پیش بینی نیست.

بزرگترین حسن کتاب اینه که کوتاه بود . بدون پرداختن به حاشیه اضافی و با پایان خوب و غافلگیر کننده . در کل برای خوندن مناسبه

متن کتاب خیلی خوانا وخوبه ،نویسنده تا لحظه آخر شمارو مشتاق به خواندن کتاب میکنه و تا آخرین لحظه شما دارید یه سناریوی جذاب رو دنبال میکنید ولی پایان کتاب چندان قوی نبود یعنی نسبت به محتوای کتاب که اینقدر قشنگ کنار هم چیده شده بود پایانش به اون شکل مخاطب رو عاشق کتاب نمیکنه در کل رمان جالب وقشنگیه

اولین کتابی بود که به پیشنهاد یکی از کاربران طاقچه از فریدا مک فادن خوندم . همین امروز صبح شروعش کردم و همین الان هم تموم شد . من طرفدار شدید این ژانرم و آثار زیادی هم در همین سبک مطالعه کردم . ایده‌ی کلی ، بسیار شبیه به کتاب "و آنگاه هیچکس نماند" آگاتا کریستی بود ؛ گروهی که به جایی دورافتاده برای تفریح می‌رن اما خیلی زود براشون اتفاقات وحشتناکی میفته . در شروع که این شباهت رو حس کردم با اشتیاق ادامه دادم ، نویسنده سعی کرده بود با سیاه و سفیدِ مطلق نشون ندادنِ شخصیت ها و خاکستری نشون دادن اون‌ها ، به شخصیت‌هاش عمق بده و لایه‌های روانشناختی به اثر اضافه بکنه اما شخصیت‌پردازی ضعیف اثر و عدم عمق‌دهی به روابط باعث شده بودن همه چیز سطحی پیش بره . اتفاقات خیلی سریع و "یکی پس از دیگری" می‌افتادن که باعث روان شدن متن شده بود و همین هم باعث شد یک روزه تمومش بکنم اما در عین حال نویسنده فقط توصیف ساده‌ای از اتفاقات کرده بود و بدون فضاسازی و ایجاد ترس لازم فقط از اتفاقات گذشته بود . شاید کمی اسپویل : طبیعتا برای شناخت فرد پشت ماجراها تا انتها ادامه دادم و بی‌انصافیه اگه بگم شوکه نشدم ، حتی انگیزه‌ی روانشناختی قاتل اصلی و تروماهای کودکیش برام باورپذیر بود اما عملا همدستش هیچ انگیزه‌ی قابل توضیحی نداشت ! حتی در فصل یکی مونده به آخر با خودم فکر کردم حتی با وجود روشن شدن همه‌چیز نکنه نویسنده باز هم می‌خواد رودست بزنه که متاسفانه اینجوری نشد وگرنه حتی با وجود ایرادات فراوان فضاسازی و شخصیت‌پردازی ، یک تریلر_جنایی نسبتا خوب از کار در می‌اومد . پایان اسپویل حتی یک جا یک نکته‌ای به چشمم خورد که نمی‌دونم سوتی بود ، ابهام بود یا سانسور ، اونجایی که پدر فرد اصلی بهش می‌گه ما بخاطر کارات مجبور شدیم از اون خونه اثاث‌کشی کنیم اما دو تا جمله پایین تر ، دوباره خود کاراکتر می‌گه که هنوز تو همون خونه‌ان ! در مجموع شخصیت پردازی ضعیف و عدم فضاسازی ، به کار ضربه زده . به شخصه هیچ ترسی از فضای جنگل و وضعیت اورژانسی شخصیت‌ها به من متنقل نمی‌شد ، در چنین کتاب‌هایی خود اتمسفر باید مثل یکی از شخصیت ها عمل بکنه و ناگهان اون جنگل سرسبز و زیبا و مناظر جاده ، بعد از گم شدن اعضا تبدیل به فضایی مرموز بشه که با اونها سر ناسازگاری داره . حتی کتاب و داستانش من رو به یاد فیلم ایرانی "درباره‌‌الی" هم انداخت ، گروهی دوست با روابط پیچیده و دروغ‌های بسیار که به سفری می‌رن و اون سفر آغاز رو شدن حقیقت‌های بسیار و فاجعه‌ای دردناکه . در اونجا اما خود اتمسفر خونه و دریا هم گویا یک شخصیت زنده بود و با مخاطب حرف می‌زد . در همین سبک ، " و آنگاه هیچکس نماند" کریستی به قطع یک شاهکاره ؛ شخصیت‌پردازی بی‌نظیره ، فضاسازی بی‌بدیله و ترس غیرقابل توصیفی به دل خواننده می‌اندازه تا جایی که تا مدت‌ها نمی‌شه فراموشش کرد ، انگیزه‌ها تماما روانشناختی و خیره‌کننده‌ان و پایان هم غیرقابل حدس و دیوانه کننده است . به احتمال بسیار بالا نویسنده با اقتباس از اون اثر این کتاب رو نوشته اما پیشنهاد من اینه که همون اثر بی‌نظیر کریستی رو بخونید و لذت ببرید . ضمن عذرخواهی بابت پرحرفیم باید بگم از یک‌بار خوندن این کتاب پشیمون نیستم اما با قطعیت هم به علت ایرادهای یاد شده ، توصیه‌ش نمی‌کنم . نکته : ترجمه هم روان و بدون ایرادات املایی بود . در نهایت چنین کتابی که در فضاسازی موفق نبوده و اتفاقات رگباری و بدون مکث و عمق و تاثیرگذاری لازم پیش می‌آن ، می‌تونه به عنوان یک فیلم سینمایی بسیار موفق‌تر باشه . والسلام ، موید باشید .

وقتی ماشین ایستاد باید همه به سمت عقب حرکت می کردن جایی که آخرین بار آنتن داشتن به هتل زنگ می زدن آدرس دقیق رو می گرفتن یا از نقشه آفلاین هتل استفاده می کردن به غیر از این اشکال بقیه داستان خوب بود چطور ممکنه جاده ی هتلی معروف بی راهه و سنگلاخ باشه در این صورت کسی نمی ره اونجا

داستان پرکششی داشت، توصیه می کنم مطالعه کنید

تنها کتاب مک فادن که در طاقچه بی‌نهایت قرار داره از کتابهای دبگر نویسنده ضعیف‌تر هستش و ترجمه و ممیزی هم که فاجعست در کل ای کاش کتابهای مشهور این نویسنده در بی‌نهایت قرار بگیره نه این جور کتاب‌ها باتشکر

مثل همه آثار فریدا مک فادن با یک داستان هیجانی طرفید که با جذابیت و سیالیت بالا تا پایان ادامه داره.

داستان کشش خوبی داره و سریع پیش میره.. اگه مثل من زیاد کتاب های جنایی معمایی نخونده باشی عالیه متن رون و خوبه و باعث میشه تا آخر نگهت داره ترجمه هم خوبه فقط یه جاهایی احساس میکنی کمی سانسور شده ولی اینطور نیست داستان برات گنگ بشه داستان دقیقا از جایی شروع میشه که چندتا دوست قراره به یک مسافرت برن که بین راه اتفاق هایی میوفته...

سلام بخ نظر یکم موضوع بچه گانه است البته در کل خوبه ولی خیلی کتاب موفقی در این ژانر نیست

استعداد فریدا مک فادن در گمراه کردن خواننده و غافلگیر کردنش در پایان کتاب، فوق العاده است. این سومین کتابی بود که از این نویسنده خوندم. هربار وقتی به نیمه ی داستان میرسیدم، فکر میکردم که فهمیدم مقصر همه ی اتفاقات کیه؛ ولی در انتهای داستان همه چیز جور دیگه ای رقم میخوره! اگر به داستان های جنایی، معمایی، روانشناسی و غافلگیرانه علاقه دارید، کتاب های این نویسنده بی نظیرن.

یعنی شما فقط کافیه یکی از کتاب های فریدا مک فادن رو خونده باشید تا داستان کل کتاب هاش رو بدونید همشون از یه فرمول پیروی میکنن و همشون شبیه هم تموم میشن سومین کتابیه که ازش خوندم و حتی اولیم به عنوان کسی که خیلی جنایی/معمایی خونده حوصله سر بر بود چه برسه این کتاب تنها خوبی کتاب هاش اینه که توی نهایت ۳ ساعت تموم میشن

یک داستان هیجان انگیز و کاملا غیرتکراری.

داستان چند زوج که میخوان با هم یه تور طبیعت گردی که اتفاقاتی براشون میوفته که ریشه در روابطشون داره از کتابهای دیگه نویسنده یه کم ضعیف تره ولی میتونه خواننده رو مجاب کنه داستانو بخونه

کتاب به شدتت زیبایی بود و هر لحظه اش پر از هیجان بود جوری که کنار گذاشتن این کتاب کار سختیه و همه جوره قلم فریدا مک فادن مارو جذب خودش میکنه و خوندناین کتاب رو به شدت بهتون توصیه میکنم💙!

کتاب متوسط رو به بالایی بود ولی قلم فریدا میتونه از این هم بهتر باشه…

جالب بود در کمتر از یه روز تمومش کردم.

مثل همه کتاب های فریدا مک فادن پایان کاملا غافلگیرانه داشت یک روزه کتابو تموم کردم و آخراش یه جوری بود که دیگه قلبم داشت تند میزد

کتاب پر کششی بود ولی آخرش عجیب و بی ربط بود