نظرات درباره کتاب پیش از آنکه قهوه ات سرد شود و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب پیش از آنکه قهوه ات سرد شود

نظرات کاربران درباره کتاب پیش از آنکه قهوه ات سرد شود

۳٫۹
(۲۰۰)
S.KH
داستان درمورد کافه ای هستش که میتونه آدمها رو به گذشته ببره البته با یکسری شرایط و قوانین آدم هایی که به دلیل یکسری مسائل و اتفاقات توی زندگیشون تصمیم میگیرن به گذشته برن با وجود اینکه نمیتونن تغییری در زمان حال ایجاد کنن اول یکم اسامی برام سخت بود و حتی جنسیتشون هم تشخیص نمیدادم ولی جلوتر که رفتم هم داستان برام جذاب شد و هم با شخصیتا بیشتر آشنا شدم در کل کتابی بود که کلی حس خوب بهم داد
Fateme Nahavandi
چرا تا الان انقدر کم به این کتاب توجه شده؟؟؟ موضوع جذاب و بستر تا حدودی منطقی با وجود موضوع سفر در زمان . اتمسفر و حال و هوای داستان هم جذاب و دوست‌داشتنی
کاربر ۳۳۸۹۸۷۵
چون احساسات انسانی به خوبی به تصویرکشیده شده
زنبق
واقعا چرا ؟ خیلی قشنگ بود
sara nikooyi
با این نظر کتاب رو خوندم و واقعا ممنونم ازتون خیلی لذت بخش بود و با توجه ب شرایطی ک داشتم واقعا بهش نیاز داشتم از دنیای واقعی جدام کرد
eli
داستان درباره ی آرزوی همیشگی بشره؛سفر در زمان:) ما همیشه فکر میکنیم اگه به گذشته برگردیم اوضاع الانمون رو بهبود میدیم،تو این کافه قراره به گذشته برگردن اما قرار نیست لحظه ی حال تغییری بکنه. شاید کل قصه نوشته شده تا بگه اگه بیشتر به هم گوش بدیم و از قضاوت های شخصی دور بشیم،روابطمون با همدیگه بهتر خواهد شد‌. برای تغییر اوضاع نیاز نیست حتما همچین کافه ای باشه و به گذشته بریم تا حرفای ناگفته رو بشنویم کمی درک و همدلی اوضاع رو "قطعا"بهتر خواهد کرد. به خاطر حال خوب وبینشی که بعد از پایان کتاب بدست میارید"حتما توصیه اش میکنم"😇
Sogand Hamirad
جالب اینجاست با اینکه توی قانون هست با سفر به گذشته زمان حال تغییر نمیکنه.ولی همه کسایی که به گذشته رفتن زمان حال خودشون و آینده شون عوض شد بخاطر مواجه با گذشته
به دنبال آلاسکا
من این کتاب رو از نشر چشمه خوندم و واقعا ترجمش بینظیر بود👌🏻اوایل خیلی اسما رو قاطی میکنید و این طبیعیه😅رفته رفته بهش عادت میکنید درمورد خود کتاب هم ارزش یه بار خوندن رو داره داستان ایده جالبی داشت اما بنظرم نویسنده خیلی بهتر میتونست بهش بپردازه…یکم داستان شخصیت هاش با توجه به درخشان بودن ایده اصلی کتاب سطحی بود و زیاد هیجان خاصی نداشتن… اما از حق نگذریم خود شخصیت ها خیلی خوب بهشون پرداخته شده بود و شخصیت پردازیشون کامل بود درکل پیشنهادش میکنم🌸
kordelia
موضوع اینه که زندگی مثل نوشیدن یک فنجان قهوه است؛ تلخی شو میشه تعدیل کرد و باید قبل از اینکه که سرد بشه و دیر، تا میتونی عشق بورزی و حرف هات رو نگفته نذاری و بگذری و چشم پوشی کنی و برای رویاهات بجنگی...تموم حرف این داستان همین بود؛ اما خب داستان پر کششی که با خواندن خط اصلی انتظار داشتم نبود
Fatemeh
یه صندلی توی یه کافه ی قدیمی وجود داره که افراد رو به گذشته میبره. اما قوانین آزاردهنده و دست و پا گیری داره. مهم ترینش اینه که زمان حال رو نمیشه تغییر داد. به همین دلایل اکثر افراد از رفتن به گذشته صرف نظر میکنن. با این حال افرادی هستن که با وجود این قوانین تصمیم میگیرن به گذشته برن. حتی یه نفرشون به آینده میره.بله، این امکان هم وجود داره. هر کدوم از اونها دلایل خودشون رو دارن. و البته، راضی از سفرشون برمی گردن. اما چرا؟ اونها نمی‌تونستن در زمان گذشته یا آینده حتی از روی صندلی بلند بشن. چی باعث شد اونها راضی باشن؟ و این سفر چه فایده ای براشون داشت؟ حال و هوای قشنگی داشت. متن و داستان پردازیش خوب و روون بود. و کتاب دوست داشتنی ای بود.
Luna
این کتاب درباره سفر در زمانه اما داستان پردازی قوی نداره،و تعدد اسم ها ممکنه گیجتون کنه؛ و چون شخصیت ها رو خیلی کم توصیف کرده حتی نمیشه فهمید جنسیت اون ها چیه. درکل این موضوع همیشه پر طرفدار بوده و کتاب خوبیه اما میتونست خیلی خیلی قویتر باشه. جاهایی دیدم که این کتاب رو با کتابخانه نیمه شب مقایسه می‌کنن ولی این دو کتاب اصلا قابل مقایسه نیستن.
Elham
با شما کاملا موافق هستم
آوینا۹۹
بعد از خوندن کتابخانه نیمه شب بهم پیشنهاد شد اینم بخونم ولی مثل اون جذاب نبود ، به جزییات محیط و افراد بیش از حد نرمال پرداخته شده و روند داستان کند پیش میره ، معمولی بود و سرگرم کننده و البته بسیار احساسی
zaynab
جالب و جذاب بود و با اینکه تمام داستان در یک محیط اتفاق میفته خسته کننده نیست و شما رو تا انتهای داستان میبره ، شخصیت پردازی خوبی داشت و با تمام شخصیت ها میشد ارتباط گرفت و ملموس بودند. به نظرم میشد به شخصیت روح بهتر پرداخت و همینطور احساس میکنم داستان یک چیزی کم داشت ولی در کل از خوندنش لذت بردم .
friend moon :)
اگر به این دست کتاب ها علاقه دارید، کتاب « کتابخانه نیمه شب » را توصیه می کنم این کتاب را حتی نمی توان با کتابخانه نیمه شب مقایسه کرد برای منی که ابتدا کتابخانه نیمه شب را خواندم و بعد شروع به خواندن این کتاب کردم خیلی سطحش پایین بود :(
یمنا
کتاب عالی با روایت زیبا و فضای دلنشین، دستش برای غافلگیر کردن مخاطب پر بود و میتونه تبدیل به یک فیلم‌نامه عالی بشه‌. شخصیت پردازی هم خیلی خوب و فکر شده بود. این کتاب خوشخوان و روون رو خیلی دوست داشتم
zohreh
۱۶۳. ایده کتاب رو خیلی دوست داشتم. یک کافه کوچکی هست که میتونه شما رو به گذشته برگردونه اما با رعایت یک سری شروط که اگه رعایت نشن شما میتونید تبدیل به یک روح بشید. این آرزوی همیشگی آدمها برای سفر در زمان، مخصوصا گذشته، برای درست کردن یک‌سری چیزها، گفتن یکسری حرفها و شاید نگفتن خیلی چیزها در این کافه محقق میشه. این که همیشه ته دلمون دوست داریم به عقب برگردیم یا در زمان به آینده سفر کنیم و سوالاتی رو بپرسیم یا حرفهای دلمون رو با کسی به اشتراک بذاریم و حتی گاهی فقط گوش کنیم به جای اینکه بذاریم و بریم. تشخیص اسامی و جنسیت شخصیتها برام سخت بود اما به مرور متوجهشون شدم. روایت آروم و دلنشینی داره. تجربه‌ای مشابه با نشستن در یک کافه دنج در یک ظهر تعطیل پاییزی. شما با شخصیتها در زمان سفر می‌کنید و احساسات مختلفی رو تجربه می‌کنید. - جلدهای دیگری هم داره.
Chica
▪︎داستان درمورد کافه ای هست که می تونه افراد رو به گذشته برگردونه اونم با شرایطی بسیار عجیب و دشوار. ▪︎خودم که کتاب رو خیلی پسندیدم و مهم ترین چیزی که ازش یاد گرفتم این بود که شاید نشه گذشته رو تغییر داد اما با تصمیماتی که الان می گیریم میشه هم گذشته رو جبران کرد و هم آینده رو بهتر ساخت همه چی بستگی به الانمون داره پس ناامیدی معنی نداره. همین موضوع باعث شد حس و البته درس خیلی خوبی از کتاب بگیرم و برام تجربه شیرینی رو رقم بزنه در حالی که غم عجیبی رو هم باهاش درک کردم. ▪︎این کتاب براتون خیلی جذاب خواهد بود اگه: ●کتاب های کوتاه رو دوست دارین ●کتاب هایی با قلم و نوشتار ساده و روان رو می پسندین ●یا اینکه مثل من به ادبیات شرق آسیا به ویژه ژاپن علاقه دارین ▪︎احتمالا کتاب رو دوست نخواهید داشت اگه: ●کلا از سبک تخیلی خوشتون نمیاد ●کتاب هایی با روایت سوم شخص رو دوست ندارین ●خوشتون نمیاد که کتاب شخصیت های زیادی داشته باشه و هر بخش داستان کوتاهی مربوط به زندگی یه نفر باشه (البته بخش های مختلف با هم ارتباط دارن) ▪︎از ترجمه ای که انتخاب کردم خیلی راضی بودم و تمام احساسات و افکار نویسنده رو به خوبی در ترجمه دریافت کردم. ▪︎در پایان امیدوارم از مطالعه ی کتاب لذت ببرین. #چالش_کتابخوانی_۱۴۰۳
Sarina
عنوان کتاب خیلی برام جذاب بود برای همین نسخه چاپی رو خریدم. الان نصف کتابو خوندم اما خیلی جذاب نبود و یه کتاب معمولی بود برام. اینطوری نیس که نصفه رهاش کنم اما فکر نمیکنم مجددا دلم بخواد بخونمش. اما به هر حال کتاب سلیقه ایه و ممکنه یه نفر خوشش بیاد و یه نفر نه
کاربر ۴۸۵۶۴۰۹
از نظر من داستان این کتاب کشش لازم برای ادامه را نداشت و بعد از مطالعه داستان دوم کتاب را نیمه رها کردم
kikitheaddict
عنوان و خلاصه اش برام جالب به نظر اومد و برای همین شروعش کردم ولی تا وسطاش چندین بار خواستم ولش کنم چون جذبم نمیکرد، جلوتر که رفت بهتر شد اما به نظرم کلا احساسات آدماهایی که به گذشته و آینده رفتن رو اونقدر عمیق بیان نکرده بود که خواننده رو تحت تاثیر قرار بده.
M.TORABI
#پیش_از_آنکه_قهوه‌ات_سرد_شود تاریخ شروع: ۱۰ شهریور تاریخ پایان: ۱۱ شهریور امتیاز: ۳.۶ این کتاب در مورد یک کافه قدیمی و عجیب و غریبه که یک صندلی اش قابلیت اینو داره تورو ببره به گذشته یا آینده اما با قوانینی که یکیش اینه قبل اینک قهوه ات سرد بشه باید بخوری و وقتی خوردی تموم برمیگردی به زمان حال. این صندلی ولی در قرق یک خانمیه ک رفته بوده به دیدن همسر فوت شده اش در گذشته و چون مواظب قهوه اش نبوده و اون سرد شده برای همین تبدیل به روح شده و اگ به زور اینو از صندلی بکشی کنار طلسمت میکنه. وقتی میتونی از این صندلی استفاده کنی ک این خانم بره دستشویی🤭 و ... بهرحال کتاب در مورد خود تاریخچه کافه و اشخاصیه ک از این صندلی استفاده میکنن و چون قانونه ک آینده و زمان حال تغییر نمیکنه باز هم از اون صندلی استفاده میکنن ولی خب .... به این خاطر از این امتیاز بالاتر ندادم چون ۱ بحث اینده رو برای فومیکو ک توضیح میداد قبول کردم اما کی رو نه، اصلا از کجا میدونست ک بچه اش قراره تو کافه بیاد🤔 و دومیش این بود ک رومنس داستان بهم نچسبید یجورایی خشک بود اما کتاب جالبی بود و برای یبار خوندن بدک نیست تازه اون گربهه هم الکیه رو جلد اصلا تو کافه نیست
ladan ch
خیلی خیلی کتاب قشنگی بود. من خیلی دوسش داشتم و در عرض 4روز تمومش کردم و کلی حس خوب ازش گرفتم. قطعا هیچوقت فراموشش نمیکنم. کسانی که کتابخانه نیمه شب رو خوندن و مورد پسندشون بوده، این کتاب رو هم دوست خواهند داشت با خوندن این کتاب داشتم فکر میکردم اگر من هم این فرصت رو داشتم که به گذشته یا آینده برای یه تایم کوتاهی سفر میکردم چه کسی رو میخواستم ببینم یا چه کارهایی رو باید و یا نباید انجام میدادم، بعد از اتمام هر قسمت بیشتر به خودم اومدم و تجدید نظر کردم راجع به زندگیم. گذشته رو کاری نمیشه کرد. آینده نامعلومه. ولی زمان حال مهمه و این حال هست که آینده نامعلوممون رو میسازه.جوری باشیم که حسرت الان رو ک تبدیل به گذشته میشه، در آینده نخوریم. ❤🌌🌏
زی زی
خیلی دوسش داشتم. موضوعش جدید و جذاب بود.
hajar
یه رمان تخیلی و جذاب
•نسرین‌طلا•
پیش از آنکه قهوه‌ات سرد شود،کتابی که یادآوری می‌کنه زندگی کن قبل اینکه زندگی تموم بشه.از هر لحظه لذت ببر و به فکر گذشته نباش، چون با فکر کردن به گذشته چیزی تغییر نمیکنه.نگران آینده نباش چون آینده هنوز نامعلومه. با خوندنش حس می‌کردم روی صندلی یه گوشه از کافه نشستم با تموم شخصیتا همراه می‌شم و جوری بود که انگار دارم بوی قهوه رو احساس می‌کنم.🤎☕️ اگه کتاب های کتابخانه‌ی نیمه شب و معجزه های خواربارفروشی نامیا رو خونده باشین قطعا از این کتاب هم لذت می‌برین. خلاصه که نذار قهوه‌ات سرد بشه رفیق 🕒😉
Allabout_shin
داستان چیز زیادی نداشت اما مثل کتاب های دیگه ادبیات شرق آسیا تاکید نویسنده روی آوردن جملات خاص و داستان جذاب و گیرا نبود و بر رسوندن محتوا تکیه داشت ۴ تا داستان کوتاه که هر کدوم درس های ساده یا شاید یادآوری های ساده ای برای زندگی انسانی هستند در مجموع کتاب ساده و دوست داشتنی ای بود و برای استراحت دادن به ذهن بین کتاب های دیگه عالیه
هانیه:)🌱
در ابتدا موضوع و خلاصه کتاب به شدت منو جذب خودش کرد و با توجه به نظرات بسیار خوب و توجه‌های زیادی که به این کتاب شده بود با انتظار بالایی شروع به خواندن کتاب کردم...☕ از حق نگذریم موضوع کتاب جذاب بود و حتی ابتدای داستان هم جالب بود اما هربار یک‌سری موضوعاتی به شدت تکرار می‌شد و این برای من خسته کننده بود؛ و یک موضوع دیگری که من رو به شدت دلسرد کرد این بود که با این که داستان موضوع جالب و هیجان انگیزی داشت اما داستان پردازی آنچان جذاب و پر کششی نداشت و باعث شد که متاسفانه کتاب رو نصفه نیمه رها کنم...
miss_yalda
ایده و هسته اصلی داستان، سفر در زمانه. این کار با نشستن روی یک صندلی خاص در یک کافه خاص و خوردن قهوه رخ میده. قوانین زیادی براش وجود داره که به نظر میرسه این کار بی‌فایده‌اس. اما طی چهار بخش داستان و آشنایی با مشتری‌ها و گردانندگان کافه، متوجه میشیم که شاید خیلی هم بد نباشه. گاهی وقت‌ها فقط دیدن یک شخص می‌تونه روی حال ما و تصمیمات آینده مون اثر بذاره. فکر می‌کنم کتاب می‌تونست از این پتانسیل استفاده بیشتری بکنه. خوندن کتاب‌های کوتاه‌تر خیلی هم خوبه اما حس می‌کنم میشد این ایده رو بیشتر پرداخت و به داستان حتی بهتری هم رسید.
Neginbook
سفر در زمان یکی از موضوعات جالب برای خوندنه.و این کتاب با وجود حجم کمش و داستان جذابش پیشنهاد خوبی برای خوندنه. اوایلش بخاطر اسم شخصیت ها دچار سردرگمی میشدم ولی وقتی باهاشون آشنا شدم برام خیلی جذابتر شد😍
zahra
کتاب قلم روان و ترجمه‌ی خوبی داره، اوایل داستان اسم شخصیت ها و حتی جنسیتشون گیج کنندس ولی کم کم همشون رو میشناسید و داستان هاشون رو میفهید. داستان کتاب در مورد سفر در زمان هست هممون در زندگیمون لحظه‌هایی رو داریم که حسرت برگشتون به اون و تغییر اون رو داریم، ولی نمیشه... پیش از آنکه قهوه‌ات سرد شود به مشتریای کافه این شانس رو میده که به گذشته یا آینده سفر کنن ولی حق تغییر چیزی رو ندارن.
zeynab kolahgar
خیلی قشنگ بود خیلی مخصوصا اخرای کتاب...
ms_Ysmn
من نسخه فیزیکی این کتاب رو خوندم و به شدت به همه پیشنهادش میکنم. با خوندن این کتاب یاد میگیریم که چقدر زمان با ارزشه و گذشته ، گذشته.
hanimani
داستان جالبی داشت و جالبتر از داستان نکته‌ای بود که این داستان داشت اونم اینکه با وجود سفر به گذشته بازم نمیتونی ظاهری که الان هست رو تغییر بدی... فقط یک چیز مهم تغییر میکنه..اونم احساسات..و احساس قدردانی از لحظه‌های زندگی...که این میتونه آینده رو برات تغییر بده... از اون کتابا که آرزو میکنی کاش همچین شرایطی وجود داشت...بعد از کتابخانه نیمه شب من آرزو کردم کاش واقعا این محیط دردنیای واقعی میبود.. فقط یک نکته که منو یکم اذیت کرد...اینه که چون با اسامی شرق آسیا آشنا نیستم گاهی منو گیج میکرد یا اوایل داستان اصلا نمیدونسم چه کسی زن و چ کسی مرد هست...و تصویرسازیش یکم برام سخت شد..ولی همه چیز عالی...جذابیت..ایده داستان..متن روان.. متشکر
والتر وایت
به خوبی احساسات انسانی را به تصویرکشیده ونثرروان وجذابی داره تنوع شخصیت هاومکان هازیادنیستندولی نثرشیرین وداستان جذاب این رمان ذهن مخاطب روباخودش همراه می کنه باخواندن داستان مادروفرزند اشک ازچشم شمافوران می کندوباخواندن داستان خواهران نمی توانیدجلوی اشک خودرابگیرید داستان درباره ی کافه ایست که صندلی ای داردکه باآن می توان درزمان سفرکرداین رمان جنبه ی روانشناسی وانسان شناسی داردومهم ترازهرچیزشماازخواندن این کتاب لذت خواهیدبرد
زنبق
واقعا عاشقش شدم . کتاب بسیار زیبایی بود
مريم موسوي خواه
متفاوت ترین کتابی بود که خوندم، کاملا معلوم بود که انگار نویسنده‌ش ایرانی یا آمریکایی نیست. کلا سبک متفاوتی داره.
م.حکیمی
همون طور که همه گفتن کتاب در مورد یک کافست که می‌تونه شمارو به زمان گذشته یا آینده ببره اما زمان حال هیچ تغییری نمی‌کنه. به همین دلیل خیلیا سفر در زمانو بیهوده می‌دونن اما عده ای هم بخاطر آگاهی بیشتری که کسب کردن یا شهامت بیشتری که بدست آوردن این سفر رو لذت بخش و مفید می‌دونن. با وجود محدود بودن شخصیت های کتاب اسامی باهم قاطی میشه و راحت نمیشه متوجه نسبت اشخاص باهم شد. همین یکم از جذابیت داستان کم می‌کرد.
yasaminbookworm
کتابی،صمیمی و راحت،پر از احساسات مختلف. خیلی دوستش داشتم.
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
تجربه ای متفاوت ازسفر در زمان با تاریخ های کوتاه نه طولانی بیان کردن احساسات وحرف هایی که به موقع نگفتیم وحسرتش را به دوش می کشم وسعی می کنیم با برگشت به گذشته جبران کنیم
javid
خلاصه ای که دوستان و طاقچه نوشته کافیه برای کتاب. حالا چرا مطمئن نیستم؟! چون خیلی اوایل توضیح و تفصیل اضافه داره، بعضی جمله ها به نوع دیگه ای دو خط پایین تر تکرار شده. می تونست قلم هیجان انگیزتری داشته باشه کتاب، بیشتر حس افسردگی بهم دست داد. پرصاد
T latifi
خیلی روان و جذاب بود. من از خوندنش لذت بردم. خیلی با احساس و دوست داشتنیه.
مریم
سفری در زمان بر دنیای مادی اثر نخواهد داشت ولی بر دنیای معنوی چطور؟ بخوانید تا بدانید چطور تغییر در احساس زندگی را دگرگون می‌کند.
کاربر ۳۸۸۸۶۶۴میترا
داستان کتاب از یک کافه و تعدادی افراد که به آن کافه رفت و آمد میکنندشروع میشود و بوسیله ی یک صندلی که به زمان های گذشته و آینده بنا به دلایلی سفر میکنند ادامه پیدا میکند.شاید سخن نویسنده این باشد قدر لحظاتی که در آن هستیم بدانیم.
فام
ایده خلاقانه و روایت پرکشش فضاسازی های خیلی خوب همراه با جزئیات با اینکه داستان توی ژاپن هست و تا حدی هم همرله با تخیله، اما خیلی خوب میشه باهاش ارتباط گرفت و با شخصیتها همذات پنداری کرد فقط دوست داشتم با زنی که روی صندلی نشسته و پیراهن سپید پوشیده ببشتر آشنا بشیم که نبود ولی ممکنه تو جلدهای بعدی باشه باید برم ببینم
نگین بدیهی
کتاب "پیش از آنکه قهوه سرد شود" نوشتهٔ توشیکازو کاواگوچی، یک داستان دلنشین و تأثیرگذار دربارهٔ کافه‌ای جادویی در توکیو است که به مشتریانش اجازه می‌دهد به گذشته سفر کنند. این کتاب به خصوص به افرادی که به داستان‌های تخیلی با عناصر احساسی علاقه‌مندند، توصیه می‌شود. **سه ویژگی مثبت کتاب:** 1. **داستان احساسی و تأثیرگذار:** داستان‌های کوتاه و پیوسته این کتاب دربارهٔ چهار شخصیت مختلف و سفرهایشان به گذشته، با لطافت و عمق احساسی بسیاری روایت می‌شود. این ویژگی باعث می‌شود خواننده با شخصیت‌ها ارتباط برقرار کند و احساساتشان را تجربه کند. 2. **ساختار منحصر به فرد:** استفاده از یک کافه جادویی به عنوان بستر داستان، به کتاب جذابیتی خاص و نوآورانه می‌بخشد. این ساختار داستانی خاص، کتاب را از سایر داستان‌های تخیلی متمایز می‌کند. 3. **پیام‌های فلسفی و زندگی‌باورانه:** کتاب به مسائل عمیقی مانند عشق، پشیمانی و فرصت‌های از دست رفته می‌پردازد و خواننده را به تأمل و تفکر در مورد زندگی خود وا می‌دارد. **سه ویژگی منفی کتاب:** 1. **سرعت آرام:** برخی خوانندگان ممکن است احساس کنند که داستان به کندی پیش می‌رود و در برخی قسمت‌ها نیاز به صبر بیشتری برای پیشرفت دارد. 2. **شخصیت‌پردازی محدود:** با وجود عمق احساسی داستان، برخی شخصیت‌ها به اندازهٔ کافی توسعه نمی‌یابند و این ممکن است باعث شود که خواننده نتواند به تمامی شخصیت‌ها به خوبی ارتباط برقرار کند. 3. **تکرار موضوعات:** با وجود نوآوری در ساختار داستان، برخی موضوعات و پیام‌ها به صورت مکرر در داستان ظاهر می‌شوند که ممکن است برای برخی خوانندگان کسل‌کننده باشد. این کتاب مرا به یاد "گذر از خواب" از کازوئو ایشی‌گورو و "یادداشت‌های مردی از زیرزمین" از داستایوفسکی می‌اندازد. هر دو کتاب نیز به بررسی موضوعات انسانی و فلسفی می‌پردازند و به خواننده اجازه می‌دهند تا با زندگی شخصیت‌ها ارتباط برقرار کند. به طور کلی، این کتاب به افرادی که به داستان‌های تخیلی با عناصر احساسی و فلسفی علاقه‌مندند، توصیه می‌شود. اگر به دنبال کتابی هستید که شما را به تأمل در مورد زندگی، فرصت‌ها و انتخاب‌هایتان وا دارد، "پیش از آنکه قهوه سرد شود" گزینهٔ مناسبی خواهد بود. #چالش_کتابخوانی_۱۴۰۳
پرنیان!
کتاب خوبیه،بانمکه و ایده‌اش باحاله
شیلا در جستجوی خوشبختی
این کتاب رو در ۴ ساعت ۲۰ دقیقه خوندم . موضوع جالبی داشت و جالبترش توضیحات نویسنده در مورد شخصیت آدم‌های کافه بود که واقعا دوس داشتم . . . 161
فرو
فقط فصل اول رو خوندم. کاملا قابل پیش‌بینی و خیلی سبک کارای نوجوانان رو داره و ایده‌ی جدیدی به نظر نمیاد...
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
داستان یه کافه که آدما با نشستن روی یه صندلی بخصوص میتونن زمان محدودی یعنی تا سرد شدن قهوشون به گذشته یا آینده برن،بعضیا دلشون نیخواد برگردن به گذشته تا کاریکه باید انجام میدادن و ندادنو انجام بدن ولی یه سری قوانین داره مثلا رفتن به گذشته و آینده قرار نیست چیزیو در زمان حال تغییر بده،مفهومیه،برای من یه جاهاییش جذابیت نداشت و توضیحاتش حوصلمو سر میبرد،تشخیص جنسیت اسامی اولش یکم سخته،جلد دومش شاید جالبتر باشه😊
aydin87
سفر در زمان بدون اینکه بتونیم تغییری در زمان حال ایجاد کنیم چه فایده ای داره؟ این کتاب یه رمان با این ایده اس من اون بخشی که می‌تونستی برگردی عقب و عزیز از دست رفته ات رو ببینی برام خیلی جالب بود ترجمه روونی هم داشت
ali ns
یک فاجعه به تمام معنا ... بدون حتی یک خط جذابیت به جرات ممیتونم بگم مگه چرت تر از این هم داریم؟
MaaM
زندگی مثل یک فنجون قهوه است تا سرد نشده ازش لذت ببر
زهرا
فوق العاااااده بوود موضوع جدید و جالبی داشت و واقعا غیر قابل پیشبینی بود و همه چیز دقیق توصیف شده بود به طوری که قشنگ میتونستم محیط کافه رو تصور کنم و احساس کنم که اونجام از لحاظ ترجمه هم عالی و قابل فهم بود و نمیدونم چرا این کتاب معروف نشده
soomi_2125
کتاب دوست داشتنی هست. در مورد حسرت های انسان هاست و درس خوبی بهمون میده اینکه همیشه قدردان زمان حالمون باید باشیم❤️

حجم

۱۷۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۷۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰
۵۰%
تومان