نظرات کاربران درباره کتاب قوانین چارتین

من با اینکه مدت طولانی هست که قدرت خوندنم رو از دست دادم و اصلا نمیتونم تمرکز کنم،و کلی کتاب نصفه نیمه خونده و یا فقط دو سه صفحه خونده دارم،اصلا نمیتونستم این کتاب رو بذارم کنار، بسیار ماهرانه خواننده رو دنبال خودش می کشه و قصد خواننده این نمیشه که از آخر ماجرا باخبر بشه، بلکه از خوندن خط به خط کتاب لذت میبره. یه جورایی هم جامعه کنونی ما رو تداعی میکنه.

من واقعا از خواندن این کتاب لذت بردم و به راحتی میتونم بگم ارزش خواندن داشت. شخصیت پردازی ها و تحول و تغییر های ناگهانی و اتفاقات پیش بینی نشده ای که در سیر داستان داشت واقعا جالب بود

داستان درباره عشق دو نوجوانی است که در شهری که قوانینی مخصوص به خود دارد، کتاب ایده ای نو داشت من لذت بردم اما اونقدر برام جذاب نبود که بخوام یه نفس بخونم ولی ارزش یه بار خوندن رو مطمنم داره ، سیر تحولاتی که داره غیر قابل پیش بینیه ولی برای من یکم روند کندی داشت حتی اونجایی که به نقطه اوج داستان می‌رسید. متن روان و ترجمه خوبی همه داشت .

این کتاب، سه جلده و اخیرا نشر نیماژ بقیه اش رو هم چاپ کرده. البته مجزا نیستن. یعنی به کتاب حدودا سیصد صفحه ایه که سه جلد رو توش داره. من از نمایشگاه خریدم و دوستش داشتم

جالب بود و به خواندنش می‌ارزید. شاید به پای قَدَرهای سبک رئالیسم جادویی نرسه، در عین حال، از اون دست کتاباییه که فراموششون نمی‌کنی.

سلام واقعا جذاب بود و سریع تموم شد غل و زنجیر اجتماعی نژادپرستی قانونی توحش باکلاس رو با این کتاب تجربه کنین

کتاب در مورد داستان شه شخصیت متفاوت هیت که داستانهاشون باهم مربوط میشه در آخر، داستان از عشق دو نفر با طبقه اجتماعی متفاوت حکایت داره کا در شهری با قوانین خاص زندگی میکنن و در اصل داستان انسانهای غنی و فقیر و به نظر من حتی داستان نژاد پرستی است و حاکمانی ظالم با قوانینی ظالمانه،بسیار داستان پردازی خوبی داره طوری که در جاهایی از کتاب حس نفرت،خشم،عشق رو به خوبی حس میکنید و در کل وکتاب خوبی هست، ممنون از نشر نیماژ که همیشه فوق العاده است و ممنون از برنامه خوب طاقچه

داستان برای‌ من بسیار زیبا بود.نویسنده در هرفصل از کتاب یک ایده بسیار جذاب داشت، همانطور که میخواستم به پایان اتفاقات و اخر داستان پی ببرم،همان گونه دوست نداشتم داستان تمام بشه.از تک‌تک لحظات کتاب لذت بردم.البته کتاب جلد اول از سه‌گانه این نویسنده مصری هست که امیدوارم جلد های بعدی کتاب هم ترجمه بشه.

کتاب جالبی است، با نثری بسیار ساده و‌ روان نگارش شده که تا حدی به نظر میرسد به داستانهای نوجوانان بیشتر شبیه است به هر حال سبک رئالیسم جادویی از آن سبک هاست نگارش خاصی دارند، برخی مثل صد سال تنهایی را باید چند بار بخوانی و برخی مثل این کتاب شیوا و روانند. اما نمیدانم چرا جلدهای دوم و سوم که کوبش های شامو و امواج آکما نام دارند را دیجیتالی نکرده و در طاقچه قرار نداده اند.

خیلی خوب بود لطفا جلد دو و سه رو هم بذارین ببینیم ته دستان چی میشه

داستان خیلی قشنگی بود یا روایت غیر معمول.تعویض شخصیت ها و راوی ها هم جالب بود.قشنگنتفلیمس می‌تونه ازش یه سریال جذاب بسازه.

کتابی در مورد رابطه دو جوان که من رو مجبور کرد هر روز بخونمش و برای همین زود تموم شد. لذت بردم

عمر عبدالحمید در کتاب قوانین چارتین ما را به سرزمین چارتین با قوانین خاص می‌برد، قوانینی که با نگاه خاصی آنرا معنا و قداست می بخشند، تا پایان هیجان و کشمکش راویان و خط داستانی شما را همراهی میکند، روایت رمان شاید به مانند قصه های هزار و یک شب باشد، بحرحال عبدالحمید قرار است در تصاویری معنای واژه های عشق، انسانیت، اراده انسانی و جامعه بشری را به سادگی به نمایش بگذارد.. پس بهتر است از دیوارهای شهر چارتین رد شوید..

شماره ۴۹: نتونستم باهاش ارتباط بگیرم بعضی داستان ها (مثل این) انقدر غیر منطقی تخیلی هستند که انگار داری کابوس میبینی! رمان های خیلی قوی تری هست که میتونید وقتتون رو با اونها بگذرونید البته مفهوم کلی داستان و نتیجه ای که میخواست بگیره رو دوست داشتم

عالیه بی صبرانه مناظر جلد های دو و سه هستیم🥰

داستان در مورد یه شهر خیالیه که قوانین خاص خودشو داره اگه به سبک کتابای فانتزی و رئالیسم جادویی علاقه دارین این کتاب احتمالا براتون یکی از بهترینا خواهد بود من با این کتاب اشک ریختم و خندیدم و همراه غفران رشد کردم! متن روون و داستان عجیب و جدیدش واقعا برام جذاب بود

رئالیسم جادویی در بستر ظلم

از نکات مثبت شخصیت غفران این بود که بعد از خطای بزرگی که مرتکب شد به جای اینکه مثلا تصمیم به خودکشی بگیره سعی کرد کار خطاش رو جبران بکنه که الگوی مسئولیت پذیری و عزت نفس میتونه باشه همچنین پشتکار و تسلیم ناپذیریش رو دوست داشتم. یه نقدی که بنظرم به کتاب وارده اینه که اگه واقعا فرقی بین انسان از نسل نسالی و شریف نیست ( که درست و انسانیش و چیزی که مخاطب انتظار داره همینه که درحقیقت تفاوتی نباشه و همه ی این تفاوت فقط به خاطر قوانینی باشه که توسط کسانی که قدرت در دستشون بوده و به دلیل منافع طبقه ای خاص وضع شده باشه ) پس چرا نحوه دریافت روح اونها فرق میکنه؟... نکته بعد اینه که اصلا این قضیه که جنین روحش رو با مرگ کس دیگه ای بدست بیاره بنظرم هرچند تخیلی هست اما از نظر جنبه اخلاقی و همچنین برای پیامی که کتاب قصد داره منتقل بکنه قابل قبول نیست چون اگر قرار باشه روح بعد از مرگ حیاتش رو در جسم دیگه ای ادامه بده و مثلا اگر گناهکار هست این ویژگی رو با خودش به جسم بعدی منتقل بکنه عملا این قضیه که انسان ها همه ارزشمندند و شایسته حقوق یکسانن زیر سوال میره چون شاید روح یک نفر واقعا گناهکار باشه و دیگری روح سالمی داشته باشه و در نتیجه واقعا نمیشه گفت که انسان ها باهم مساوی هستند.... خوشحال میشم نظر دیگران رو هم بدونم

عالی بود

سلام من این کتاب رو خریدم یادم نیست با کدوم شماره ام و الان نمیتونم بخونم🥺🥺🥺

خوبه

خعلی جالب بود...شرافت ادم در انسان بودنش هس نه اینکه خودشو از دیگری برتر ببینه...

عالی بود فقط همین می تونم بگم.

داستان جذابی داشت و آدم رو به خواندن ادامه داستان وادار میکرد

جذاب بود و الهام بخش.

کتابی بینظیر و زیبا با دنیای از واقعیت و خیالات.

کتاب در مورد موضوع تکراری اختلاف طبقاتی و نژادی و سنتهایی است که قرنها پیش توسط طبقه برتر جامعه پایه ریزی شده و افراد طبقه فروتر رو در جهل و استثمار نگه می داشتند و اونها هم سرنوشت خود را به عنوان افرادی با روح کثیف می پذیرفتند. یک دختر و پسر از 2 طبقه مختلف، عاشق هم می شوند، ولی رسیدن آنها به هم با توجه به قوانین اختلاف طبقاتی شهری که در آن زندگی می کردند، مستلزم شکستن سنتهای کهنه است. این کتاب درباره مبارزه با این استثمار و سنتهای کهنه و افزایش آگاهی طبقه فروتر برای ارزش قائل شدن برای خود و تلاش برای تغییر زندگی و قوانین حاکم بر جامعه است. ایده ترسیم ناکجا آبادی با قوانینی بسیار عجیب و غریب جالب، جذاب و خلاق بود، ولی داستان پردازی کتاب و پردازش این داستان بسیار ضعیف بود. بخش عاشقانه داستان که اصلا چنگی به دل نمی زد، حتی نقطه اوج داستان یعنی صحنه روبرو شدن دختر و پسر قهرمان داستان بر روی سکوی میدان اصلی شهر اون هم در روزی که قرار بود روز عروسی شون باشه، بسیار خام نوشته شده بود و اون اتفاق تراژیک با اون قلم ناشیوا و پردازش ضعیف هیچ تاثیری بر خواننده نمی گذاشت. خواننده با هیچ یک از شخصیتهای داستان در لحظات حساس و بحرانی، همزاد پنداری نمی کرد. یک سوم انتهایی داستان که در مورد مبارزه با سنتهای کهنه بود، به نظرم جذابتر از سایر قسمتهای کتاب بود. در رده کتابهای رئالیسم جادویی، بجز ایده اصلی که مبتکرانه بود، این کتاب، کتاب قوی ای به شمار نمیاد. در مورد ترجمه هم به نظر میرسه مترجم به متن اصلی وفادار بوده ولی شاید برای سلیس و روان شدن متن، می تونست تغییراتی در ترجمه خود بوجود بیاره.

خوندنش رو توصیه نمیکنم. داستان جالبی داشت اما من ازروند داستان لذت نبردم

قوانین چارتین از نظرمن کتاب متوسط رو به پایینی بود نگفتم ضعیف ،چون ایده ی کتاب نو بود ولی خیلی بد پرداخته شده بود قلم نویسنده و مترجم هردو ضعف داشت موضوع کتاب یک داستان عشقی کلیشه ای است در شهری که قوانین خاص خودش را دارد با منطق روایی ضعیف ، فرض کنید بین یک دالیت هندی و یکی از طبقه اشراف پیوند عاطفی برقرار شود هرچند نسالی های چارتین با دالیت ها خیلی متفاوتند در کل خواندنش برای من لذت چندانی نداشت و از اینکه این کتاب اینقدر مورد استقبال قرار گرفته در تعجبم .