بریدههایی از کتاب لولو خورخوره
۴٫۲
(۹)
...و خودت مطمئنی که مردی مثل تو لیاقت دوست داشته شدن رو نداره؟
مرد ساکت ماند. صورتش قرمز شد.
الیاس ادامه داد:
بنابراین وقت بخشش، در گروی اثبات عشقی اصیله!
کاربر ۱۱۱۸۷۸۰
گذشته هیچوقت فراموش نمیشه؛ فقط میشه معناش رو عوض کرد و از زخمش درس یاد گرفت!
mohammad yousefi
"اگه بلد نباشی لُبّ حرفای دیگرون رو تجزیه تحلیل کنی، تبدیل به سطل آشغال دیگرون میشی!"
mohammad yousefi
"تازه در موقعیت یونگ قرار گرفتی که استادش، فروید، او رو از خودش طردش کرد!"
الیاس گفت:
بله؛ ولی به اندازهٔ یونگ شهامت پذیرش عدم تایید دیگران رو نداشتم.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
الیاس گفت:
من واسهٔ عشق به خودم، به یه زن نیاز دارم که تاییدم کنه!
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
"بله مادرم موجود زخمی و بیماری بود. الان هم بعد از جدایی پدرم داره با یه میدون پر از مین در احساساتش زندگی میکنه! الان دیگه کسی رو نداره که تو میدونش راه بره... مدام در حال پا گذاشتن رو بمبهای مرکز وجودشه!"
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
پرداخت هزینهٔ یه سفر، باعث پسانداز در یه سفر دیگه نمیشه برادر!
zok
حاضری اونو از دست بدی، ولی قدمی واسه اصلاح باورات نکنی!؟
زن با گریه گفت:
«اینجا واسهٔ از دست دادن شوهر، همدرد دارم، ولی واسهٔ زیستن میلم، هیچ کس منو تأیید نمیکنه!»
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
تو خودتو موظف به شادی اون میدونی؟
زن سرش را تکان داد و گفت:
"هرگز! من اگه بتونم خاطرهاش رو فراموش کنم، هنر کردم. بیش از این، کاری از دستم بر نمیاد."
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
دوست داری این نامه رو به دستش برسونی؟
زن به چشمهای الیاس خیره شد. گفت:
"هیچ تغییری ایجاد نمیشه، نه اون عوض میشه؛ نه من دلم میخواد آشفتهترش کنم!"
...پس واسه رها کردن این قصه چکار میکنی؟
زن تردیدی کرد و گفت:
"اون دیگه شمشیری بالای سر من نداره! همین الان شمشیرش افتاد. میبخشمش، بله؛ الان قادرم ببخشمش و فراموشش کنم!"
مکثی کرد و ناگهان پرسید:
"از من که توقع نداری باهاش ارتباط ایجاد کنم!؟"
الیاس با تاکید گفت:
"هرگز! موضوع ما رابطه نیست؛ شفای توهه."
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
اینکه فهمیدی به هر کی خوبی کردی، قدر ندونسته، چی رو بهت نشون میده؟
"اینکه به جای خدمت به خودم، به دیگرون سرویس دادم!"
...این نادیده گرفتن خودت؛ و خدمت به دیگرون رو کدوم یک از والدینت، بهت یاد دادن؟
"هردوشون! بابام منو عادت میداد که فقط پا در رکاب اون باشم؛ مادرم هم با بولد کردن بیمحلی بابام به خودش؛ منو واسهٔ جانشینی با پدرم آماده میکرد!"
الیاس از درک این ریشه توسط مرد خوشحال شد.
پرسید:
شاید وقتش رسیده که بارای اضافی رو زمین بذاری و به خودت برسی!
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
شاید وقتش رسیده که بارای اضافی رو زمین بذاری و به خودت برسی!
"نمیتونم. تا میام به درخواست کمکی جواب نه بدم، یه صدا از درونم میگه تو خودخواهی!"
...خودخواهی چه ایرادی داره؟
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
" اگه با خودخواهی خودت آشتی کنی، چی میشه "
مرد سرش را به اطراف چرخاند؛ گفت:
"اونوقت آدم دوست داشتنیای نیستم!"
...واسه کیا دوست نداشتنی میشی؟
"واسه همه."
...واسهٔ خودت چی؟
مرد سکوت کرد. پس از لحظاتی گفت:
"تا حالا جرئت نکردم بهش فکر کنم؛ ولی خودم از خودخواه بودنم بدم نمیاد، چون میدونم بعد قبول خودخواهی، هنوز از خیلیای دیگه دلسوزترم!"
الیاس با خنده گفت:
آفرین، وقتشه که یه کم معمولیتر بشی. نیازای خودت رو در اولویت بذاری و از عاقبتش نترسی!
"پس کارامو تو چش دیگرون نمیکنم دیگه!"
...کاری رو قبول نکن که دوست نداری انجام بدی؛ و اگه قبول کردی، دیگه تو چش نکن. چون آگاهانه تصمیم میگیری.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
اصلا این بازی رو دوست ندارم!
رکسانا با لبخند گفت:
"به کار بردن قیود مطلق، نشونهٔ سایهست!"
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷
"مگه میشه اون زخمها رو فراموش کرد!؟"
...فراموش نه؛ ولی میشه با یه خِرَد جدید به اونا نگاه کرد و تبدیل به معناشون کرد.
Maryam Shahriari
آدما بنا به نیازشون وارد رابطه میشن؛ اگه این نیاز، بررسی مجدد شد و نتیجهٔ دیگهای بیرون اومد، شاید روابط دستخوش دگرگونی بشه! من کارم کمک به خودشناسیه، نه کمک به روابط ایجاد شده!
"و تو میدونی که با این افکار، توی روابط مردم زلزله ایجاد میکنی!؟"
الیاس اندیشید که در عوض، زلزلهٔ درونی را مهار میکند.
رئیس گفت:
"فرد چه اهمیتی داره، وقتی که بنیان روابطش با همسر و جامعه و ارزشها بهم میخوره!؟"
الیاس اندیشید که روابط تغییر میکنند و عوض میشوند و بر مبنای سالمتر و شفافتری شکل میگیرند.
Maryam Shahriari
وقتی سایههای فردی قدرت نفود در جمع را پیدا میکنند، خود به یک پدیده سایهای سهمگین تبدیل میشوند که دیگر راه حل فردی ندارد. میدانست که به محض بیرون پریدن سایهای در اجتماع، یارکشی به سرعت از طریق احزاب مخالف هم شکل میگیرد؛ و در کمترین زمان ممکن لشکری از سایههای مشابه، به نابود کردن لشکری با سایههای مخالف میپردازد و هیچ حزبی از حزب دیگر، بینقابتر و شفافتر نیست! نابود کردن سایهها، در قالب نابود کردن انسانها رشد خواهد کرد. هر سایهای، سوارهنظام کافی برای کشتن سایههای ناشناس و منفور دیگری را در اختیار دارد.
Maryam Shahriari
حجم
۱۰۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
حجم
۱۰۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۹ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۴۷,۴۰۰۴۰%
تومان