بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مسئله مرگ و زندگی | طاقچه
تصویر جلد کتاب مسئله مرگ و زندگی

بریده‌هایی از کتاب مسئله مرگ و زندگی

انتشارات:نشر دنگ
امتیاز:
۴.۴از ۱۸۰ رأی
۴٫۴
(۱۸۰)
یکی از سخنان نیچه از ذهنم می‌گذرد: «فکر خودکشی آرامش بزرگی است: با این فکر فرد می‌تواند شب‌های تاریک زیادی را پشت سر بگذراند و زنده بماند.»
سوکورو تازاکی
سوگْ بهای جرئت دوست‌داشتن دیگران است.
°DEHGHAN°
بگذار سر برسد، چنان‌که سر خواهد رسید، و هراس مبر. خداوند ما را بی‌پناه رها نمی‌کند، بنابراین، بگذار غروب سر برسد.
نون صات
دوهزار سال قبل سِنِکا گفت: «انسان نمی‌تواند برای مرگ آماده باشد اگر تازه زندگی را شروع کرده باشد. هدف‌مان باید این باشد که تا همین‌الان به اندازهٔ کافی زندگی کرده باشیم.
مسلم عباسپور
افسردگی‌ام به حدی نیست که دست به خودکشی بزنم، اما از مرگ نیز ترسی ندارم.
مسلم عباسپور
«بسیاری خیلی دیر و برخی خیلی زود می‌میرند. در زمان درست بمیرید.»
مسلم عباسپور
اِرو در کتابش با عنوان روان‌درمانی اگزیستانسیال در ۱۹۸۰ نوشت که اگر در زندگی حسرت‌های کمتری داشته باشید، راحت‌تر می‌توانید با مرگ روبه‌رو شوید.
شلاله
وقتی به گذشتهٔ محوشده‌ام فکر می‌کنم، از شدت ناراحتی می‌سوزم. من یگانه محافظ خاطرات افرادِ درگذشتهٔ زیادی هستم: پدر و مادرم، خواهرم و خیلی از هم‌بازی‌ها و دوستان و بیماران قدیمی‌ام، که حالا فقط تکانه‌هایی هستند که لحظه‌ای در سیستم عصبی‌ام می‌درخشند و محو می‌شوند. تنها من هستم که آن‌ها را زنده نگه‌داشته‌ام.
Hooryar
شگفت‌زده هستم. برای چندمین‌بار یادم رفته چند سال دارم، و دوستان و همکلاسی‌های قدیمی‌ام مُرده‌اند، و من هم نفر بعدی هستم. من همچنان خودم را همان منِ جوان می‌شناسم، تا این‌که مواجهه‌ای خشن مرا به واقعیت برگرداند.
simplefunction
بگذار که روباه به لانهٔ شنی‌اش بازگردد. بگذار باد بمیرد. بگذار این کلبه از درون تاریک گردد. بگذار غروب سربرسد. ای شیشه‌ای که درون جوی آرمیده‌ای، ای کج‌بیل میان یولاف‌ها، ای هوای درون سینه بگذار غروب سر برسد. بگذار سر برسد، چنان‌که سر خواهد رسید، و هراس مبر. خداوند ما را بی‌پناه رها نمی‌کند، بنابراین، بگذار غروب سر برسد.
کاربر ۱۳۰۶۴۰۲
زیگموند فروید، آنا فروید، ملانی کلاین و جان بالبی، چنین نتیجه گرفتند که ضربه‌های روحی، حتی آن‌هایی که به دورهٔ پیش‌کلامی برمی‌گردند، صدمهٔ زیادی تا آخر عمر به آرامش، آسایش و اعتماد به نفس یک فرد بالغ می‌زنند؛ صدماتی که اغلب اوقات پاک‌شدنی نیست.
سوکورو تازاکی
مایهٔ امیدواریه که بدونیم حتی وقتی به عنوان انسان کار اشتباهی انجام می‌دیم، می‌تونیم با مهربونی و اصالت درستش کنیم.»
hosseine,🍀
«چه چیزی دربارهٔ مرگ هست که تو رو بیشتر می‌ترسونه؟» او پاسخ داد: «همهٔ کارهایی که انجام نداده‌ام.»
علیرضا طاهری نیا
من هفتادوسه سال پیش عاشقش شدم، و همین اواخر شصت‌وپنجمین سالگرد ازدواج‌مان را جشن گرفتیم. می‌دانم که عجیب است یک‌نفر را این همه وقت این‌قدر دوست داشته باشید. اما، حتی حالا، هرگاه که او وارد اتاق می‌شود، حال‌وهوایم عوض می‌شود. من عاشق همه چیز او هستم؛ خوبی‌اش، زیبایی‌اش، مهربانی‌اش، و خِرد و عقلش
مسلم عباسپور
برای آرام‌کردن بیمارانی که از مرگ وحشت داشتند، ایده‌های زیادی به کار بردم ولی هیچ‌کدام به اندازهٔ ایدهٔ زندگی بدون حسرت مؤثر نبودند
مسلم عباسپور
من نه فقط تو را از دست دادم، عزیزترین انسان کل جهان برای من، بلکه بخش زیادی از جهانم نیز با تو محو شد.
مسلم عباسپور
روی خودت و نیازهای روزمره‌ات متمرکز باش. دیگر وقتش رسیده که باقی دنیا خودشان مواظب خودشان باشند.
yazdaan
«برایت دعا می‌کنم و تو را تصور می‌کنم که در دستان خدا هستی. این‌قدر کوچک که در آن دست‌ها جا شوی.»
شلاله
سخن دیگری از نیچه به ذهنم می‌رسد: «چیزی که کامل و رسیده است، می‌خواهد بمیرد. چیزی که هنوز نرسیده، می‌خواهد زندگی کند. همهٔ آن‌هایی که رنج می‌برند، می‌خواهند زندگی کنند تا شاید برسند و شاد شوند و اشتیاقی بیابند؛ اشتیاقی به آنچه دورتر، بالاتر و روشن‌تر است.»
شلاله
با این‌که در هشتاد و هشتمین سال زندگی‌ام به سر می‌برم، هنوز چیزهای زیادی هست که باید دربارهٔ زندگی یاد بگیرم. مهم‌تر از همه این‌که چطور باید به عنوان یک بزرگسال مستقل و تنها زندگی کنم
مسلم عباسپور
نوجوان که بودیم علاقهٔ مشترک‌مان به کتاب باعث آشنایی‌مان شد و از آن موقع همیشه غرق کتاب بوده‌ایم.
مسلم عباسپور
هرچقدر کامل‌تر زندگی کنی مرگت کمتر غم‌انگیز است
sh.tavakoli
سوگْ بهای جرئت دوست‌داشتن دیگران است.
Astronaut
«چیزی که کامل و رسیده است، می‌خواهد بمیرد. چیزی که هنوز نرسیده، می‌خواهد زندگی کند. همهٔ آن‌هایی که رنج می‌برند، می‌خواهند زندگی کنند تا شاید برسند و شاد شوند و اشتیاقی بیابند؛ اشتیاقی به آنچه دورتر، بالاتر و روشن‌تر است.»
wraith
هر چقدر بیشتر زندگی نکرده باشی، اضطرابت از مرگ هم بیشتر خواهد شد.
elham
«اضطراب موهوم سعی می‌کند به اضطراب برای چیزی تبدیل شود.» به عبارت دیگر، اضطراب بی‌دلیل، فوراً خود را به اُبژه‌ای ملموس و محسوس می‌چسباند.
Hooryar
اهمیتی که پولس برای محبت قائل است همیشه ارزش بازخوانی دارد؛ زیرا به ما یادآوری می‌کند که عشق، به معنای مهربانی به دیگران و دلسوزی نسبت به رنج‌شان، بر همهٔ فضایل دیگر برتری دارد
شلاله
«مسئلهٔ مرگ و زندگی بیش از یک کتاب است. یک داستان عاشقانهٔ راسخ است. متنی که از مرز گذشته و حال می‌گذرد. کتابی زیبا، صادقانه، انتقادپذیر و عاری از دفاعیات متداول، زیرکی و انواع خودنمایی‌ها، زیرا به غمِ توجیه‌ناپذیر جدایی و حسرت سرکش فراق می‌پردازد. هر کسی چند بار این کتاب هوشمندانه و واقعی را خواهد خواند و از آن می‌آموزد که چگونه با رو به نیستی رفتن و مرگش مواجه شود و از همه مهم‌تر چگونه با غم ازدست‌دادن عزیزی پیش از مرگ خودش روبه‌رو شود. من از این روایتِ صمیمانه، بسیار آموختم. با خواندن این داستان احساس می‌کنم پخته‌تر شده‌ام. آنچنان متأثر شده‌ام که حالا دارم اشک‌هایم را پاک می‌کنم. داستان عاشقانهٔ اِروین و مریلین با پایان غم‌انگیز مرگ، داستان شما، من و همهٔ ماست.» دکتر جوآن کاچیاتوره،
Astronaut
رهنمود و دستورالعمل یگانه‌ای برای همه وجود ندارد؛ هر کدام از ما باید چیزی را که برای‌مان اهمیت دارد، پیدا کنیم
مسلم عباسپور
روی هم رفته از این‌که حالم خوب است بهت‌زده‌ام. چرا فقدان همسرم من را از پا درنیاورد؟ هرگز به عمق عشقی که به مریلین دارم شک نکرده‌ام: مطمئنم که هیچ مردی تا به حال زنی را این‌قدر دوست نداشته است. در ماه‌های آخر که رنج‌کشیدن او را می‌دیدم بارها به او گفتم: «ای کاش من به جای تو مریض می‌شدم.» و جدی می‌گفتم. حاضر بودم برای او جان بدهم. بارها و بارها آن سی و شش ساعت وحشتناک آخر عمرش را در ذهنم مرور می‌کنم که پیشانی و گونه‌اش را به دفعات بوسیدم هرچند که هیچ واکنشی نشان نمی‌داد. مرگش برای هردوی ما رهایی‌بخش بود. برای او رهایی از حالت تهوع، درد و خستگی شدید از خداحافظی با دوستان و آشنایان که او را دوست داشتند. و برای من رهایی از تماشای رنج‌کشیدن او.
Hamideh Rezaee

حجم

۳۲۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۳۲۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۱۴,۰۰۰
۷,۰۰۰
۵۰%
تومان