صحنههایی بود که من رهبری جنبش را به دست میگرفتم که آنها را هم درآوردند و گفتند که معنی ندارد یک زن، رهبریک جنبش باشد! درصورتیکه همین آقایان در خانه تحت فرماندهی مادرشان و حتی زنشان هستند... . شنیده بودم که در مجلس گفته بودند این شخصیت باعث گمراهی زنان ایرانی میشود!
کاساندرا
ما حتی نفهمیدیم عکسها و بروشورها و دکورها و پوسترهای تئاتر چهارسو چه شد. همه ناپدید شد؛ همهٔ نمایشنامهها و همهچیز. چه کسی برداشت نه من میدانم و نه آربی... . خیلی حیف شد. اینها اسنادی مربوط به دورهای از تاریخ تئاتر ایران بود. باید آرشیو و نگهداری میشد. الان اگر یک دانشجو بخواهد دربارهٔ دورههای تاریخ تئاتر ایران تحقیق کند، هیچچیز وجود ندارد. نسلهای بعد چیزی نمیدانند از آن دوران. الان شما فقط میتوانید به خاطرات من اکتفا کنید، درحالیکه این تنها خاطرات من است و بخشی است که من در کار بودم و میدانم. تازه همهچیز که یاد آدم نمیماند... . متأسفانه همهٔ اسناد نابود شد.
کاساندرا
هیچ فیلمی در هیچ کجای دنیا عمومی و دربارهٔ همه نیست... . برگمان فیلمهایی ساخته دربارهٔ زنا با محارم. آیا باید بگوییم که سوئدیها همه زنای با محارم میکنند؟ یا یک سوئدی پیدا میشود که اعتراض کند به برگمان که چرا ما را اینطور نشان دادی و آبروی ما را بردی؟
کاساندرا