بریدههایی از کتاب پدر! مادر! ما متهمیم
۴٫۵
(۴۵)
تو میگویی: نماز خواندن با خدا سخن گفتن است. تصورش را بکن کسی با مخاطبی مشغول حرف زدن باشد، اما خودش نفهمد که دارد چه میگوید. فقط تمام کوشش این باشد که با دقت و وسواس مضحکی الفاظ و حروف را از مخارج اصلیاش صادر کند. اگر هنگام حرفزدن، ص را س تلفظ کند، حرفزدنش غلط میشود، اما اگر اصلاً نفهمید چه حرفهایی میزند و به مخاطبش چه میگوید، غلط نمیشود.
زهرا
ویل دورانت میگوید: هیچ پیغمبری به اندازه محمد، پیروانش را به نیرومندی تحریص و ترغیب نکرد و هیچ پیغمبری به اندازه او در این راه توفیق نیافت
امید
معتقد شدم که من میتوانم سرنوشت خودم و جامعه خودم را بسازم. تقدیر من به دست خود من است و به اراده خود من و به انتخاب خود من
błüĕ
دنبال مذهبی هستم که فقر را و تضاد طبقاتی را براندازد؛ دنبال مذهبی هستم که به انسانها در همین دنیا نجات و آزادی دهد؛ و دنبال مسئولیتی هستم که در همین جهان، زندگی و فرهنگ و کمال برای همه فراهم آورد. و دنبال مذهبی هستم که ترازوی عدالت را در جامعه امروز، پیش از مرگ برپا بدارد. و برای همین هم هست که مسلمانم و برای همین هم هست که شیعهام.
k.t
هر که به ظلم تن دهد، همدست ظالم است
Azardokht Rad
و دانستند که راه تقرّب خدا در اسلام، تعقل است نه تعبد
Sajjad Nikmoradi
خیلی از اشخاص معتقد یا به ظاهر معتقد به دین سنتی موروثی موجود، ایراد میگیرند به بسیاری از بیانها و برداشتهای امثال من. و نه تنها به تلقیها و تحلیلهایی که امثال من درباره مذهب داریم؛ حتی چیزهای کوچک را هم بر ما نمیبخشند، مثل آن که «چرا کراوات میزنی؟ »، «چرا ریشت را میتراشی؟ »، «چرا در سخنت به اندازه کافی صلوات نفرستادهای؟ »[ چرا ]در کتابت هرجا اسم علی آمده، علیهالصلوة و السلام و هرجا اسم پیغمبر برده شده صلوات اللّه علیه و آله و سلم نگذاشتهای؟ چرا اسم عمر و ابوبکر که ذکر شده فحش ناموس ندادهای؟ و حتی چرا پشت تریبون رفتی؟ و حتی چرا پشت تریبون و در وسط سخنرانی آب خوردی؟ چرا؟ چرا؟ و چرا؟...
اینهاست بزرگترین خطرات و دهشتناکترین خطاها و انحرافها و ناهنجاریها و سقوطهای غیرقابل تحمل که در محیط اجتماعی و دنیای فکری و معنوی معتقدات مذهبی آنها رخ داده و آشفتهشان کرده است!
این ایرادها و دلهرههای اساسی آنهاست. همینها را در کتاب نوشتهاند و پیداست که نویسندهها و فضلاشان هم هستند.
Dexter
گفت: یا علی، پس تو چرا چنین جامه ژنده و خشن و خوراک نامرغوب و غیرمطبوع داری؟
و علی، با خشم، بر سرش کوفت که:... وای بر تو! من مثل تو نیستم. وظیفه من سنگین است. خداوند بر پیشوایان دادگر و رهبران جامعه واجب کرده که زندگی خود را با زندگی محرومترین افراد جامعهشان برابر و هماندازه سازند و بسنجند.
ツAlirezaツ
هزار تا سئوال کردی که «چه جور؟ »، یک بار نپرسیدی «چرا؟ »
k.t
آری، همه چیز نابودشونده است جز آنچه رو به خدا دارد.
مینا
همواره قرآن تکرار میکند که هر قومی و جامعهای که در تاریخ نابود شدهاند به خاطر آن بوده است که خود بر خود ستم کردهاند.
jarrah
این ایمان و این مذهب به فردا نمیرسد؛ هنوز که میتوان و هنوز که میتوانید، کاری بکنید.
امید
به اعتراف ارنست رنان (متفکر بزرگی که روحانیون مسیحی تکفیرش کردند) اسلام دین انسان است و من معتقدم که تشیع یک فرقه مذهبی خاص در برابر فرقههای دیگر اسلامی نیست (مثل کاتولیک و پروتستان و ارتدکس در مسیحیت، یا سنی، اسماعیلی، زیدی، اشعری، معتزلی... و سنی و شیعی، به شکلی که امروز درآمده است، در اسلام) مذهبی نیست که اسلام باشد به اضافه چند چیز دیگر، اصول دین جدا و اصول مذهب جدا، اسلام سه اصل و شیعه دو اصل اضافی! نه، تشیع همان اسلام بوده است و دیگر هیچ.
k.t
تو میگویی: نماز خواندن با خدا سخن گفتن است. تصورش را بکن کسی با مخاطبی مشغول حرف زدن باشد، اما خودش نفهمد که دارد چه میگوید. فقط تمام کوشش این باشد که با دقت و وسواس مضحکی الفاظ و حروف را از مخارج اصلیاش صادر کند. اگر هنگام حرفزدن، ص را س تلفظ کند، حرفزدنش غلط میشود، اما اگر اصلاً نفهمید چه حرفهایی میزند و به مخاطبش چه میگوید، غلط نمیشود
مینا
روشنفکر کسی است که مسایل را سطحی نمینگرد.
مینا
آمدهام که بگویم: همه چیز از دست رفته است و همه چیز از دست میرود. به چه چیز مشغولید؟
błüĕ
خدایا! مرا آلت دست ستمکاران قرار مده.
Yasin
ابوذر بزرگترین تربیتشده علی و پیغمبر اسلام است که میگوید: وقتی فقر از یک در وارد خانه میشود، دین از در دیگر بیرون میرود. علی که اسلام مجسم است به فرزندش زنهار میدهد که: پسرکم! از فقر به خدا پناه جوی، که فقر ناقصکننده دین و دهشتزای عقل است و عامل نفرت و بغض.
błüĕ
در مکه این همه وسواس داشتی برای اینکه در موقع طواف، نوک شانه چپَت با خانه خدا کعبه دقیقا محاذی باشد. اگر یک میلیمتر انحراف پیدا کند همه چیز باطل میشود. حتی بسیاری از مردها شانه زنشان را میگیرند و به طرف خانه راست نگه میدارند که منحرف نشود و گویی حج یک عمل الکترونیکی و ماشینی پیچیدهای است که همه هوش و حواس باید متوجه مسایل تکنیکی و فنی کار باشد و اگر یک کمی در فرم کار غفلت شود منفجر میشود. در صورتی که باز میشنوم که خودتان میگویید پیغمبر سوار بر شتر وارد مسجدالحرام شد و سواره طواف کرد.
همیشه و همه جا، تمام هوش و حواست سر همین فرمالیتههای تکنولوژیک بود. هزار تا سئوال کردی که «چه جور؟ »، یک بار نپرسیدی «چرا؟ »
jarrah
نصیحت نصحیتگران دلسوز و عاقل و زرنگ را که میفرمایند آدم باید طوری حرف بزند که همه خوششان بیاید، نتوانم بفهمم.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
حتی چیزهای کوچک را هم بر ما نمیبخشند، مثل آن که «چرا کراوات میزنی؟ »، «چرا ریشت را میتراشی؟ »، «چرا در سخنت به اندازه کافی صلوات نفرستادهای؟ »[ چرا ]در کتابت هرجا اسم علی آمده، علیهالصلوة و السلام و هرجا اسم پیغمبر برده شده صلوات اللّه علیه و آله و سلم نگذاشتهای؟ چرا اسم عمر و ابوبکر که ذکر شده فحش ناموس ندادهای؟ و حتی چرا پشت تریبون رفتی؟ و حتی چرا پشت تریبون و در وسط سخنرانی آب خوردی؟ چرا؟ چرا؟ و چرا؟...
اینهاست بزرگترین خطرات و دهشتناکترین خطاها و انحرافها و ناهنجاریها و سقوطهای غیرقابل تحمل که در محیط اجتماعی و دنیای فکری و معنوی معتقدات مذهبی آنها رخ داده و آشفتهشان کرده است!
sajjad ardestani
مؤمنین، در همین ایام سیاه و اوضاع ذلتبار ننگ آور، همه مشغول بودند تا با ذکر و دعا و توسل و احیانا نذر و اطعام و امور خیریه فردی، به آزادی خود از آتش دوزخ برسند و پس از مردن، رستگار شوند. اما قرآن که از طاقچه تقدّس به مسند تعلیم و تفکر بازگشت، به آنان آموخت که راه رستگاری در آخرت، رستگاری در دنیاست و راه بهشت اسلام از آزادی و بیداری و عزت و دانش مسلمین میگذرد و هرکه در اینجا ذلیل بمیرد، آنجانیز ذلیل برمیخیزد و هرکه اینجا کور است، آنجا نیز کور خواهد بود و دانستند که راه تقرّب خدا در اسلام، تعقل است نه تعبد
ツAlirezaツ
قرآن کتاب خواندن است و نه تبرک کردن. یک پیام است که باید شنید، نه یک شیء مقدس و یک فتیش که باید پرستید. سخن است و در آن اندیشه نهفته است، نه شیئی که در آن مانا باشد (نیروی مرموزی که در اثر تماس و دست کشیدن در اشیاء و اشخاص حلول کند و اثر غیبی بگذارد. ) این است که قرآن، اگر در جامعه مسلمین کتاب شود و خوانده شود؛ فهمیده و مطرح شود؛ اگر به مؤمنانش بگویند که او حرف میزند، خطابش به توست و باید گوش دهی، گوش کنی که چه میگوید، نجاتبخش است و بیدارکننده و سازنده
امید
مگر اساسا قرآن را کسی (چه توی مخالف و چه اوی موافق) میشناسد که دربارهاش قضاوت میکنی؟
Azardokht Rad
تو فقر را توجیه میکنی، گرسنگی را توجیه میکنی، که در جهان، گرسنه محبوب خداست و پیغمبر اسلام سنگ به شکمش میبست از گرسنگی. پس مردم گرسنه جهان باید در گرسنگی شاکر باشند و کسانی که موجبات گرسنگی شما را فراهم کردهاند، آنها را به عنوان عوامل خوشبختی و نجات و سعادت اخروی ستایش کنید و از آنهایی که زندگی و دنیا را بر شما زندان ساختهاند ممنون باشید که شما را در عداد مؤمنین و صالحین و ناجیان پس از مرگ وارد کردهاند.
اسب دریایی
هرکه هم اسلام را میشناسد و هم از تاریخ آگاهی دارد و هم استعمار غربی را در دو قرن اخیر به شکل علمی تحقیق کرده است، میداند که اسلام در طول حیات تاریخیاش نشان داده است که استعداد بیدار کردن و حرکت بخشیدن به جامعه خوابرفته و راکد، و عزت و قدرت دادن به ملتهای خوکرده به ضعف و زبونی را داراست؛ و نیز، جز یک احساس دینی و ایمان قلبی و اعتقادی، یک فرهنگ غنی و ریشهدار و زاینده است و بزرگترین مانع اجرای طرح استعمار فرهنگی است یعنی پوککردن جامعه مترقی و فرهنگزدایی روشنفکران ما که باید در برابر استعمار فکری و سلطه اعتقادی و روانی تهیدست و بیمقاومت و فاقد اصالت تاریخی و شخصیت بالذات انسانی و استقلال روحی شوند تا رام و آرام به چنگ آیند و شناسنامه فرهنگی نداشته باشند.
مینا
شما سخن مرا گوش بدهید. از شما نمیخواهم که هرچه میگویم بپذیرید.
مینا
توسل و شفاعت و عبادت و تقوی و تزکیه نفس و توبه و تقیه و تقلید هم هست. این مبانی بیشتر جنبه فردی و روحی و اخلاقی دارد و گذشته از آن، سادهتر میتوان تحریفشان کرد و مردم را به آن وسیله از مسایل حاد زندگی اجتماعی و پرداختن به مسئولیتهای جمعی و اندیشیدن به عوامل و علل بدبختی عمومی و تضادها و تبعیضها بازداشت و به نام تقیه و تقلید، ساکتشان کرد و به بهانه عبادت و تزکیه، به خود سربندشان ساخت.
jarrah
بابا، مامان!
من با تو خیلی فرق دارم. خدایی که تو و کسانی مثل تو میاندیشند و میسازند، خدایی است که مسئولیتهای تو را، اراده تو را و همه وظیفههای انسانی تو را در این دنیا و در جامعه و در برابر مردم تکفل میکند و تو با چاپلوسی و نذر و نیاز به آن خدا، خودت را از عواقب هر جرمی و جنایتی معاف میبینی!
błüĕ
نمونهاش علی! به فرزندش، در بحبوحه جنگ، سفارش میکند: کوهها بجنبند و تو مجنب. دندانهایت را بر هم بفشار؛ جمجمهات را به خدا بسپار؛ گامت را بر زمین میخکوب کن؛ نگاهت را به دوردستترین نقاط جبهه خصم پرتاب کن و چشمت را فروپوش و بدان که پیروزی از سوی خداست.
زهرا توسلی
حجم
۱۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰۵۰%
تومان