
بریدههایی از کتاب ماه و شش پنی
نویسنده:سامرست موام
مترجم:شهرزاد بیاتموحد
ویراستار:مهدی نوری، علیرضا اسماعیلپور
انتشارات:نشر ماهی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۷ رأی
۳٫۵
(۱۷)
میگویند دردورنج به شخصیت آدمی شرافت میبخشد، اما درست نیست. خوشبختی هم گاه چنین است، اما رنج واندوه معمولا آدم را تنگنظر و کینهتوز میکند.
پویا پانا
هنوز نیاموخته بودم که آدمی چه سرشت متناقضی دارد. هنوز نمیدانستم در نهاد انسانهای صادق چه تظاهرها، در وجود مردمان شریف چه رذالتها و در سرشت هرزگان چه نیکیهایی یافت میشود.
Eli eav
همدلی استعداد دلانگیزی است، اما کسانی که میدانند از این استعداد برخوردارند اغلب از آن سوءاستفاده میکنند. آنان مشتاقانه به سوی بدبختیهای دوستانشان خیز برمیدارند تا مهارت خود در همدلی را به کار گیرند، اما در اشتیاقشان چیز نفرتانگیزی هست. همدلی همچون چاه نفت فوران میکند و مردمان همدلْ همدلی خود را چنان بیرویه بیرون میریزند که کم وبیش مایهٔ آزار قربانیشان میشود. آغوشهایی هست که بارها در سیل اشک غرق شدهاند، چنانکه دیگر نمیتوانیم با اشکهای خود نمناکشان کنیم.
شهریار
به گمانم بعضی آدمها در جایی غیر از زادگاه مقرر خود به دنیا میآیند. دست تصادف چنین کسانی را به دل محیطهای خاصی انداخته، اما آنها همیشه برای وطنی که نمیدانند کجاست احساس دلتنگی میکنند. آنان در میهن خود غریبند و کویهای برگپوشی که از بچگی به آنها خو گرفتهاند یا خیابانهای شلوغی که در آنها بازی کردهاند برایشان محل گذری بیش نبوده است. چهبسا در تمام عمر با خویشاوندان خود بیگانه باشند و در میان تنها چشماندازهایی که طی زندگی به آنها عادت کردهاند کنارهجو بمانند.
پویا پانا
آن روزها، برخلاف امروز، انتظار داشتم ظاهر و باطن آدمها یکی باشد و از آنهمه کینهتوزی که در نهاد موجودی چنان دلربا شعله میکشید برآشفته بودم. نمیدانستم ویژگیهای شکلدهندهٔ سرشت آدمی چقدر رنگارنگند. اما حالا خوب میفهمم که تنگنظری و شرافت، دشمنخویی و شفقت و مِهر و کین میتوانند دوش به دوش هم در قلب آدمی جولان دهند.
پویا پانا
«جهان بیرحم است و زندگی دشوار. هیچکس نمیداند چرا اینجا هستیم و پس از این به کجا میرویم. باید خیلی فروتن باشیم. باید زیبایی آرامش را درک کنیم، باید دزدانه و بیسروصدا زندگی خود را بگذرانیم تا چشم سرنوشت به ما نیفتد. کاش در جستوجوی عشقِ آدمهای سادهدل و جاهل باشیم. نادانی آنها به تمام داناییهای ما میارزد. بهتر است ساکت باشیم، خرسند در کنج دنج خود و سربهراه و آرام مثل آنان. حکمت زندگی همین است.»
پویا پانا
گاه آدمی ناگهان و به شکلی اسرارآمیز حس میکند به سرزمین دیگری تعلق دارد. آنجا همان میهنی است که وی مدتها در جستوجویش بوده است.
پویا پانا
شیطان همیشه میتواند به نفع خود از نص کتاب مقدس نقل قول بیاورد.
پویا پانا
توانایی اسطورهسازی ویژگی فطری نوع بشر است. ذهن آدمی، با بهرهگیری از این قوه، مشتاقانه رویدادهای شگفتانگیز یا اسرارآمیز زندگی کسانی را که بهنوعی خود را از همگنانشان متمایز ساختهاند دستمایهٔ خویش قرار میدهد. سپس از این دستمایه افسانهای میآفریند و باور متعصبانهای را نیز به آن میافزاید. این فریاد اعتراض خیالپردازی است علیه ابتذال زندگی.
شهریار
«چهکسی شهرت را پدید میآورد؟ منتقدان، نویسندگان، دلالان و زنان.»
Eli eav
وقتی کسی کاری نامنتظر میکند، اطرافیانش آن را به ننگینترین انگیزهها نسبت میدهند
Eli eav
زندگی سخت است و طبیعت گاه از شکنجهٔ فرزندانش لذت هولناکی میبرد.
Eli eav
«شاید بعضیوقتها با او عاقلانه رفتار نکردهای. مردها موجودات غریبی هستند و زن باید بداند چطور ادارهشان کند.
پویا پانا
قانون مردان میگوید عشق رویدادی است که لابهلای دیگر امور زندگی رخ میدهد. در رمانهای عاشقانه، بر عشق تأکید بسیاری میشود، تأکیدی که در زندگی واقعی مصداق ندارد. البته هستند مردان انگشتشماری که عشق را مهمترین مفهوم جهان میدانند، اما آنها آدمهای چندان جذابی نیستند. حتی زنانی که عشق برایشان از همهچیز مهمتر است نیز چنین مردانی را خوار میشمارند. زنان تملقهای این مردان را میشنوند و به شور درمیآیند، اما همواره این احساس ناخوشایند را دارند که آنها موجودات بدبختی هستند. حال آنکه مردان حتی در دورههای کوتاه دلدادگی خود نیز به کارهای دیگری مشغول میشوند که ذهنشان را از عشق وعاشقی دور میکند؛ بر حرفهای که با آن روزگار میگذرانند متمرکز میشوند، خود را در ورزش غرق میکنند و نیز ممکن است به هنر دلبستگی بیابند. آنها اغلب فعالیتهای گوناگون خود را در حوزههای گوناگون پی میگیرند و اگر موقتآ از یکیشان محروم شوند، میتوانند پی دیگری بروند. مردان این توانایی را دارند که بر آنچه در لحظهٔ حاضر ذهنشان را به خود مشغول کرده متمرکز شوند و اگر کاری به قلمرو کاری دیگر تجاوز کند، سخت آزرده میشوند. فرق دلدادگی زنان و مردان در این است که زنان تمام روز عاشقند و مردان هرازگاه.
پویا پانا
هیچچیز رقتانگیزتر از یک مرد مجرد زندار نیست.
پویا پانا
مردها همیشه موجودات حقهبازی بودهاند.
پویا پانا
آیا دستزدن به دلخواهترین کارها، زیستن در شیرینترین حالها و خاطرِ آسوده داشتن به معنی بهگندکشیدن زندگی است و جراح برجستهای بودن و سالی دههزار پوند درآمد داشتن و با زنی زیبا زندگیکردن به معنی کامروایی؟
Fa Ne
اکنون جنگ آغاز شده و گرایشی نوین را با خود آورده است. جوانان به خدایانی روی آوردهاند که ما قدیمیها آنان را نمیشناختیم. از همین حالا میتوان فهمید آنان که پس از ما میآیند به کدام سو رهسپار خواهند شد. نسل جوانتر، افسارگسیخته و آگاه از قدرت خویش، هیچ میلی به درزدن ندارد. آنها سرزده وارد شده و بر جای ما نشستهاند. فریادهایشان همهجا را برداشته است. بعضی از بزرگترهایشان، با تقلید لودگیهای روزگار جوانی، میخواهند خود را متقاعد کنند که هنوز دورهشان سپری نشده است. آنان با تمام قدرت فریاد میکشند، اما نعرهٔ جنگ در دهانشان طنینی پوک مییابد. اینان به هرزگان بینوایی میمانند که به زور مداد و رنگ و پودر و نیز نوعی سرخوشی پرهیاهو میکوشند به توهم بهار عمر خویش جان دوبارهای ببخشند.
شهریار
«چرا زنهای خوب با مردهای کلهپوک ازدواج میکنند؟»
«چون مردهای باهوش با زنهای خوب ازدواج نمیکنند.»
Eli eav
همدلی استعداد دلانگیزی است، اما کسانی که میدانند از این استعداد برخوردارند اغلب از آن سوءاستفاده میکنند.
Eli eav
وقتی مردم میگویند اهمیتی نمیدهند که دیگران دربارهشان چه فکری میکنند، اغلب صرفآ خودشان را گول میزنند. معمولا از این حرف منظوری ندارند جز اینکه هرکاری دلشان بخواهد میکنند، دلگرم به اینکه هیچکس از هوسبازیهایشان بویی نمیبرد و درنهایت منظورشان این است که مایلند برخلاف نظر اکثریت عمل کنند، چون از حمایت و تأیید اطرافیان خود بهرهمند هستند. اگر سلوک نامتعارف آدمی در حلقهٔ اطرافیانش متعارف شمرده شود، آنگاه نامتعارفبودن در چشم جهانیان دشوار نمینماید.
Eli eav
دارم. به نظرم غرور فقط وقتی بر عشق سایه میافکند که آدم خودش را از همهچیز بیشتر دوست داشته باشد.
Eli eav
تصور هرکس از شور عشق بنابر ویژگیهای شخصی او شکل میگیرد و درنتیجه هر آدمی از این عواطف درک منحصربهفرد خود را دارد
Eli eav
فرق دلدادگی زنان و مردان در این است که زنان تمام روز عاشقند و مردان هرازگاه.
Eli eav
ترس آدم را بیرحم میکند...
Eli eav
«یک زن میتواند مردی را که به او آزار رسانده ببخشد، اما هیچوقت نمیتواند از تقصیرات مردی بگذرد که در حقش فداکاری کرده است.»
پویا پانا
«من عشق نمیخواهم. وقتش را ندارم. عشقْ ضعف است. من یک مردم و گاهی دلم زن میخواهد. اما وقتی میلم فروبنشیند، به سراغ کارهای دیگر میروم. نمیتوانم بر میل خودم غلبه کنم، اما از آن متنفرم، چون روحم را اسیر میکند. منتظر روزی هستم که از قید تمام امیال آزاد شوم و بیهیچ مانعی خودم را وقف کارم کنم. زنان جز عشق کار دیگری بلد نیستند و از همین رو به شکل مسخرهای آن را مهم جلوه دادهاند. میخواهند ما را متقاعد کنند که زندگی یعنی همین. عشق بخش ناچیزی از زندگی است. من شهوت را میشناسم. یک حس معمولی و سالم است. اما عشق بیماری است. زنان ابزار لذتجویی منند. اصلا تحملش را ندارم که ادعا کنند کمکحال یا شریک یا همراهم هستند.»
پویا پانا
«وقتی زنی عاشق تو میشود، تا وقتی روحت را تصاحب نکرده باشد، راضی نخواهد شد. ضعیف است و از همین رو جنون استیلا و برتری دارد و هیچ چیز دیگری هم راضیاش نخواهد کرد. او ذهن کوچکی دارد و از تمام چیزهای انتزاعی آزرده میشود، چون نمیتواند آنها را به چنگ بیاورد. دلمشغول مادیات است و به مفاهیم آرمانی رشک میورزد. روح مرد در دوردستترین مرزهای کیهان پرسه میزند و زن در پی آن است که آن را در دفترچهٔ دخل وخرج خانه به بند کشد.
پویا پانا
چه کسی میتواند به ژرفنای ظرافتهای قلب آدمی پی ببرد؟ هرکس هم از این پیچیدگیها سردرآورد، بیشک آنان که تنها احساسات شایسته و عواطف معمول را از قلب انسان انتظار دارند هیچ از آن درنمییابند.
پویا پانا
تنها شاعران یا قدیسان میتوانند آسفالت را آبیاری کنند و به این دلگرم باشند که روزی سوسنهایی از آن خواهند رُست و رنجشان را پاداش خواهند داد.
نرجس و یاسمن وAtiye
حجم
۲۸۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۲۸۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۷۲,۰۰۰
۵۰,۴۰۰۳۰%
تومان