بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب داستان های کوتاه؛ جلد اول | طاقچه
تصویر جلد کتاب داستان های کوتاه؛ جلد اول

بریده‌هایی از کتاب داستان های کوتاه؛ جلد اول

۳٫۱
(۱۳)
مرد گفت: آیا به جست‌وجوی آرش آمده‌یید؟ مگر گناهی کرده‌است؟ مگر زخمی زده‌است؟ او که کتابدار بینوای کتابخانهٔ متروکی است. مردی‌ست کامل و پایدار. صبر بی‌نهایت دارد؛ زیرا که این زندگی را با چهرهٔ گشاده تحمّل کرده‌است. دهان‌به‌دهان، در میان سیل جوشان مردم، این جمله سفر کرد که آرش یافته‌شد. مردی‌ست کامل و پایدار! __ آرش تیرانداز کجاست؟ به ما نشانش بده، ای مرد! __ او همسایهٔ من است؛ ولی باور کنید که هرگز به‌سوی هیچ‌کس تیر نینداخته‌است. __ آرش، پیامبر گمشدهٔ زمانهٔ ماست. بگو که خانه‌اش کجاست تا از این رسالت بزرگ آگاهش کنیم. مرد، خانه‌یی را در انتهای خیابان نشان داد و با خود گفت: هاه! آنک رسولی که از رسالت خویش بی‌خبر است!
1300
«تنهایی! ای تنهایی مقدس! بیزارم از دیدار بیزارم از گفت‌وگو بیزارم از همسایه بیزارم از جهل مداومی که نامش زندگی‌ست.»
mh.mirvakili
«تنهایی، ای بی‌ریایی کامل مرا در میان بگیر مرا از خلق ابله زمانه‌ام جدا کن مرا از هرچه که جدای از توست جدا کن
mh.mirvakili
«در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد
mh.mirvakili

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۱۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۵۱۴ صفحه

قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
تومان