۴٫۱
(۲۱)
حقیقت اخلاص، فقط خدا را در نظر داشتن است و فقط برای او کار کردن.
اخلاص، آزادی از وابستگی به مدح و ستایش دیگران است و خالی بودن از هوای نفس.
اخلاص، یکی بودن ظاهر است و باطن، درون است و برون.
و زهرا (ع) در اوج قلهٔ اخلاص بود.
او در جواب پدرش که میفرمود: دخترم، هم اکنون جبرئیل در نزد من است و از جانب خدا پیام آورده که هر چه بخواهی تحقق مییابد، میگوید: مرا جز خود او هیچ تمنایی
نیست.
پیامبر، پول جهیزیه را که شصت و سه درهم بود، از مهریهٔ پرداختی حضرت علی برداشت و به عبارت دیگر، خود از این بابت پولی نپرداخت.
اگر روش و سنّت پیامبر در این مورد جاری شود، دیگر برای خانوادهها و به خصوص خانوادههای کمدرآمدی که خداوند به آنان چندین دختر عطا فرموده، جای هیچ نگرانی نخواهد بود.
خوانا
اسماء، همسر جعفر طیار میگوید: در واپسین لحظات زندگانی فاطمه، ایشان ابتدا غسل کرد؛ سپس جامهای تازه پوشید و به نیایش پرداخت. نزدیک رفتم. دیدم رو به قبله نشسته است. دستهایش را به سوی آسمان بلند کرده است و میگوید: خدایم و سرورم! به (آبروی) آنانی که تو (به پیامبری) برگزیدی، و به گریه پسرانم در هجران من، از تو میخواهم پیروان گنهکار من و پیروان تبار من را ببخشی!
حقیقت اخلاص، فقط خدا را در نظر داشتن است و فقط برای او کار کردن.
اخلاص، آزادی از وابستگی به مدح و ستایش دیگران است و خالی بودن از هوای نفس.
اخلاص، یکی بودن ظاهر است و باطن، درون است و برون.
و زهرا (ع) در اوج قلهٔ اخلاص بود.
او در جواب پدرش که میفرمود: دخترم، هم اکنون جبرئیل در نزد من است و از جانب خدا پیام آورده که هر چه بخواهی تحقق مییابد، میگوید: مرا جز خود او هیچ تمنایی
نیست.
زاهد نمیگوید دنیا بد است که میگوید کم است
خوانا
خداوندگارا! بهرهام از نیایشم ناکامی و از آن چه از تو امید دارم، خواری نباشد.
خوانا
قانونی جامع و مهم وجود دارد: «تمامی قوانینی که برای کل باشد، شامل جزء هم میشود». مثلاً قرآن کریم یکصد و چهارده سوره دارد و دارای قوانین و احکامی است. یکی از آنها آن است که بدون طهارت نمیتوان آن را لمس کرد. یا نجس کردن آن حرام است و... . این احکام که برای کل قرآن بیان شده، در مورد کوچکترین جزء قرآن نیز وجود دارد؛ یعنی نه تنها یک سورهٔ کوچک، که حتی یک کلمهٔ قرآن نیز دارای احکام قرآنِ کاملِ سی جزئی است. بنابراین، چه بسا هدف پیامبر بیان این نکته باشد که «من کلّ هستم و فاطمه جزء من است؛ پس هر حکمی من دارم، فاطمه نیز دارد». یعنی هر کمال و جمال و فضیلتی که آفریدگار به من عنایت کرده، به فاطمهٔ من نیز لطف کرده است. و در یک جمله، فاطمه (ع) تمامی ویژگیها و احکام مرا - جز مقام نبوت - داراست و یکی از آنها عصمت است؛ همچنین دیگر کمالات و احکام نبوی. (۹۳)
خوانا
نباید چنین تلقی کرد که صرفاً الطاف الهی بود که آن حضرت بدون آن که زحمتی کشیده باشد، به مقامات بلند معنوی دست یافت. این تلقی نه تنها در مورد آن حضرت درست نیست، بلکه راه اقتدا به آن حضرت را نیز برای شیعیان و پیروان ایشان خواهد بست، زیرا تصور خواهند کرد که فقط کسانی به مراتب عالی میرسند که در ابتدا و بدون هیچ زحمتی، خدا آنان را مورد الطاف خاص خود قرار دهد. (۱۴۴
خوانا
زهرا به آنان آموخت ابتدا باید «هدف» را «شناخت»؛ و پس از پذیرش آگاهانه، بر آن پای فشرد و از سنگهای موانع، پلکانی ساخت برای رسیدن به هدف (تکلیف). و این هدف برای پسرش، «صلح» است با هدف حفظ دین و متلاشی نشدن آن، و برای پسر دیگرش با دگرگونی زمانه «جنگ» است برای حفظ دین و متلاشی نشدن آن و برای دخترش تاب آوردن آن همه گرما و گرسنگی و تحقیر، اما از پای نیفتادن و سرفرازانه به شیوایی زبان گشودن و همه را در بهت و حیرانی فرو بردن! و ...
زهد از امکان کم، برداشت زیاد کردن است
خوانا
فاطمه (ع) فرمود: ای سلمان، سوگند به آن که محمد (ص) را به پیامبری برگزید، سه روز است که غذا نخوردهایم و فرزندانم حسن و حسین از شدت گرسنگی بیقراری میکنند و خسته و مانده به خواب رفتهاند، اما من نیکی و نیکوکاری را که درِ منزل مرا کوبیده رد نمیکنم. (۱۴۱)
آن گاه پیراهن خود را به سلمان داد تا در مغازهٔ شمعون یهودی گرو بگذارد و مقداری خرما و جو قرض بگیرد.
سلمان فارسی میگوید: پس از دریافت جو و خرما به طرف منزل فاطمه (ع) آمدم و گفتم: دختر رسول خدا (ص)، مقداری از این غذاها را برای فرزندان گرسنهات بردار. او پاسخ داد: ای سلمان، این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام دادیم و هرگز چیزی از آن برنخواهیم داشت.
شهد نیایش را نه با لقلقهٔ زبان، که با رفتارش چنان به فرزندانش چشانید که حسن تا پایان عمر بارها و بارها در گرمای آتشریز حجاز پیاده از مدینه تا مکّه عاشقانه ره سپرد و زینب در شب یازدهم محرم پس از آن روز بلند و سیاه، نماز شبش را رها نکرد و ... .
زاهد نمیگوید دنیا بد است که میگوید کم است، باید آن را زیاد کرد. راه آن قدر طولانی است که آه علی (ع)، این مردِ راه را در آورده و اگر در این راه بلند همهٔ آذوقه و توشه را خودت به تنهایی برداری، از سنگینی توان رفتنت نیست و در راه میمانی و اگر کم برداری، راه طولانی است و از ادامه بازمیمانی. و زاهد این تضاد را همان گونه که مولایش علی (ع) گفته حمل میکند. بدین گونه که کارگرانی را اجیر میکند تا آذوقه و بار سفر را برایش حمل کنند. و تمامی انفاقها و اطعامها و احسانها و تحملها و سعی در رفع حوائج مؤمنین و اصلاح ذات البین و...، همان زاد و توشههایی است که دیگران برای تو حمل میکنند و آن جا که توانت رفت و آذوقهات ته کشید، به تو میسپارند که ادامهٔ راهی را که باید با درد و رنج تا قرب خدا بروی، طی کنی.
خوانا
امام نیز گریست. فاطمه با دستانش اشک او را برگرفت و بر رخسار خود مالید و گفت: ای اباالحسن! اگر اندوهگینی میان مردمی بگرید، آفریدگار (به خاطر او) آن مردمان را میبخشاید. پسرعمویم! تو اندوهگینی و من اشک تو را بر چهرهام مالیدم تا آمرزش خداوندی مرا فراگیرد.
smoothybook
در روزگار قحطی عاطفه برای دختران، پدر میگفت: «بهترین فرزندان شما، دختراناند.»(۴) و «از خوشقدمی زن آن است که نخستین فرزندش دختر باشد!»(۵) و «کسی که دختری داشته باشد و او را نیازارد و تحقیر نکند و پسرانش را بر او برتری ندهد، خداوند وارد بهشتش میکند». (۶)
zeinab
برخی گمان میکنند از شرایط یک ازدواج اسلامی و ساده، آن است که بدون هیچ مهمانی و ولیمهای برگزار شود. در صورتی که چنین نیست و مستحب است هنگام ازدواج و عروسی، مهمانی برگزار شود و دادن ولیمه یا به اصطلاح سور عروسی مستحب است.
بنابراین، رسول اکرم به حضرت علی دستور فرمودند ولیمهای برای عروسی خود به مردم بدهد.
او حتی وصیت میکند در شب اوّل قبر، علی (ع) بر سر مزارش زیاد قرآن بخواند و دعا کند. (۱۴)
و از همین انس او با قرآن بود که فضه، خادمهٔ او، تا بیست سال به غیر از قرآن لب نگشود و جز با قرآن پاسخ نداد. (۱۵)
و باز از همین انس او با قرآن بود که در صحرای محشر هم قرآن را زمزمه میکند. (۱۶) تا آن جا که حتی در هنگام داخل شدن به بهشت هم آیات قرآن را میخواند.
مهدیّه: خانمی که آفریدگار او را هدایت کرده است.
مؤمنه: بانویی که پروردگار و روز قیامت را باور دارد.
ناعِمه: زن پرطراوت، شاداب.
نقیّه: پاک و بیگناه.
والهه: شیفته و عاشق.
smoothybook
ناعِمه: زن پرطراوت، شاداب.
نقیّه: پاک و بیگناه.
smoothybook
از خوشقدمی زن آن است که نخستین فرزندش دختر باشد
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
انسیّه: زنی که به ویژگیهای خوب انسانی آراسته شده است.
setayeshmadah
در روزگار قحطی عاطفه برای دختران، پدر میگفت: «بهترین فرزندان شما، دختراناند.»(۴) و «از خوشقدمی زن آن است که نخستین فرزندش دختر باشد!»(۵) و «کسی که دختری داشته باشد و او را نیازارد و تحقیر نکند و پسرانش را بر او برتری ندهد، خداوند وارد بهشتش میکند». (۶)
setayeshmadah
رفتارش با پدر چنان مهربانانه و نوازشگرانه بود که پدر به او نشان «امابیها» داد؛ نشانی که نشانگر نگاه احترامآمیز پدر به او هم بود؛ نشانی که تا فرجام عمر، آن را چونان افتخاری بر سینه داشت.
فاطمه، آرامشبخش و به تعبیر پدر «شادیبخشِ دل»، (۱۱) «پارهٔ تن»، (۱۲) «نور چشم»، (۱۳) «میوهٔ دل»، (۱۴) «قلب»(۱۵) و «جانِ»(۱۶) او بود، و در حقیقت، بخشی از بار سنگین رسالت بر شانههای کوچک - آن هم دخترانهٔ - وی قرار داشت.
setayeshmadah
«از خوشقدمی زن آن است که نخستین فرزندش دختر باشد!»
zeinab
در روزگار قحطی عاطفه برای دختران، پدر میگفت: «بهترین فرزندان شما، دختراناند.»(۴) و «از خوشقدمی زن آن است که نخستین فرزندش دختر باشد!»(۵) و «کسی که دختری داشته باشد و او را نیازارد و تحقیر نکند و پسرانش را بر او برتری ندهد، خداوند وارد بهشتش میکند». (۶)
zeinab
بنا به فرمودهٔ حضرت امام صادق (ع)، سبزی مورد علاقهٔ رسول خدا (ص) کاسنی، سبزی مورد علاقهٔ امام علی (ع) ریحان و سبزی مورد علاقهٔ حضرت فاطمۀزهرا (ع)، خُرفه بوده است.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
همانا پروردگار روزیهای بندگانش را در میانهٔ بامدادان تا زمانی که آفتاب طلوع مینماید، تقسیم میکند
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
حوراء: ۱. فرشته، زنِ آراسته به ویژگیهای فرشتگان. ۲. زن یا دختری که چشمانی سیاه و گرد و پلکهای باریک داشته باشد.
۳. یا این که دارای چشمانی کاملاً سپید یا (مردمک آن) کاملاً سیاه
باشد. ۴. یا دارای اندامی به تمام معنا سپید باشد. ۵. یا چشمانی مشکی همچون چشمان آهو داشته باشد. (۱)
setayeshmadah
عدیله: نظیر و مانند؛ فاطمۀزهرا (ع) را «عدیلهٔ مریم» مینامند، زیرا این دو بانو در پاکی و پاکدامنی ضرب المثل هستند.
عَذراء: پاکدامن.
setayeshmadah
والهه: شیفته و عاشق.
setayeshmadah
حجم
۱۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۱۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۳۲,۵۰۰۵۰%
تومان