بریدههایی از کتاب بمانم یا بروم
۳٫۵
(۳۵)
«وقتی به بهشت بروم، آنها از من نخواهند پرسید که چرا موسی نبودی؟ بلکه از من میپرسند که چرا آن کسی که میتوانستی باشی، نشدی؟»
اگر شما فقط فقط باید به کسی تبدیل شوید که هستید، دیگر هیچ انتخابی نبود! بنابراین، باید از حد و مرزتان عبور کنید و تصمیم بیبازگشت بگیرید.
♡Zahra*♧
شلدون کوپ میگوید: «ما مغلوب زندگی میشویم، نه به خاطر محدودیت زاویه دیدمان یا ترس از تاریکی، بلکه به خاطر بهانههایمان... ما از شرایط و وضعیتی که داریم برای خودمان زندانی ساختهایم و دیگران را به زندانبان خود تبدیل کردهایم.»
Fateme
سوزوکی در یادداشتهایش در کتاب «مبانی فلسفه ذن بودیسم» مینویسد:
بنابراین، وقتی میپرسند
«چطور میتوانیم رهایی یابیم؟»
استاد ذن احتمالاً پاسخ میدهد:
اصلاً چه کسی شما را در قید و بند قرار داده؟!
Fateme
به دلیل ترس ناشی از عدم پذیرش از سوی دیگران، طرد شدن یا احمق به نظر رسیدن، ممکن است مدام سعی کنید تصویری که دیگران از شما میخواهند را از خود بسازید و نه خود واقعیتان. در این صورت، دائم تحت فشار انتظارات دیگران از خود زندگی خواهید کرد، حتی ممکن است تفکرات و احساساتی را که از نظر پدر و مادر، دوستان، شریک زندگیتان، دین یا جامعه شما قابل پذیرش نیست را کنار بگذارید و خواستههایتان را انکار کنید. در نهایت، از خودتان شخصیتی ظاهری به نمایش میگذارید که خود واقعیتان نیست. و این شما را به دو بخش تقسیم میکند که بسیار اضطرابآور است و ممکن است بیمارتان کند.
مجتبی
هرچند ممکن است روزی از تصمیمات خود پشیمان شویم؛ اما باید به خاطر بیاوریم که در نهایت از تصمیماتی که نمیگیریم هم پشیمان خواهیم شد.
زهرا قیومی
"معتقدم بسیاری از اوقات شهامت، با فقدان ترس اشتباه گرفته میشود. اگر با طناب در حال فرود آمدن از قله کوه باشی و نترسی، بیشک دیوانهای. شهامت یعنی دیدن ترسها در دورنمایی واقعگرایانه، درک آنها، در نظر گرفتن جایگزینها و انتخاب شیوه عملکرد با وجود خطرهای موجود."
ahmad
شما برای رویاها و آرزوهایتان هیچ کاری نمیکنید، فرقی ندارد، از یک مسئله پیشپاافتاده تا مسئلهای بسیار پراهمیت و حیاتی، شما هیچگاه تصمیم نهایی را نمیگیرید و برنامههایتان را عملی نمیکنید. پس تعجبی هم ندارد که احساس ناامیدی و خستگی کنید یا حس کنید که گرفتار شدهاید.
Somayeh
کسی که خود واقعیاش را میسازد، به سطح بالایی از خودآگاهی، استقلال و مسئولیتپذیری رسیده است؛ او سعی نمیکند مثل دیگران باشد و واقعاً خودش است.
hoda.family
شما مجبورید همان قدر که با دیگران مهربانید، با خودتان نیز مهربان باشید. پس باید آزادانه نظرتان را بیان کنید، راه خود را انتخاب کنید و مسئولیت زندگیتان را به عهده بگیرید.
mah
مسئولیت شرایط خود را بپذیرید (دیگران را سرزنش نکنید)
mah
اگر میخواهید زندگی درست و کاملی داشته باشید و از نابود کردن خود دست بردارید، باید بدانید که شما آزادانه انتخاب میکنید که با زندگیتان چه خواهید کرد؛ هرچند اکنون دودل و مردد هستید. در واقع شما آزادید که انتخابهای زیادی داشته باشید: مثلاً بروید و زندگی بهتری داشته باشید، بمانید و شرایط را بهتر کنید، برای مدتی جدا زندگی کنید، جدا شوید، طلاق آزمایشی را امتحان کنید یا هر تصمیم دیگری ...
Fateme
هیچ کس بهجای شما زندگی نمیکند، هیچ کس بهجای شما نمیمیرد، شما باید خودتان به زندگی خود معنا بدهید، همانطور که شما به تنهایی با همه افکار خصوصی، پشیمانیها و خاطرات شادتان خواهید مرد.
mah
یکی از نیروهای مقاوم داخلی، «منِ محتاط» است. منِ محتاط، دائم در حال جنگ و جدال با «منِ مطمئن» است و آن را دستکم میگیرد. اما من محتاط و من مطمئن چه کسانی هستند؟
منِ مطمئنن، فکر میکند که ما میتوانیم هر آنچه را میخواهیم، به دست آوریم و انجام دهیم. این بخش از وجود ما خلاق، مثبت، شجاع و ریسکپذیر است.
وقتی زمان رفتن و خارج شدن از رابطه میرسد، او به ما میگوید:
تواناییهای من بیپایان است. برای من کاری ندارد که انسان دیگری را وارد زندگیام کنم؛ کسی که برایم بهتر و مناسبتر است.
من خودم را رها میکنم تا به خواستههایم برسم. من هر کاری را که بخواهم با زندگیام انجام میدهم، یا حالا یا هیچ وقت.
من باید به فکر انجام چیزی باشم که برای خودم خوب است و نه هیچ کس دیگری. دیگران ممکن است تصمیم مرا تأیید نکنند؛ آنها هرگز به اینکه من از زندگیام راضی نیستم فکر نخواهند کرد. اما در نهایت، مرا درک میکنند و به حرف من میرسند.
به این ترتیب، منِ مطمئن، منبع انرژی مثبتِ گفتگوی درونی شماست، اما منِ محتاط با گفتگوی درونی منفی از راه میرسد. من محتاط، مردد، ضعیف است و همیشه بهانه میآورد
مری و راه های نرفته اش
اینکه خود واقعیتان باشید، به این معنی نیست که هر خواسته یا تمایلی که دارید را دنبال کنید؛ بلکه باید با شناخت و پذیرش احساسات، باورها و افکارتان با خودتان روراست باشید؛ اصلاً مهم نیست که این احساسات و افکار برای دیگران قابل درک و قابل قبول نباشد. زندگی شما فقط در صورتی میتواند مطابق میل خودتان باشد که انتخابهای هدفمند داشته باشید
مجتبی
نیازی نیست که از من بشنوید ترس منشأ مشکلتان است. ترس از اشتباه کردن و بدتر شدن شرایط و تردید. تا امروز، ترس، مدام شما را در مسیرتان متوقف کرده است.
Mahtab
باید خودتان راهحلهای مخصوص خود را بیابید و آنها را با نیازهایتان وفق دهید. البته این نیاز به تلاش، زمان، شهامت، مقاومت و قاطعیت دارد.
mah
به یاد داشته باشید که «حقیقت» مطلق نیست، بلکه جریانی است شامل انتخاب و نیز تفسیری بر پایه باورها، دانش، احساسات و تجربههای ما.
مجتبی
«بسیاری از مواقع، ما زندگی خود را در بند و زنجیر میگذرانیم، بدون اینکه بدانیم کلید در دستانمان است»
ahmad
«زندگی به دست آوردن آنچه میخواهید نیست، بلکه روبهرویی با چالشها در طی مسیر است.»
mah
به اضطرابتان توجه کنید و از آن همچون عاملی سازنده استفاده کنید و نه نشانای از وقوع یک فاجعه.
mah
حجم
۲۲۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۲۲۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۲۹,۵۰۰۵۰%
تومان