بریدههایی از کتاب بالزاک، زندگی و آثارش
۳٫۵
(۲)
«خندیدن در فرانسه نیازی طبیعی است، و عموم مردم میخواهند از این گور دستهجمعی که نقاشها، شاعرها و نویسندگان آنها را به آنجا کشاندهاند خارج شوند... مخالفت کردن با این اقدام مزورانهٔ آنها وظیفهٔ هر شهروندی است»
imaanbaashtimonfared
آنکه در آتش هوس میسوزد اما به آن دست نمییابد، زهری درونی را در بدنش انباشته میکند
imaanbaashtimonfared
آدم از این که این سه مرد بزرگ، که آن همه با یکدیگر متفاوت بودند، به رغم کوتهنظریهای دیگران به ارزش هم پی برده بودند، احساس شادمانی ژرفی میکند.
imaanbaashtimonfared
بچههایی هستند که با ازدواج زاده میشوند، اما درعین حال خود را ناخواسته احساس میکنند و بیآنکه دریابند چرا، مورد کملطفی و طرد پدر و مادر قرار میگیرند. این بچهها، بیشتر از سایر کودکان، برای تسکینبخشیدن به آلام و ناراحتیهای درونیشان، تشنهٔ موفقیت و کسب افتخار هستند.
imaanbaashtimonfared
در دبیرستان تور، اونوره مانند مدرسهٔ واندوم از خست مادرش که در هزینههای بزرگ دست و دلباز بود و در خرجهای کوچک مسکین و تنگنظر، رنج میبرد
imaanbaashtimonfared
هریک بهنوبهٔ خود داستانهایی فاجعهآمیز تعریف میکنند که بهموجب آن، افرادی بهطور خیالی مسموم میشوند و بر اثر آن میمیرند، یا از بیماریهایی که ندارند و یا در اثر اندیشهای زجرآور دیوانه میشوند. چون اندیشه پدیدهای مادی است. مردهها میتوانند بر زندگان ظاهر شوند، زیرا که اندیشهها عمری بسیار طولانیتر از جسمها دارند. «به علوم باطنی اعتقاد داشته باشید...»
imaanbaashtimonfared
هرگز نباید در مورد کسانی که دوستشان داریم قضاوت کنیم. محبتی که کور نباشد، وجود ندارد.
بالزاک
imaanbaashtimonfared
انقیاد برایم تحملناپذیر است. هر کاری را که قرار بوده به من ارجاع شود، اما مستلزم فرمانبرداری بوده، رد کردهام، در این زمینه، من یک وحشی واقعیام.»
imaanbaashtimonfared
شعلههای عشق، بهاندازهٔ نخستین رویارویی با موفقیت شیرین و دلچسب نیستند.
imaanbaashtimonfared
بهعلت مراقبتهای ویژهای که از خود بهعمل میآورد و داروهایی که خودسرانه میخورد، سخت خود را مریض کرده بود.
imaanbaashtimonfared
اندوه شکل فعالی از عشوهگری است
imaanbaashtimonfared
فقط جانهای ناشناخته و زنها هستند که بلدند ظریفکاریها را ببینند، زیرا همهچیز آنها را میرنجاند و نظارهگری نیز از درد و رنج ناشی میشود.
imaanbaashtimonfared
فونتونل به پیرها توصیه میکند تا میتوانند در حرکتها و تأثرهاشان صرفهجویی کنند. خسّت، درایتشان است، چون درایت دیگری ندارند. اما جوانی فقط در پی «خرجهای دیوانهوار، بیاحتیاطی، عشق و شور و شهوتهای تند و جستوجوهای نگرانکننده» است.
imaanbaashtimonfared
ازدواج برایم آسایش خواهد بود... اما کجا باید یک همسر پیدا کنم؟...»
مانع بزرگ تهیدستیاش بود. شهرت و افتخار کم نداشت. هیکلش هم که بیشک اصلاح نمیشد. چاق شده بود و از نیمرخ شکم برآمدهاش روی پاهای کوتاهش، حالت آس پیک را به او میداد. با این همه، لامارتین که او را در خانهٔ ژیراردن دیده بود، دربارهٔ او نوشت: «پرواز شادمانهٔ اندیشهاش چنان است که آدم بیدرنگ فراموش میکند هیکلش تنومند و کوتاه است.
«
imaanbaashtimonfared
از زمانی که نفسکشیدن را آغاز کرده بود، در آرزوی عشق زنی جوان و زیبا بود. به عشق دست یافته بود، اما افسوس که زن مورد علاقهاش جوان نبود.
imaanbaashtimonfared
احساس میکرد که هنرمندها، مثل مردان اهل عمل، گاه نیاز دارند «تفریحهایی تند و آتشین را در برابر زندگیشان که خارج از زندگی معمولی چنان قدرتمند است، قرار دهند»
imaanbaashtimonfared
احساسهای شریفانه خیلی بارور هستند، چرا آدم بهدنبال احساسهای رذیلانه برود؟...»
imaanbaashtimonfared
هنگامی که شهرت از حد متعارف میگذرد، بدجنسی هم از حدود و نزاکت فراتر میرود.
imaanbaashtimonfared
«خداوندا مرا از شر دوستانم حفظ کن، دشمنانم را خودم جوابگو خواهم بود.»
imaanbaashtimonfared
بیشتر از همیشه باید تولید میکرد، تولید میکرد، تولید میکرد. این شتابزدگی قدرت نبوغش را افزایش میداد.
imaanbaashtimonfared
همواره در خواب و خیال، همیشه در انتظار، ناظر برگذشتن روزهای خوب، سپری شدن جوانی، هیچ کس را در آغوش نداشتن و در عین حال به دون ژوان بودن متهم شدن! چه دون ژوان توخالی و گندهای!.
imaanbaashtimonfared
بالزاک نوشت: «کارهای شوهرش خیلی کند پیش میروند، زندگی خودش نیز در گمنامی میگذرد، و نیروهای ارزشمندش در مبارزهای ناشناخته و بینشان هدر میروند.
imaanbaashtimonfared
قانونها تارهای عنکبوتی هستند که مگسهای بزرگ از خلال آنها میگذرند، اما مگسهای کوچک در آنها گرفتار میآیند.
imaanbaashtimonfared
جانهای متعالی بیشتر از همه مورد بیتوجهی قرار میگیرند زیرا از شکوِه کردن بیزارند.
imaanbaashtimonfared
«خسته از پرسه زدن در این صحرای بیآب و علفِ غرق در نور خورشید، آرزوی ارض موعودِ ازدواجی شیرین را دارم...»
imaanbaashtimonfared
همانگونه که در عالم حیوانات انواع گوناگون وجود دارند، در عالم انسانها هم انواع گوناگون اجتماعی یافت میشوند. تفاوتهای موجود میان یک کارگر، یک بازرگان، یک دریانورد و یک شاعر دارای همان سرشتی است که تفاوتهایی که شیر، الاغ، کوسه و گوسفند را از یکدیگر متمایز میسازند.
imaanbaashtimonfared
اما چه مذهبی؟ در پیشگفتار «کتاب صوفیانه» به این پرسش پاسخ داده است: تصوفی که عبارت است از مسیحیت در اصول بیغل و غش و دستنخوردهٔ آن.
imaanbaashtimonfared
لذتهای شهوانی چنانچه سرکوفته شوند، تبدیل میشوند به تعلقخاطر، به نیروی اخلاقی، به نیکوکاری، مثل حرارت که به نور و به الکتریسیته تبدیل میشود.
imaanbaashtimonfared
اعمالتان فینفسه اهمیتی ندارند؛ آنها چیزهایی هستند که دیگران برای خودشان میسازند، ظاهرتان را بیارایید، باطن زندگیتان را مخفی نگه دارید و جنبهٔ بسیار درخشان آن را به دیگران نشان دهید. همهچیز به ظاهر بستگی دارد
imaanbaashtimonfared
اینها داستانهایی برای بهرقتآوردن معشوقه نیست، واکنشهای مرد بیماری است که فرسودگی، احساساتیاش کرده است
imaanbaashtimonfared
حجم
۶۳۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۷۶ صفحه
حجم
۶۳۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۷۶ صفحه
قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان