بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب قول مادر | طاقچه
تصویر جلد کتاب قول مادر

بریده‌هایی از کتاب قول مادر

نویسنده:سالی هپ‌ورث
انتشارات:نشر البرز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۱۱ رأی
۴٫۴
(۱۱)
«خیلی خوب است که گاهی کسی باشد تا یک فنجان چای را با او سهیم شوی.»
یك رهگذر
ازدواج بیشتر از آنکه به‌دست‌آوردن باشد، ازدست‌دادن است.
Parinaz
به‌تدریج فهمیدم آرزوی داشتن چیزی با داشتن آن فرق می‌کند.
یك رهگذر
«آدم‌ها بندهٔ عادت‌هایشان هستند. آنها وقتی یک جا نشستند، به آن عادت می‌کنند و نسبت‌به همان نقطه تعلق خاطر پیدا می‌کنند.»
reyhaneh
آدم‌ها فراموش می‌کنند. نه اینکه فراموش کنند، می‌گردند یک نفر دیگر را برای دست‌انداختن پیدا می‌کنند. هرکدام از ما نوبت خودمان را داریم. دردهایمان را باهم تقسیم می‌کنیم.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
ترس از مرگ درپیِ ترس از زندگی می‌آید. کسی که زندگی را به‌تمامی زیسته باشد، هر لحظه آماده است تا بمیرد.
Parinaz
زیر پتو رفت و دوباره کنار مادرش خوابید. این بار مادرش سرد بود و زویی او را محکم بغل کرد. شاید او اکنون آن عطر قدیم مادرش را حس نمی‌کرد، اما هنوز مادرش را احساس می‌کرد. با خود فکر کرد تا چند وقت دیگر می‌تواند او را کنارش داشته باشد.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
می‌گویند دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
ترس از مرگ درپیِ ترس از زندگی می‌آید. ‫کسی که زندگی را به‌تمامی زیسته باشد، هر لحظه آماده است تا بمیرد. ‫مارک تواین
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
آدم‌ها بندهٔ عادت‌هایشان هستند. آنها وقتی یک جا نشستند، به آن عادت می‌کنند و نسبت‌به همان نقطه تعلق خاطر پیدا می‌کنند.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
چیزهای ارزشمند به‌سادگی به‌دست نمی‌آیند.
Parinaz
بیماران به یک چیز بیش از هرچیز دیگر حتی بیش از یک پزشک و پرستار و دارو نیاز دارند و آن چیز مادر است. کسی که به تو اطمینانِ خاطر دهد، کسی که بالش زیر سرت را درست کند، کسی که با نگاهی عاشقانه به تو بفهماند که وقتی کنارت هست باید خیالت راحت باشد. کسی که برایت بجنگد.
یك رهگذر
اغلب اوقات کسانی که بیشتر از همه به کمک نیاز دارند، کمتر تمایل به کمک‌گرفتن دارند.
یك رهگذر
صورت‌های آشنا به‌دردِ خبرهای خوب می‌خوردند، اما وقتی قرار است آدم خبر بدی بشنود، بهتر است با غریبه روبه‌رو شود.
یك رهگذر
خیلی‌ها آن بیرون هستند که آسیب دیده‌اند. اگر هرکسی در این دنیا سهم خودش را انجام دهد، هیچ‌کس تنها نمی‌ماند. همهٔ ما می‌توانیم کنار هم باشیم.
یك رهگذر
تا زمانی که در آن شرایط قرار نگیری، محال است که بفهمی در زندگی مشترک چقدر باید بدهی و چقدر باید ببخشی.
یك رهگذر
گاهی اوقات دشمنی که می‌شناسی بهتر از دشمنی‌ست که نمی‌شناسی.
یك رهگذر
این عادت مردم است. یک بار یک کار خوب می‌کنند مثلاً داوطلب می‌شوند که روز کریسمس به آدم‌های بی‌خانمان کمک کنند، اما همین افراد به‌ظاهر نیک‌خواه چند بار پس از کریسمس سراغ همان آدم‌های بی‌خانمان را می‌گیرند؟ ازنظرِ آلیس هیچ‌کدام به‌تکرار این خیرخواهی را ادامه نمی‌دهند. این ذات انسان است که یک بار کار خوبی می‌کند تا به خود و دیگران ثابت کند که سهم خودش را ادا کرده است.
یك رهگذر
ترس از مرگ درپیِ ترس از زندگی می‌آید. کسی که زندگی را به‌تمامی زیسته باشد، هر لحظه آماده است تا بمیرد. مارک تواین
یك رهگذر
یک متجاوز، هیولا که نیست. او می‌تواند دوست‌داشتنی، جذاب یا حتی پدر خوبی باشد. درست است که ماندن با او آسیب‌زننده است، اما ترک‌کردن او نیز می‌تواند به همان اندازه آسیب‌زننده باشد.
یك رهگذر
همهٔ ما می‌ترسیم. شاید ترس ما از چیزهایی باشد که ازنظرِ همه منطقی‌ست مثلاً از سقوط آزاد می‌ترسیم. از این می‌ترسیم که دیگران دربارهٔ ما چه فکر می‌کنند. شاید به‌خاطرِ فرد دیگری می‌ترسیم. شاید از چیزی می‌ترسیم که هرگز اتفاق نخواهد افتاد یا چیزی که هفتهٔ دیگر اتفاق می‌افتد. ترسیدن از چیزی خیلی ترسناک است، اما می‌دانید ترسناک‌تر از همه چیست؟ اینکه تنها باشی.
یك رهگذر
رفتار و نه گفتار
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
هیچ موضوع دیگری در کار نبود، اما هنوز به دلایلی دلش گریه می‌خواست. آن‌قدر اشک ریخت که دنیای اطرافش به تیرگی احساس درونش درآمد.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
دیوید جلو آمد و دست‌های کیت را گرفت. و کیت متوجه چیزی شد. اینکه هرکس به یک شکل موانع زندگی مشترک را پشتِ‌سر می‌گذراند، و مهم تلاش‌کردن آنهاست. دیوید هم داشت تلاش می‌کرد و کیت هم باید همین کار را انجام می‌داد.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
عجیب است که درد امان آلیس را بریده بود. دیگر مسکن‌ها آرامش نمی‌کردند و او هنوز حال زویی را می‌پرسید. این کار فقط از عهدهٔ یک مادر ساخته است.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
به‌شدت مریض بود و حس ناخوشایندی داشت، اما این به فکربودن، اینکه حس کنی کسی مراقبت هست، حال خوبی به آدم می‌دهد.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
چه کسی گفته که مادری باید این‌طور با جگرگوشه‌اش خداحافظی کند. آن هم وقتی سال‌های باهم بودنشان این‌قدر کوتاه بوده است.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙
اما می‌دانید ترسناک‌تر از همه چیست؟ اینکه تنها باشی.
‧͙⁺˚*・༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓・*˚⁺‧͙

نوع

حجم

۳۱۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰۲ صفحه

نوع

حجم

۳۱۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۰۲ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان