بریدههایی از کتاب حسین (ع) از زبان حسین (ع)
۴٫۵
(۸۸)
در حالی که مشتی از خون این فرزندم را به سوی آسمان میپاشیدم گفتم:)
«هَوَّنَ عَلَی مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ بِعَینِ اللَّهِ!»
آنچه این مصیبت را برایم آسان و قابل تحمل میکند این است که در برابر نگاه خداوند انجام میگیرد.
خوشحال کردن مومن
این سخن رسول خدا (ص) بطور صحیح به من رسیده است که فرمود:
«أفضَلُ الأَعمالِ بَعدَ الصَّلاةِ إدخالُ السُّرورِ فی قَلبِ المُؤمِنِ بِما لا إثمَ فیهِ»
بعد از نماز با فضیلت ترین اعمال خوشحال کردن دل مومن است بهگونهای که همراه با معصیت نباشد.
(بعدها سکینه برایم نقل کرد:)
هنگامی که پیکر مقدس پدرم را در آغوش کشیده بودم، بیهوش شدم، در آن حال شنیدم که میفرمود:
یک مرحله به سوی خیمهها بازگشت و از مادرش پرسید: آیا با دیدن رشادت و شجاعتم از من راضی شدی؟ و مادرش در پاسخ گفت: نه، تا در مقابل حسین بن علی کشته نشوی، راضی نمیشوم!
(لهوف ص ۱۰۵، الفتوح ج ۵ ص ۱۰۴، مقتل خوارزمی ج ۲ ص ۱۶، مناقب ابن شهر آشوب ج ۳ ص ۲۵۰)
ابو وهب در جنگ استقامت فوق العادهای از خود نشان داد و بعد از آن که دست راست و یکی از پاهایش قطع گردید به اسارت دشمن درآمد و بلافاصله بدن او را با نیزه و شمشیر قطعه قطعه کردند. همسر وی که در میان خیمهها بود به قتلگاه رفت و در کنار پیکر بیروح و قطعه قطعه شوهرش نشست و در حالی که خون از سر و صورت وی پاک میکرد گفت: بهشت بر تو گوارا و مبارک باد، از خدایی که بهشت را نصیب تو ساخت میخواهم توفیق همراهی با تو را به من نیز عنایت فرماید.
شمر به غلام خود دستور داد همسر ابو وهب را نیز به قتل رساند و این تنها زنی بود که در روز عاشورا به شهادت رسید.
ای مردم کوفه مادرتان به عزایتان بنشیند و گریه کند، این مرد صالح را دعوت کردید و به او وعده دادید که با دشمنانش خواهید جنگید، اما اکنون دست از یاریش برداشتید و بر وی هجوم آورده و قصد کشتن او را دارید؟ شما راه نفس کشیدن را بر او بستهاید و از هر سو او را محاصره کردهاید و از رفتن او به سوی شهرهای پهناور خدا جلوگیری میکنید، و همانند اسیری که در دست شما گرفتار شده با او رفتار مینمایید گویی او دیگر نمی تواند به نفع و یا ضرر خود اقدامی کند! آب فراتی را که یهود و نصاری و مجوس از آن میآشامند و حیوانات از آن سیراب میگردند، به روی او و خانواده و کودکانش بستهاید! تا آنجا که تشنگی آنها را بیتاب کرده است! چه زشت رفتار کردید با فرزندان محمد (ص) و چه بد رعایت حال آنها را کردید! خداوند در روز تشنگی شدید قیامت شما را سیراب نکند!!!
اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِک عَنْ حَرَامِک وَ بِفَضْلِک عَمَّنْ سِوَاک
من با یزید بیعت کنم؟ یزیدی که فسق و فجورش آشکار است، شراب میخورد، سگ باز و بوزینه باز است و با خاندان پیامبر (ص) دشمنی میکند! به خدا سوگند، هرگز بیعت نمیکنم!
سیّد جواد
«کلَّا، مَا هَذِهِ فِینَا نَزَلَتْ، إِنَّمَا نَزَلَتْ فِینَا: «ما أَصابَ مِنْ مُصیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فی أَنْفُسِکمْ إِلاَّ فی کتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِک عَلَی اللَّهِ یسیرٌ - لِّکیلَا تَأْسَوْاْ عَلی مَا فَاتَکمْ وَ لَا تَفْرَحُواْ بِمَا آتَاکمْ»(حدید/۲۳-۲۲)
«فَنَحْنُ الَّذِینَ لَا نَأْسَی عَلَی مَا فَاتَنَا وَ لَا نَفْرَحُ بِمَا آتَانَا مِنْه»
نه این چنین نیست! این آیه در باره ما نازل نشده است، بلکه آیهای که در ارتباط با ما میباشد این آیه است:
«هیچ مصیبتی در زمین و نه در وجود شما روی نمیدهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است و این امر برای خدا آسان است! این بخاطر آن است که برای آنچه از دست دادهاید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید.
آری ما همان کسانی هستیم که بر آنچه از دست دادهایم تاسف نمیخوریم و بر آنچه به ما عطا شده است دلبسته و شادمان نمیگردیم.
(تفسیر قمی ج ۲ ص ۳۵۲)
(رسول خدا (ص) با همه اشتغالاتی که داشت به آموزش و تربیت ما هم اهمیت میداد)
«عَلَّمَنِی رَسُولُ اللَّهِ (ص) کلِمَاتٍ أَقُولُهُنَّ فِی قُنُوتِ الْوَتْرِ»
رسول خدا (ص) کلماتی را به من تعلیم فرمودند که در قنوت نماز وتر بخوانم:
«(اللهم) اهْدِنِی فِیمَنْ هَدَیتَ وَ عَافِنِی فِیمَنْ عَافَیتَ وَ تَوَلَّنِی فِیمَنْ تَوَلَّیتَ وَ بَارِک لِی فِیمَا أَعْطَیتَ وَ قِنی شَرَّ مَا قَضَیتَ فَإِنَّک تَقْضِی وَ لَا یقْضَی عَلَیک و إِنَّهُ لَا یزلُّ مَنْ وَالَیتَ تَبَارَکتَ رَبَّنَا وَ تَعَالَیتَ.»
خداوندا، در جمع کسانی که هدایتشان کردهای، مرا نیز هدایت فرما. و در میان کسانی که عافیتشان بخشیدهای مرا نیز عافیت ببخش. و در زمره کسانی که ولایتشان را پذیرفتهای، ولایت مرا نیز بپذیر. و هر آنچه به من عطا میکنی با برکتش فرما. و مرا از شرّ حوادثی که تقدیر میکنی محافظت فرما. زیرا که تقدیر حوادث به دست تو است و هیچ کس نمیتواند تقدیر دیگری را بر تو تحمیل کند و هر کس که در پناه ولایت تو باشد پایش نمیلغزد. و تو بسیار مبارک و متعالی هستی.
در همه امور میانهرو بود و کارهای متناقض انجام نمیداد. هیچگاه غفلت نمیکرد و از مردم غافل نمیشد، مبادا مردم، غفلت بورزند و یا به انحراف گرایند. از حق، کوتاهی نمیکرد و از آن، تجاوز هم نمیکرد.
در میان اطرافیانش برترین مردم از نظر او کسانی بودند که نیکوکارترین بودند و خیرشان به همه میرسید و خیرخواه و دلسوزتر به دیگران بودند و بزرگترینِ آنان، کسانی بودند که با برادران دینی خود، بهتر همدردی و همکاری داشته باشند.
ابراهیم بن طلحه نزدیک آمد و پرسید: ای علی بن حسین، بالاخره چه کسی پیروز و غالب این میدان شد؟
امام زین العابدین فرمود:)
إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ، وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ، فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِمْ.»
هر گاه خواستی بفهمی چه کسی فاتح و پیروز شد، در هنگام نماز، اذان و اقامه بگو!
سیّد جواد
شما را به خدا سوگند میدهم که به قرآن توجه کنید. مبادا دیگران در عمل به قرآناز شما پیشی بگیرند.
Fatemeh Zand
هیچ نعمتی به دست نمیآید مگر با از دست دادن نعمتی دیگر!
Fatemeh Zand
امروز، مردم دلبسته مال و ثروتاند و دین فقط بازیچهای بر زبانشان است، تا هنگامی که دین موجب رونق زندگی آنها باشد، بر گِرد آن میچرخند و دیندار هستند، اما هنگامی که با سختیها امتحان شوند، تعداد دینداران اندک میشود!
sheyda_khd
(فاطمه دختر برادرم نقل کرد:)
هنگامی که غارتگران لشکر کوفه به خیمهها هجوم آوردند، من خلخالی به پا داشتم. یکی از آنها تلاش میکرد خلخال پای مرا خارج کند و به غارت ببرد و در عین حال میگریست!
از وی پرسیدم: دشمن خدا برای چه گریه میکنی؟
گفت: چرا گریه نکنم که دختر رسول خدا (ص) را غارت میکنم!
به وی گفتم: حال که میدانی به چه کسی تعرض می کنی و برای این کار زشت خود گریه هم میکنی، پس دست از این تعرض و غارت بردار.
او در پاسخ من گفت: اگر من این کار را نکنم کس دیگری خواهد آمد و به این عمل مبادرت خواهد ورزید و آنگاه خلخال پای تو نصیب وی خواهد شد!
آنها هر چه را در خیمههای ما بود غارت کردند تا آنجا که چادرها را نیز از دوش ما برداشتند!
(أمالی صدوق مجلس ۳۱ ص ۱۶۵)
کربلا و ما ادراک ما کربلا
فاطمه
باید فاتحه اسلام را خواند هنگامی که امت مسلمان گرفتار حاکمی چون یزید گردد.
فاطمه
تو یا علی! و شیعیان تو و علاقمندان به شیعیان تو در بهشت هستید. و دشمنان تو و افراط کنندگان در محبت تو در جهنم خواهند بود.
~S.F~
بِحَقِ یس وَ الْقُرْآنِ الْحَکیمِ وَ بِحَقِ طه وَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یقْدِرُ عَلَی حَوَائِجِ السَّائِلِینَ یا مَنْ یعْلَمُ مَا فِی الضَّمِیرِ یا مُنَفِّسُ عَنِ الْمَکرُوبِینَ یا مُفَرِّجُ عَنِ الْمَغْمُومِینَ یا رَاحِمَ الشَّیخِ الْکبِیرِ یا رَازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ یا مَنْ لَا یحْتَاجُ إِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کذَا وَ کذَا»
fatima
افراط در دیدار همدیگر ملالآور است.
Fatemeh Zand
(بعد از حمله اول که تعدادی از یاران به شهادت رسیدند، پس از شهادت آنها چنین استغاثه کردم:)
«أَ مَا مِنْ مُغِیثٍ یغِیثُنَا لِوَجْهِ اللَّهِ؟ أَ مَا مِنْ ذَابٍّ یذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّه (ص)؟»
آیا یاور و فریاد رسی نیست که برای رضای خدا به فریاد ما برسد! آیا مدافعی نیست که از حریم حرم رسول خدا (ص) دفاع نماید!
ابلیس با این که بسیار دروغگو و کذاب است اما این کلام را بهشیاطین راست گفتکه: اگر کسی با شما (اهلبیت ع) عداوتی داشته باشد هیچ عمل صالحی برایش نافع نیست، چنانچه اگر محبت و ولایت شما را داشته باشد جز گناهان کبیره چیزی به آنان ضرر نمیرساند.
*ملاقات با فرزدق شاعر
(در مسیر با فرزدق شاعر ملاقات کردم که از من پرسید:
ای فرزند رسول خدا، خداوند، خواسته ات را برآورد و آرزویت را روا کند! پدر و مادرم به فدایت! چرا حج را بجا نیاوردی و با شتاب از مکه خارج شدی؟
در پاسخ وی گفتم:)
«لَو لَم أعجَل لَاخِذتُ.»
«اگر شتاب نمیکردم، گرفتار میشدم!»
(از وی درباره وضعیت مردم پرسیدم، گفت: از شخص آگاهی پرسیدی! واقعیت این است که دلهای مردم با تو، و شمشیرهایشان علیه تو میباشد. و البته قضا و قدر از آسمان فرود میآید، و هر آنچه خداوند بخواهد، همان خواهد شد.
به وی گفتم:)
العبد
«لا خَیرَ فِی العَیشِ بَعدَ هؤُلاءِ.»
«پس از ایشان، زندگی، صفایی ندارد».
معین
آن حضرت در هیچ مجلسی نمینشست و برنمیخاست، مگر این که به ذکر خدا مشغول بود. در مجالس، جای مخصوصی برای خود انتخاب نمیکرد و از این کار، نهی مینمود. هرگاه وارد محفلی میشد که جمعی نشسته بودند، در آخر مجلس مینشست (در نخستین جای خالی مینشستند) و به دیگران نیز سفارش میکرد که چنین کنند. با اهل مجلس یکسان برخورد میکرد و حقّ هر کدام از آنان را ادا می نمود تا مبادا کسی از آنان احساس کند که دیگری نزد ایشان، از او گرامیتر است.
حدیثه مختاری
پدرم علی بن ابی طالب (ع) نیز بسیار به این ابیات تمثل میجست:
ومَن یطلُبُ الدُّنیا لِحالٍ تَسُرُّهُ
فَسَوفَ لَعَمری عَن قَلیلٍ یلومُها
إذا أدبَرَت کانَ عَلَی المَرءِ فِتنَةً
وإن أقبَلَت کانَت قَلیلٌ دَوامُها
هر کس دنیا را برای خوشی بجوید
به جانم سوگند که به زودی به نکوهش آن خواهد پرداخت
حدیثه مختاری
خداوند، سرچشمه حق است
حدیثه مختاری
(دشمن که از محاصره ما ناامید شده بود و با حمله عمومی هم نتوانست لشکر ما را در هم بشکند، ناچار جنگ تن به تن را پذیرفت. جنگهای تن به تن شروع شد، هر کدام از یاران که به میدان میرفت اینگونه با من وداع میکردند: السلام علیک یا ابن رسول اللَّه»
و من نیز چنین پاسخ میدادم:)
«وَ عَلَیک السّلامُ وَ نَحنُ خَلْفَک»
سلام بر تو، ما نیز پشت سر تو میآییم!
«فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلاً»
بعضی از مؤمنان پیمان خود را به آخر بردند (و در راه خدا شربت شهادت نوشیدند) و بعضی دیگر در انتظارند. (احزاب / ۲۳)
(مناقب ابن شهر آشوب ج ۴ ص ۱۰۰، بحارالانوار ج ۴۵ ص ۱۵)
«اللَّهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِی فِی کلِّ کرْبٍ وَ رَجَائِی فِی کلِّ شِدَّةٍ وَ أَنْتَ لِی فِی کلِّ أَمْرٍ نَزَلَ بِی ثِقَةٌ وَ عُدَّةٌ.
کمْ مِنْ هَمٍّ یضْعُفُ فِیهِ الْفُؤَادُ وَ تَقِلُّ فِیهِ الْحِیلَةُ وَ یخْذُلُ فِیهِ الصَّدِیقُ وَ یشْمَتُ فِیهِ الْعَدُوُّ أَنْزَلْتُهُ بِک وَ شَکوْتُهُ إِلَیک رَغْبَةً مِنِّی إِلَیک عَمَّنْ سِوَاک فَفَرَّجْتَهُ وَ کشَفْتَهُ وَ أَنْتَ وَلِی کلِّ نِعْمَةٍ وَ صَاحِبُ کلِّ حَسَنَةٍ وَ مُنْتَهَی کلِّ رَغْبَةٍ.»
fatima
ای امیر! ما اهل بیت نبوّت و معدن رسالت هستیم، خانههای ما جایگاه رفت و آمد فرشتگان است، خدا به وسیله ما خاندان شروع کرد و به وسیله ما نیز به پایان میرساند.
اما یزید مردی فاسق و شارب الخمر، قاتل انسانهای بیگناه، و بطور علنی مرتکب گناه و فسق میشود! شخصی چون من با فردی چون او بیعت نمیکند
فاطمه
حجم
۳۷۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه
حجم
۳۷۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۴۹ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰۵۰%
تومان