کار کتاب همین است که دنیا را ببینی، بیاینکه یک وجب از جات تکان بخوری
محمدرضا
خارجیبودن هم، مثل حاملگی، غریبهها را به کنجکاوی وامیدارد، و حس ترحم و ملاحظهشان را برمیانگیزد.
محمدرضا
آشیما و آشوک دلشان زیاد شور نمیزند. هر دو میدانند واقعیت این است که نوزاد نیاز به اسم ندارد. چیزی که نیاز دارد غذاست، دعای خیر است و چند تکه طلا و نقره. نوزاد فعلا نیاز دارد بعدِ غذا بغلش کنند، به سینه بچسبانند و به پشتش بزنند. برای اسم میشود صبر کرد. در هندوستان، والدین بچه اسم را سر صبر میگذارند. آنجا اصلا غیرعادی نیست که چند سال از تولد بچه بگذرد و هنوز اسم مناسبی برایش پیدا نشده باشد. هم آشیما و هم آشوک، نمونههای زیادی از بچههای فامیل سراغ دارند که تا وقت ثبت نام در مدرسه، یعنی تا شش هفت سالگی، هنوز اسم رسمی نداشتهاند.
moonlight
آشیما و آشوک دلشان زیاد شور نمیزند. هر دو میدانند واقعیت این است که نوزاد نیاز به اسم ندارد. چیزی که نیاز دارد غذاست، دعای خیر است و چند تکه طلا و نقره. نوزاد فعلا نیاز دارد بعدِ غذا بغلش کنند، به سینه بچسبانند و به پشتش بزنند. برای اسم میشود صبر کرد. در هندوستان، والدین بچه اسم را سر صبر میگذارند. آنجا اصلا غیرعادی نیست که چند سال از تولد بچه بگذرد و هنوز اسم مناسبی برایش پیدا نشده باشد. هم آشیما و هم آشوک، نمونههای زیادی از بچههای فامیل سراغ دارند که تا وقت ثبت نام در مدرسه، یعنی تا شش
moonlight