کودلکا بیشتر عمر خود را سفر کرده و در جوانی وقت خود را در محیطهای سرباز گذرانده و حتی به ضرورت، وقتی در شهر بوده روی کف چوبی و نمدار اداره مگنوم خوابیده است. او میگوید: «بعد سالها آوارگی (پابهپای کولیها) وقتی خانهای در پاریس خریدم بعنوان محیط کارم به آن نگریستم چون اعتقادی به آرایش خانه ندارم. در طول سه سال اخیر، دو پیراهن داشتهام که با آنها خوابیدم، در یک جیب آن پاسپورت و در جیب روبرو پول سفرم را گذاشتم. هر روز یکی را میشویم و دیگری را میپوشم و چیزی را با خودم حمل میکنم که به آن واقعاً نیاز دارم مانند دوربین، فیلم عکاسی و عینک، برای ۱۷ سال هیچ مبلغی برای اجازه خانه نپرداختهام، چنانکه دل کولیها برایم میسوخت، آنان مرا فقیرتر از خود میدیدند چون شب برای خوابیدن به کاراوان خود میرفتند و من زیر آسمان پر ستاره دراز میکشیدم. »
شهرام صفاری زاده
در حقیقت این کتاب، راهنمای کوچک برای رفتن به دانشگاه واقعی «عکاسی مستند در جهان» است تا خواننده از طریق رفت و آمد میان دانشگاه واقعی و این کتاب راهنما، خود را بارور نماید.
mdhdri
راه رسیدن به حقیقت از واقعیت میگذرد و بدون دخل و تصرف در معنای واقعیت و عدم تغییر رفتار نمیتوان به حقیقت فردی و اجتماعی نائل شد
حنانه
اگر عکاس مستند اجتماعی که قصد ایجاد ارتباط تصویری دارد حرفه خود را بدرستی نشناسد نمیتواند ایده، فکر و احساس خود را از طریق آن به مخاطب انتقال بدهد و برعکس، اگر این زبان تصویری را بدرستی بشناسد اما خودش را بعنوان انسان نشناسد، نمیداند چه چیزی را توسط این زبان به ارتباط بگذارد. بنابراین فقدان اولی عکاس را با سئوال «چطور؟ » و فقدان دومی با سئوال «چه چیز» روبرو میکند.
حنانه