بریدههایی از کتاب کتاب وحشی
۳٫۹
(۲۶)
خوانندهٔ والامقام کتابهای بیشتری نمیخونه، بلکه توی کتابی که میخونه، چیزهای بیشتری پیدا میکنه.»
zed.mim
چند وقت دیگه یه شربت کتاب هم درست میکنن و همهٔ قصهها رو میچپونن تو یه قاشق.»
کاربر ۸۳۴۶۱۴۷
«میبینی؟ تو راستگویی. وقتی یه چیزی رو نمیدونی، میگی نمیدونم. خیلیها وانمود میکنن بیشتر از اونی که بارشونه بلدن. تو صادقی. وقتش رسیده رهبری رو به عهده بگیری و بگی چیکار باید بکنیم.»
«من؟»
Ftm.shf
وقتی کتاب میخونی، هیچوقت حروف رو نمیبینی، چیزهایی رو که در موردش حرف میزنن میبینی
Hesam Dabir
کتابها آینههای بیاحتیاط و بیکلهای هستن: یه کاری میکنن بِکرترین افکار ازت بزنه بیرون، یه تخیلاتی رو ازت بیرون میکشن که اصلاً از وجودشون خبر نداشتی. وقتی چیزی نخونی، این افکار توی سرت زندونی میمونن. به درد لای جرز دیوار هم نمیخورن.
love.is.books
وقتی کتاب میخونی، هیچوقت حروف رو نمیبینی، چیزهایی رو که در موردش حرف میزنن میبینی: یه جنگل، یه خونه که تبدیل به کتابخونه شده، یه داروخونه. کتابها مثل آینه و پنجره عمل میکنن: پر از تصویرن.»
ز.م
مهم نیست همهچیز رو توی کلهت نگه داری، مهم اینه که بدونی کجا باید پیداشون کنی. فرق بین مغرور و دانا اینه که مغرور به چیزی که میدونه مینازه، دانا دنبال چیزی میگرده که هنوز نمیدونه.
melik
خیال میکنی خودت تصمیم گرفتی یه کتاب بخری، اما در واقع اونه که اومده اونجا تا ببینیش و جذبش بشی. کتابها دلشون نمیخواد هر آدمی اونها رو بخونه. میخوان توسط بهترین آدمها خونده بشن، برای همین دنبال خوانندههاشون میگردن.
hosna
هیچچیزی کسالتآورتر از این نیست که در یک موضوع محدود، زیادی خبره باشی.
a Booker
بههرحال، از من میشنوی بیشتر دقت کن. بعضی وقتها توی جزئیاتِ کوچک، اسراری نهفتهست.
melik
فقط بهخاطر اینکه کوسه را فراری دادهای، ماهیها دورت را نمیگیرند.
a Booker
کتابخونه واسه این نیست که همهش رو بخونی، بلکه برای مشورت گرفتنه. کتابها برای موقعی که بهشون نیاز باشه اینجان
love.is.books
آدمیزاد همه جور مشکلی داره ولی اونی که برام جالبه اینه: بلد نیست خودش رو اندازهگیری کنه. یه خیاط بدون هیچ مشکلی تو رو از بیرون اندازه میگیره، اما موقع اندازهگیری درون، مسائل پیچیده میشن. به یه خیاط درونی احتیاج داریم.
love.is.books
«عموت هی کتاب میخونه، ولی نه زندگیش رو با کسی شریک میشه، نه کار خاصی میکنه. فقط چیزها رو به یاد میآره یا تصور میکنه. زندگیش کمه.»
اَمَل
ذهن مثل یه ماشین تفکره. مهم نیست چقدر توش اطلاعات بچپونی، بلکه باید یاد بگیری ازش استفاده کنی. هر کله یه ماشین متفاوته. واسه همین هرکی باید روش مخصوص خودش رو برای فکر کردن داشته باشه.
melik
«قبل از هرچیز باید بهت بگم خیلی عجیبه که کتابها با نظم حرکت کنن و از اون عجیبتر اینه که پلکان درست کنن. این یعنی به پات افتادن و حاضرن تا هرجا بخوای تو رو بالا ببرن. همیشه یه کتاب پیدا میکنی که پشتت وایسته. کتابها وفادارن. اونقدر که کتابها برای خوانندههاشون جنگیدن، هیچ سربازی برای وطنش نجنگیده.»
☆...○●arty🎓☆
در لحظات دلواپسی که حس میکردم تنهاترینم، کتابها همدمم بودند
☆...○●arty🎓☆
همهٔ عمرم کتاب خوندم، ولی چیزهای زیادی هست که هنوز دربارهشون هیچی نمیدونم. مهم نیست همهچیز رو توی کلهت نگه داری، مهم اینه که بدونی کجا باید پیداشون کنی. فرق بین مغرور و دانا اینه که مغرور به چیزی که میدونه مینازه، دانا دنبال چیزی میگرده که هنوز نمیدونه.
love.is.books
«هر کتابی مثل یه آینهست: فکرهات رو انعکاس میده. چیزی که یه قهرمان میخونه با چیزی که یه شرور میخونه یکی نیست. خوانندههای بزرگ چیزهایی به کتاب اضافه میکنن، اونها رو بهتر میکنن. ولی اینی که میگی بهندرت اتفاق میافته. وقتی یکی کتاب رو برات تغییر میده و تو متوجه میشی، یعنی مطالعات تو مثل رودخونه شده. هیچ رودی بیحرکت نمیمونه نوهعمو، آبش عوض میشه.»
Ftm.shf
از من میشنوی بیشتر دقت کن. بعضی وقتها توی جزئیاتِ کوچک، اسراری نهفتهست.»
Ftm.shf
پرسیدم: «خوشبخت بود؟»
«چه اهمیتی داره؟! نمیفهمی چه کفران نعمتیه که یه فرهیخته هویج بکاره؟»
من که فکر میکردم خوشحال بودن از فرهیخته بودن بهتر است
Ftm.shf
«غرور از سوسک هم بدتره. خیال میکردم زیادی بارمه، این کتاب احمقانه هم من رو با تو چپ انداخت. هیچی بدتر از آدمی نیست که ندونه هیچی حالیش نیست.»
Ftm.shf
«فهم و شعور که داشته باشی، بیشتر از دانش میارزه.»
zed.mim
جنگها توی یه چشم به هم زدن به پیروزی نمیرسن.»
zed.mim
بعضی وقتها علم دیگه زیادی گندهش میکنه و میخواد واسهٔ همهچی قرص و شربت بهمون بده. چند وقت دیگه یه شربت کتاب هم درست میکنن و همهٔ قصهها رو میچپونن تو یه قاشق.»
☆...○●arty🎓☆
«کتابها برای یادآوری آنچه نوشته شده و نیز یادآوری آنچه بیرون از کتاب است به کار میروند.»
☆...○●arty🎓☆
«بشر برای یادآوری آنچه تجربه کرده، حافظهای شخصی دارد. برخی از سالمندان چنان حافظهٔ خوبی دارند که اولین پستانک خود را از یاد نبردهاند. با وجود این، به یاد سپردن همهٔ خاطرات امری محال است. کتابها حافظهٔ خارجی بشر هستند: انباری از خاطرات.»
☆...○●arty🎓☆
«نباید فراموش کرد که خاطرات فقط از زمان حال به بعد وجود دارند؛ باید یک نفر زنده وجود داشته باشد تا گذشته نیز موجودیت پیدا کند و آن کسی نیست جز خواننده: جهانِ دیروز تنها زمانی وجود دارد که کسی امروز آن را به یاد بیاورد.»
☆...○●arty🎓☆
هیچوقت روزهایی را که توی خانهٔ عمو تیتو گذراندم و ماجراهایی که باعث شدند دستمان به چنان کتاب خاصی برسد از یاد نمیبرم. از آن به بعد، همهٔ کتابها را جوری خواندم انگار گیرشان انداختهام و حرفهایشان را فقط به من نشان میدهند.
☆...○●arty🎓☆
بعضی وقتها چیزهایی به دست میآوری که خیال میکنی بیخاصیتاند، ولی به درد این میخورند که به اهداف دیگر برسی.
کاربر ۱۴۲۱۸۶۰
حجم
۷۲۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۷۲۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
قیمت:
۷۸,۰۰۰
تومان