بریدههایی از کتاب نامه ای به تو
۲٫۳
(۳)
تو حق داری اشتباه کنی اما حق نداری مسیر اشتباهی را ادامه بدهی و حق نداری به خاطر یک اشتباه خودت را مجازات کنی، فقط درس بگیر و تجربه کسب کن و رد شو،
k.d
مسافر کوچکم، هنوز پا به دنیای ما نگذاشتهای، اما من تو را جایی حس میکنم، انگار تکهای از قلبم به تو تعلق دارد پیش از آنکه باشی، پیش از آنکه در آغوش بفشارمت و پیش از آنکه نبض حیاتت بزند... حس میکنم مرا از دور نگاه میکنی، جایی بالای ستارهها... بالای ابرها و ماه، شاید دلت از من گرفته باشد، که چرا تو را راهی این سفر نمیکنم، تو کوله بارت را بستهای، اما من هنوز آمادهٔ رسیدن تو نیستم... دلم میخواهد قبل آمدنت خیلی چیزها به تو بگویم، میخواهم خوب بدانی به کجا قدم میگذاری...
اینجا، اسمش دنیاست، پر از آدم است و درخت و نور، پر از آفتاب است و سایه و باران... وقتی بیایی همه را لمس میکنی، اما قبل از هرچیز دوست دارم برایت از آدمها بگویم.
آدمها اینجا، نقابهایی به چهره دارند که گاهی خیلی طبیعی به نظر میرسد، یادت باشد کوچک من، آدمها را با نقابشان نشناس، با کلامشان هم نشناس... تو اینها را نمیدانی، چون عالم تو پاک است، چون جز حق و حقیقت ندیدهای، من اما بارها و بارها شیشهٔ اعتمادم هزار تکهشده، میخواهم از تو حفاظت کنم، در برابر دنیا و هرچه که دارد خصوصاً همین آدمها، همین حرفهایشان که خیلی قشنگ است، اما یادت باشد خیلی چیزها قشنگ هست اما واقعی نیست، راستش را بخواهی، دروغها اکثراً قشنگند، آنقدر قشنگ که دوست داری تمام عمرت باورشان کنی و حتی گاهی حاضری چشمهایت را به کوری بزنی اما حقیقت را نبینی، دروغ زیباتر است اما تو باور نکن.
ⓜⓞⓣⓐⓗⓐⓡⓔ
کوچک من، حس میکنم کمی ترسیدهای، کمی مردد شدهای که اصلاً دوست داری قدم به زمین بگذاری یا نه، حق داری، میفهمم، من هم مثل تو هر روز هزار بار مردد میشوم، اینجا هیچ سیاه و سفیدی نیست، زمین با تمام وجود خاکستریست... خیلی وقتها طوفان حادثهها ویرانت میکند، اما بعد قویتر از قبل خورشید برمیگردد و چنان دلگرم میشوی که یادت میرود چه بر سرت آمده بود... بحث از یاد بردن شد، آدمها یک ویژگی دیگری که دارند خیلی فراموشکارند، خیلی زود از یادشان میروی... به دل نگیر، عزیزکم سعی کن از کسی انتظار نداشته باشی، روی پاهای خودت بایستی و هر بار زمین خوردی منتظر آدمها ننشینی که دستت را بگیرند، من نمیدانم تا کی با تو هستم، تا وقتی که باشم قول میدهم دستهایت خالی نمانند.
ⓜⓞⓣⓐⓗⓐⓡⓔ
همیشه برای خودت زمان بگذار، به روزمرگی اجازه نده گرفتارت کند، تو با ارزشی و لیاقت بهترینها را داری، خودت را در آینه نگاه کن و لبخند بزن، به نقاشی خدا لبخند بزن و به شکوه خلقت. گلدانت را از گلهای تازه پر کن و و وقتی از عطر گلهایت سرمست شدی، خودت را محکم در آغوش بگیر، تو اگر به زمین آمدهای حتماً دلیلی دارد، حتماً تو قرار است کاری را بکنی که مسافر دیگری نمیتوانسته، پس تو خاصی، آنقدر خاص که فرصت تجربهٔ این سفر به تو داده شده، قدمهایت را محکم بردار و به استقبال خورشید برو.
Meleegirl
حجم
۱۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۱۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان