بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خنجر و صلیب؛ جلد اول | طاقچه
تصویر جلد کتاب خنجر و صلیب؛ جلد اول

بریده‌هایی از کتاب خنجر و صلیب؛ جلد اول

نویسنده:جولیا نوبل
امتیاز:
۴.۶از ۵۳ رأی
۴٫۶
(۵۳)
لولا نیشخندی زد. «وقتی خودت رو برای بدترین اتفاق ممکن آماده کنی، هر اتفاقی هم که بیفته به بدی تصوراتت نیست.»
Emily
آدم‌های قدرت‌طلب همیشه وجود خواهند داشت. همین‌طور آدم‌هایی که برای به قدرت رسیدن حاضرن دست به هر کاری بزنن.
Hasti
فقط می‌توانست چیزی پیدا کند که پدرش را به ولزورث مرتبط می‌کرد، دوباره می‌توانست روی درس و مشقش متمرکز شود. در طول هفتهٔ بعد امی هر ساختمانی را که به آن دسترسی داشت، گشت. به تک‌تک جام‌ها و لوح‌ها و عکس‌های روی هر دیواری نگاه کرد، اما هیچ‌کجا هیچ اثری از توماس آلین نبود.
Emily
وقتی کاپشنش را درآورد، حس کرد چیزی در جیبش خش‌خش می‌کند. یک پاکت‌نامه بود. نشست و بازش کرد. داخل پاکت، نامه‌ای دست‌نویس بود که گوشه‌هایش چروکیده و زرد بودند، انگار کسی سال‌ها پیش آن را فرستاده و امی فراموش کرده بود دورش بیندازد.
hosna
املین عزیز، تغییر در راه است
sharon
«وقتی خودت رو برای بدترین اتفاق ممکن آماده کنی، هر اتفاقی هم که بیفته به بدی تصوراتت نیست.»
me
جوناس داشت از نفوذ حرف می‌زد. این کلمه معادل دیگری برای قدرت بود. روزی که رفتند دیدن کلیسای برج‌گرد، بارلو چیزهایی دربارهٔ قدرت گفته بود. آدم‌های قدرت‌طلب همیشه وجود خواهند داشت. همین‌طور آدم‌هایی که برای به قدرت رسیدن حاضرن دست به هر کاری بزنن. امی حس کرد کمرش مورمور می‌شود. یعنی جوناس دست به چه کاری می‌زد؟
♡parisa♡
امی نفس راحتی کشید. مادرش خیلی عصبانی به نظر نمی‌رسید. امی که به محوطهٔ بی‌دروپیکر مدرسه نگاه می‌کرد، در آن هوای شرجی و نمکین نفس عمیق می‌کشید و لبخند می‌زد و مادرش را به‌سمت خوابگاه آدرِی راهنمایی می‌کرد. تعطیلات تابستانه در کِنِتیکِت خوش می‌گذشت، ولی دو ماهِ دیگر حتماً آماده می‌شد تا دوباره برگردد به مدرسه؛ به خانه‌اش.
اسمعیل زاده
جان را ببخش که به من گفت قرار است کجا بیایی، هر چند او هم نمی‌داند من کجا هستم. نامه‌های مرموزم را ببخش، ترسیدم که نکند به دست نااهلان بیفتند.
melina
من را ببخش که خودم را کشیش جا زدم؛ برای یک لحظه دیدنت چاره‌ای جز این نداشتم. از تو نمی‌خواهم این‌همه سال نبودنم را ببخشی، اما بدان که فکرش یک لحظه هم آرامم نمی‌گذارد.
melina
من را ببخش که خودم را کشیش جا زدم؛ برای یک لحظه دیدنت چاره‌ای جز این نداشتم. از تو نمی‌خواهم این‌همه سال نبودنم را ببخشی، اما بدان که فکرش یک لحظه هم آرامم نمی‌گذارد.
melina

حجم

۱۹۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

حجم

۱۹۵٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

قیمت:
۷۸,۰۰۰
تومان