بریدههایی از کتاب تابستانی به رنگ اقیانوس
۴٫۸
(۲۴)
مامان گفت: «این حرف رو نزن، تو داری تلاش میکنی، این یعنی همین حالا هم بهتر از تموم آدمهایی هستی که هیچوقت پا توی آب نذاشتن.»
«:Scarlet
جزیرهٔ نانزنجبیلی بخشی از وجود آنها بود و همیشه هم با
کاربر ۲۲۲۹۷۴۴
«بعضی وقتها مه نمیذاره دیده بشه. اما اون نور درهرصورت میدرخشه، مهم نیست چه اتفاقی بیفته.»
B.A.H.A.R
او همهچیز را ذرهذره در خودش میریخت، تا اینکه بالاخره احساساتش سرریز میشد و به بیرون فوران میکرد.
«:Scarlet
چیزهای جدید ممکنه ترسناک به نظر بیان، اما میتونن جالب هم باشن.
mahzooni
نصف زندگی، حضور داشتن توی زندگی دیگرانه. این چه معنایی داره
𝐑𝐎𝐒𝐄
«یه زمانی فکر میکردم آدمها یا کاملاً خوب هستن یا کاملاً بد. اما حالا اینطور فکر نمیکنم. بیشتر آدمها همزمان هم خوب هستن، هم بد.»
𝐑𝐎𝐒𝐄
«نصف زندگی، در خدمت دیگران بودنه و یه چیزهایی ارزش این رو دارن که آدم بهشون خدمت کنه.»
B.A.H.A.R
کَت گفت: «کار شاقی نکردم که.»
مِیکن گفت: «آخه همهٔ بچهها که به تلاش کردن ادامه نمیدن. تو جرئتش رو داری.
B.A.H.A.R
«تو آدم سرسختی هستی، کت. بلدی چطوری برای چیزی که میخوای، تلاش کنی و بجنگی.»
مسافر کتاب ها
من و تو، تو و من، تا ابد کنار هم خواهیم ماند.
𝐑𝐎𝐒𝐄
در زندگی، هیچ ضمانتی برای هیچچی وجود نداشت
𝐑𝐎𝐒𝐄
کَت ساکت بود. خودش میدانست که کار اولویت دارد. اما گاهی انگار کَت، اولویت آخر بود.
«:Scarlet
نصف زندگی، حضور داشتن توی زندگی دیگرانه.
«:Scarlet
لیلی گفت: «اگه میتونستم، وضعیت رو بهتر میکردم. ولی نمیتونم. هیچکی هیچوقت نمیتونه. اما هروقت که خواستی، میتونی رو شونهٔ من گریه کنی. قبوله؟»
«:Scarlet
چیزهای جدید ممکنه ترسناک به نظر بیان، اما میتونن جالب هم باشن
𝐑𝐎𝐒𝐄
بهترین جای دنیا برای من، کنار توئه.
𝐑𝐎𝐒𝐄
. کَت دلش میخواست خودش را به زمین بیندازد و بزند زیر گریه، مثل همان کاری که جوجو در فرودگاه کرده بود. فرقشان این بود که جوجو میدانست یک نفر هست که او را بغل کند، اما کَت نه. او همیشه خودش دست خودش را میگرفت تا از زمین بلند شود. باید میفهمید چطور اینجا هم همان کار را بکند.
B.A.H.A.R
لبته که جان هاروی آنهمه سال پشتسرهم برنده نشده بود. او فقط داشت خودش را بزرگ میکرد تا بقیه را کوچک کند
B.A.H.A.R
مِیکن ایستاد و گفت: «کجا رو از همه بیشتر دوست داری؟»
کَت جواب داد: «هر دفعه یه جا میریم. هنوز منطقهٔ شانسمون رو پیدا نکردیم.»
مِیکن گفت: «گاهی میتونین خودتون شانس رو به دست بیارین.
B.A.H.A.R
مامان گفت: «موج سنگینی بود. حالت خوبه؟»
کَت بهزور نفس کشید و گفت: «من این کار رو خوب بلد نیستم.»
مامان گفت: «این حرف رو نزن، تو داری تلاش میکنی، این یعنی همین حالا هم بهتر از تموم آدمهایی هستی که هیچوقت پا توی آب نذاشتن.»
B.A.H.A.R
همهٔ آدمها فکر میکنن بچگیشون سحرآمیز بوده. اون موقع نمیدونستم وقتی هم بزرگ بشم، همچین احساسی دارم یا نه!»
B.A.H.A.R
حرف اشتباه زدن کار بدی بود، اما شاید سکوت کردن حتی از آن هم بدتر بود.
B.A.H.A.R
بعد از هفتهها برنامه چیدن، بالاخره همان جایی بود که میخواست.
B.A.H.A.R
یک دقیقه بعد، زنگی به صدا درآمد. ماهی را وزن و ثبت کرده بودند و داشتند به کامیون غذای سیار میبردند.
مِیکن گفت: «نذار این چیزها روت تأثیر بذاره.»
B.A.H.A.R
مِیکن گفت: «نذار این چیزها روت تأثیر بذاره.»
تا خورشید طلوع کند، هشت ماهی صید شده بود که دوتایشان را جان هاروی گرفته بود. ناامید نشدن کار سختی بود.
B.A.H.A.R
مامان بهندرت عذرخواهی میکرد. اما این عذرخواهی، مثل باندپیچی کردن زخمی بود که به بخیه نیاز داشت
B.A.H.A.R
کَت گفت: «من میرم بخوابم. تا وقتی هم که شماها مشکلتون رو حل نکنین، از اینجا نمیرم. شماها آدمهای بزرگی هستین، پس بهتره مثل آدمبزرگها رفتار کنین.»
B.A.H.A.R
کَت دلش میخواست خودش را به زمین بیندازد و بزند زیر گریه، مثل همان کاری که جوجو در فرودگاه کرده بود. فرقشان این بود که جوجو میدانست یک نفر هست که او را بغل کند، اما کَت نه. او همیشه خودش دست خودش را میگرفت تا از زمین بلند شود.
«:Scarlet
بهترین جای دنیا برای من، کنار توئه.
ـ کرم ابریشم در کتاب کرم ابریشم و جوجو: رفاقت ابدی
«:Scarlet
حجم
۶۶۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۶۶۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان