بریدههایی از کتاب فلسفه تنهایی
۳٫۳
(۱۴۸)
کسانی که احساس تنهایی میکنند بیشتر خودشان دلشان میخواهد که تنها باشند چون حاضر نیستند هزینههای روحی و روانی آمیختن با بقیه آدمها را بپردازند. آنها نوعی حساسیت به افراد دیگر دارند و بیش از اندازه از دیگران متأثر میشوند.
Anonymous
درد وقتی شدید میشود جهان و زبان ما را ویران میکند. درد کلام را خرد میکند و آدم حتی از گفتن آن هم عاجز میشود.
Colorful Dark ( starr )
یک دوگانگی یا تضاد در وجود ما هست که ما را، هم بهسوی دیگران میکشاند، چون نیازمندشان هستیم و هم ما را پس میراند چون نیازمند حفظ فاصله از دیگران هستیم و میخواهیم به حال خودمان باشیم.
Colorful Dark ( starr )
تنهایی، چه از نظر منطقی چه از نظر تجربی، ربطی به تنها بودن ندارد. آنچه درباره تنهایی مهم است شمار افرادی نیست که دوروبر آدم هستند، بلکه احساسی است که فرد از رابطهاش با دیگران دارد.
مهدی
تنهایی ما را به نحوی معنادار و اثربخش از دیگران جدا نگه میدارد، اما درست بههمینترتیب ما را از خودمان هم جدا میاندازد، از آن جنبههایی از وجود خودمان که فقط در ارتباط و پیوند با دیگران است که هستی مییابد و رشد میکند. استندال مینویسد: «در خلوت و انزوا به هر چیزی میتوان دست یافت غیر از شخصیت».
hadi_mn97
در خلوت و انزوا نمیشود «انسان» شد.
پروا
تنهایی، حالی است که در آن «کمتر از همیشه تنها هستیم
me
ما در خلوتِ خودمان نگاهِ «متفاوتی» به هستی و زندگی پیدا میکنیم، اما نه لزومآ نگاهی حقیقیتر.
Ahmad
درواقع خلوت و انزوا بدون کتاب تبعید است، زندان است، و شکنجه.
niloufar.dh
ما برخی احساسات را شرمآور میدانیم و دلمان نمیخواهد پیش دیگران اعتراف کنیم که چنین احساسی داریم. غالبآ این احساسات را حتی از خودمان هم پنهان میکنیم. تنهایی ازجمله همین احساسات است که شرمآور دانسته میشوند.
hadi_mn97
همیشه میگویند زمان همهچیز را عوض میکند، اما عملا این خودِ ما هستیم که باید همهچیز را عوض کنیم.
اندی وارهول
mahsa
تنهایی پدیدهای ذهنی است. ما وقتی احساس تنهایی میکنیم که روابط رضایتبخشی با دیگران نداریم
amir.yegane
برای آنکه فرد را بتوان در زمره افرادِ «تنها» به حساب آورد، خود آن فرد باید تنهاییاش را، که یک احساس معین است، احساس کند. این احساس نوعی احساس غم است. ما ممکن است گمان کنیم تنهاییم بیآنکه واقعآ تنها باشیم، اما اگر واقعآ نباشیم احساس تنهایی نمیکنیم. میزانِ احساس تنهایی افراد مطلقآ بستگی به حس و حالتِ عاطفی افراد دارد، و مطلقآ مستقل از همه دیگر عوامل عینی نظیرِ انزوای اجتماعی یا داشتن دوستان و خویشان معتمد و نزدیک است.
hadi_mn97
عشق حقیقی نوعی همزیستی است، نوعی یگانگی بین دو تن، اما نوعی از یگانگی که بههیچروی بیشکاف و گسست نیست ولی درعینحال وحدتی است که تفاوتها را میتواند در دل خودش جای دهد.
hadi_mn97
فقط کسی که قدرت دوست داشتن و عشق ورزیدن دارد میتواند احساس تنهایی کند. از سوی دیگر، شاید پربیراه نباشد که بگوییم فقط کسی که میتواند احساس تنهایی کند میتواند عشق بورزد یا دوست کسی باشد.
hadi_mn97
یکی از عوامل اصلی در میزان احساس تنهایی افراد، کشوری است که در آن زیست میکنند.
raheleh ahmadi
کسانی که احساس تنهایی میکنند بیشتر خودشان دلشان میخواهد که تنها باشند چون حاضر نیستند هزینههای روحی و روانی آمیختن با بقیه آدمها را بپردازند. آنها نوعی حساسیت به افراد دیگر دارند و بیش از اندازه از دیگران متأثر میشوند.
دیوید فاستر والاس
hadi_mn97
هایدگر میگوید این حرفِ چرندی است که عشق ما را کور میکند، بلکه بهعکس، عشق ما را وامیدارد چیزهایی را ببینیم که وقتی عاشق نبودیم نمیتوانستیم ببینیم.
mehrnaz
«بلوغ فراتر از هر چیزی ظرفیتِ تحملِ تنهایی و انزواجویی است.»
Ahmad
در چنین جامعهای بسیار حیاتی است که از خودت به دیگران چیز زیادی نگویی. حتی موقع حرف زدن باید بینهایت مراقب انتخاب کلمات میبودی، حتی در موقعیتهای آشکارا بیخطر، و حتی باید مراقب بیان احساسات شخصیات میبودی. ایمنترین راه در چنین موقعیتی این بود که ارتباطات شخصیات را به حداقل برسانی.
Jack
ما تنها زاده میشویم، تنها زندگی میکنیم، و تنها میمیریم
mahiro sama
همهشان درنهایت از تنهایی است که مینالند.
°DEHGHAN°
ما محتاج نگاه دیگران هستیم که به ما دوخته شود. در فلسفه دوران روشنگری بریتانیایی بر جنبه تیره و ویرانگر تنهایی مصرّانه تأکید میشود. انتونی اشلی کوپر، سومین ارلِ شفتسبری، مینویسد انسانها در برابر تنهایی عاجزتر از همه موجودات دیگر هستند.
farzanepoursoleiman
چنان غرق در تنهایی وحشتناکی بودم که به فکر خودکشی افتادم. تنها چیزی که جلویم را گرفت این فکر بود که هیچکس، مطلقآ هیچکس، از مرگ من متأثر نخواهد شد، و در مرگم حتی بیش از زندگیام تنها خواهم بود.
Bahar
ما در زندگیمان نیازمندِ دوستی و عشق هستیم. ما نیاز داریم نگرانِ کسی باشیم، و کسی هم نگرانِ ما باشد. وقتی نگرانِ کسی هستیم دنیا برایمان معنا پیدا میکند. این نگرانی نسبت درمورد دیگران است که به ما شخصیت میدهد.
hadi_mn97
آدمی ممکن است با خویشتن خویش بیگانه شود بیآنکه متوجه آن باشد، ولی تنهایی چنین نیست، چون تنهایی نوعی احساس رنج و درد است که بر اثر اختلال در روابط فرد با دیگران پدید میآید.
It's Hoor
همه افراد در درک و تجربه جهان تنهایند
It's Hoor
افرادی که احساس تنهایی میکنند احساس حقارت نیز دارند و خودشان را کمتر جذاب و از نظر اجتماعی نالایق میدانند. در آنها، در قیاس با افراد غیرتنها، شکاف عمیقتری میان آنچه هستند و آنچه میخواهند باشند وجود دارد.
hadi_mn97
ما هرگز نمیتوانیم مستقلِ از محیط و دوروبَرمان، مستقلِ از همه آنهایی که پیش از ما به ما شکل دادهاند خودمان را تعریف کنیم.
Ahmad
در نروژ و دانمارک، اکثریت قابل توجهی از شهروندان معتقدند که میتوان به اکثر آدمها اعتماد کرد، حالآنکه در برزیل و ترکیه یک نفر از ده نفر به چنین چیزی اعتقاد دارد.
hadi_mn97
حجم
۲۲۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۲۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۸۶,۰۰۰
۶۰,۲۰۰۳۰%
تومان