ژول دریافت که مدرسه را زیاد دوست ندارد اما نوشتن را دوست داشت. او شعر و داستان کوتاه مینوشت و تا آنجا که میتوانست مطالعه میکرد. هنگام خواندن و نوشتن، ژول فکر کرد که شاید برای وکیل شدن ساخته نشده است.
damon
ژول از طریق عموی خود به ویکتور هوگو، یکی از مشهورترین نویسندگان فرانسوی در تمام دوران معرفی شد. او همچنین با الکساندر دوما دوست شد. الکساندر جوان او را با ناشران مختلف آشنا کرد. ژول بعدها نوشت: "ما خیلی اتفاقی با هم دوست شدیم؛ بهتر است بگویم او اولین مشوق من بود."
damon
یک نظرسنجی مجله از ماجراهای کاپیتان هاتراس نشان داد که مردم میفهمند او چه میکند: "مخلوط کردن داستان و علم بدون سنگین کردن یکی یا کم کردن (کاهش) دیگری کار دشواری است. در اینجا آنها در یک ترکیب مهیج یکدیگر را تقویت میکنند. "
damon