بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روایت مطهر ۳: مباحث خانواده و روابط زن و مرد | طاقچه
تصویر جلد کتاب روایت مطهر ۳: مباحث خانواده و روابط زن و مرد

بریده‌هایی از کتاب روایت مطهر ۳: مباحث خانواده و روابط زن و مرد

نویسنده:حسین سوزنچی
انتشارات:انتشارات سدید
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
متأسفانه در کشور ما برخی مردان از گفتن جملات عاشقانه مانند «دوستت دارم» به همسر خود ابا دارند و آن را برای مرد کسر شأن می‌دانند، درحالی‌که بر اساس فرمایش پیامبر اکرم (ص) گفتن چنین جملاتی هرگز از قلب زن پاک نمی‌شود. محبتی که از طرف مرد شروع شود، باقی می‌ماند، اما محبتی که از جانب زن آغاز شود، معلوم نیست باقی بماند یا خیر. ابراز عشق و محبت به زنان آن‌قدر در روحیۀ آن‌ها تأثیرگذار است که اغلب مردانی که با اهداف سوء به دنبال به دست آوردن زنی هستند، این کار را از طریق ابراز علاقه‌های دروغین انجام می‌دهند و موفق هم می‌شوند؛ اگر ابراز عشق و علاقه به زن در محیط خانواده اتفاق بیفتد، قطعاً از بسیاری معضلات خانوادگی جلوگیری می‌شود.
m.salehi77
به‌طور کلی باید به این نکته توجه داشت که آرمان‌گرایی بدون درنظرگرفتن واقعیات، هرگز به نتیجه نمی‌رسد. در فضاهای غربی، همواره «ایدئالیسم» (آرمان‌گرایی) در مقابل «رئالیسم» (واقع‌گرایی) قرار دارد؛ و وقتی به حوزۀ مسائل اجتماعی می‌رسیم، تقابل این دو فکر به صورت جریان رادیکال و محافظه‌کار بروز می‌کند؛ اما اسلام در حوزۀ مسائل اجتماعی توانسته بین ابعاد مثبت این دو فکر، به این نحو جمع کند که برنامۀ خود را «آرمان‌گرایی واقع‌بینانه» تعریف کرده است.
m.salehi77
هر خریدی، خرید کالا نیست. یک دانشجو خریدار علم است؛ یک هنرجو خریدار هنر است. مرد نیز خریدار وصال زن است؛ این مسئله را نباید صرفاً از منظر جنسی دید؛ مرد، عاشق و زن، معشوق است و همواره عاشق به دنبال معشوق می‌رود و طالب وصال اوست. لذا خواستگاری مرد از زن به معنای طلب وصال و پیوند روحی با زن است و اگرهم گاهی تعبیر خریداری مطرح می‌شود، به معنای خریداری وصال است، نه خریداری کالا؛ چنان‌که حافظ می‌گوید: شهری است پر کرشمۀ خوبان ز شش جهت چیزیم نیست؛ ور نه خریدار هر ششم
m.salehi77
باید توجه کرد که اذن پدر در ازدواج دختر نقش وتویی و سلبی دارد، نه ایجابی؛ یعنی پدر حداکثر می‌تواند مانع از ازدواج دختر خود با شخصی خاص شود، اما اجازه ندارد او را مجبور به ازدواج با شخصی کند. دختر باید خودش انتخاب کند، اما بعد از این انتخاب، آ ن را به تأیید پدر نیز برساند. عقدی که یکی از طرفین مجبور به ازدواج شده باشد و رضایت نداشته باشد، از نظر شرعی باطل است.
m.salehi77
اذن پدر در ازدواج نقشی حمایتی دارد، یعنی نباید از سر لج‌بازی و خصومت باشد. نظر فقها در این مسئله این است که چنان‌که پدر بخواهد از این حق، سوءاستفاده کرده، بدون منطق و از روی لج‌بازی و مانند آن مانع ازدواج دختر گردد، این اذن از او ساقط است؛ ظاهراً در این‌باره اختلافی هم بین فقها وجود ندارد؛ و هرگاه چنین امری احراز شود، اذن پدر ساقط می‌شود.
m.salehi77
اساساً این اسلام بود که جلوی نگاه به زن به‌عنوان کالا راگرفت. در جاهلیت عرب، زنان جزء اموال شوهرانشان محسوب می‌شدند؛ اگر شوهری می‌مرد، زن او به ارث می‌رسید و وارث حق داشت آن زن را صاحب شود یا آن را به عقد شخص دیگری در آورده، مهریۀ او را بگیرد! اسلام تمام این قوانین را ملغی کرد و با هر قانونی که با نگاه کالابودن زن وضع شده بود، به شدت مبارزه کرد. متأسفانه امروزه در برخی مناطق کشور ما رسومی در ازدواج رایج شده که می‌توان آن را نوعی قیمت‌گذاری بر زنان دانست؛ آدابی مانند شیربها و امثال آن؛ اما باید توجه کرد که این رسوم، هیچ توجیهی در اندیشۀ دینی و اسلامی ندارد.
m.salehi77
کسی که اگر تا آخر عمر هم کار کند، نمی‌تواند پانصد سکه به دست آورد، چگونه زیر بار مهریۀ هزار سکه‌ای می‌رود؟ این علامت صداقت است یا دروغ‌گویی؟ امروزه قیمت سکه به‌گونه‌ای است که چهارده سکه یک هدیۀ گران‌قیمت محسوب می‌شود. هدیه اگر نشانۀ علاقۀ شوهر به زن است، چه موقع باید پرداخت شود؟ اول عقد. این تلقی که «مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته»، یک تلقی اسلامی نیست. سیرۀ پیامبر اکرم (ص) و ائمۀ اطهار (ع) هم چنین بوده که مهریه را هم‌زمان با عقد و عروسی پرداخت می‌کردند. از این‌رو مهریه در اصل، عندالمطالبه است و دختر بلافاصله بعد از عقد، می‌تواند مهریه را طلب کند، اما چنین مهریه‌هایی عملاً قابل مطالبه نیست!
m.salehi77
متأسفانه امروزه در کشور ما مهریه -که یک قانون کاملاً اسلامی است- به واسطۀ غلبۀ فرهنگ غربی در جامعه به شکلی کاملاً غربی اجرا می‌شود. بنا بر توضیحی که گذشت، مهریه باید نشانۀ صدق و صداقت باشد، درحالی‌که وقتی مردی مهریه‌ای را می‌پذیرد که هرگز امکان پرداخت آن را ندارد، در واقع از همان ابتدا زندگی را با دروغ آغاز می‌کند؛ چون مهریه اگرچه نوعی هدیه است، اما شرعاً و قانوناً دِینی است که بر عهدۀ مرد است و پرداخت آن واجب است؛ هنگامی که مرد به شکل قانونی مهریه‌ای را می‌پذیرد که توان پرداخت آن را ندارد، یعنی به همسرش وعده‌ای دروغین می‌دهد. این‌گونه است که امری که باید نشانۀ صداقت می‌بود، به نشانه کذب و دروغ تبدیل می‌شود
m.salehi77
با این‌که ازدواج مجدد زنی که شوهر او فوت کرده، هرگز به معنای بی‌وفایی به شوهر قبلی نیست؛ متأسفانه بعضاً مشاهده می‌شود در جامعۀ ما این امر (ازدواج زن بیوه) مورد نکوهش قرار می‌گیرد که کاری ۰۰۱% ضداسلامی است. در تاریخ اسلام چه بسا زنان مکرمه و بزرگی که با چند مرد ازدواج کرده‌اند و هرگز مورد نکوهش ائمۀ اطهار (ع) واقع نشده‌اند. برای مثال «اسماء بنت عمیس»، ابتدا همسر جعفر طیار بود و بعد از شهادت ایشان، به ازدواج ابوبکر در آمد؛ و بعد از وفات ابوبکر، به ازدواج حضرت علی (ع) درآمد.
m.salehi77
به لحاظ «تربیتی» اشکال شد که دو زنِ یک مرد (هووها)، هرگز نمی‌توانند رابطۀ مسالمت‌آمیزی با یکدیگر داشته باشند و در خانواده‌ای که همیشه دعوا جریان دارد، فرزندان تربیت سالمی پیدا نمی‌کنند. در پاسخ باید گفت اختلافی که بعضاً در خانواده‌های چندهمسری میان افراد اتفاق می‌افتد، ناشی از اصل قانون نیست، بلکه به دلیل عمل‌نکردن به تعالیم اخلاقی یا قانونی اسلام است. برخی مواقع اختلافات ناشی از مرد است و گاهی ناشی از یکی از زنان یا هر دوی آن‌ها و یا هر سۀ آن‌ها! اما این‌گونه نیست که به‌طور کلی هر ازدواج مجددی به لحاظ اشکال قانون، ناچار به اختلاف و نزاع ختم شود؛ به عبارت دیگر، قانون تعدد زوجات اگرچه در دستۀ قوانین آرمان‌گرایانه نیست و در دستۀ قوانین واقع‌گرایانه جا دارد، اما در صورتی که به درستی به آن عمل شود، موجب خلل در اهداف آرمانی زوجیت نمی‌شود.
m.salehi77
«رهبانیت»، راهی است که برخی متدینین در پیش می‌گیرند و غالباً به دیگران نیز توصیه می‌کنند. در حالی که این رویه، عملاً برای عامۀ مردم قابل توصیه و تجویز نیست؛ چرا که اولاً، رهبانیت به معنای تعطیلی غریزه یا ترک و سرکوب آن، برخلاف تعالیم اسلامی است؛ چنان‌که رسول اکرم (ص) فرمودند: «لا رهبانیة فی الاسلام»؛ در اسلام رهبانیت وجود ندارد. این‌که برخی متدینین به طور کلی نگاه مثبتی به روابط جنسی ندارند از رسوبات اندیشۀ مسیحی در میان مسلمانان است؛ در اسلام روابط حلال جنسی نه تنها مذموم نیست، بلکه برای ارضای حلال غریزه به منظور محفوظ نگه‌داشتن آن از حرام، ثواب بی‌شماری هم بر شمرده شده؛ دقیقاً مانند خوردن و خوابیدنی که برای رضای خدا انجام شود.
m.salehi77
دربارۀ این شبهه که حجاب در صدر اسلام الزامی و اجباری نبوده است؛ در پاسخ باید گفت که اولاً، این‌گونه نیست و در روایات مؤاخذه‌هایی برای برخی افراد در همین مسئله وجود دارد و ثانیاً، اساساً در زمان پیامبر (ص) و علی (ع) چنین معضلی در سطح جامعه رواج نداشته است؛ در زمان معاویه و یزید هم عملاً دغدغه‌ای برای مبارزه با چنین مسائلی وجود نداشته است. ازاین‌رو طبیعی است که در روایات یا نقل‌های تاریخی، شواهد زیادی از مؤاخذه در این موضوعات دیده نشود.
m.salehi77
دربارۀ این‌که سؤال می‌شود در زمان پیامبر و طبق احکام شرعی، حجاب بر اهل کتاب واجب نیست، چرا در کشور ما حجاب برای آن‌ها الزامی است؟ در پاسخ باید توجه داشت که اهل کتاب در زمان پیامبر و در احکام دینی، به‌نوعی شهروند درجۀ‌دو حساب می‌شده‌اند و اسلام در چنین شرایطی -که حجاب، نشانۀ منزلت اجتماعی بالاتر بوده- اهل کتاب، کنیزان و دیوانگان را از این حکم مستثنا کرده است و حتی زنان بی‌حجاب اهل کتاب، مورد رغبت افراد قرار نمی‌گرفتند؛ اما امروزه که به‌تبع فضای فرهنگی مدرن -که بعضاً برهنگی و بی‌حجابی نشانۀ بالاتربودن و شأن اجتماعی تلقی می‌شود- نباید به این افراد فرصت خودنمایی جنسی و به‌هم‌زدن فضای فرهنگی جامعۀ دینی داده شود.
m.salehi77
در روایات دینی، یکی از نشانه‌های مبارک‌بودن زن، پایین‌بودن میزان مهریۀ او دانسته شده است؛ شاید دلیلش این باشد که زنی که مهریۀ بالا طلب می‌کند، از ابتدا درصدد ایجاد ضمانت اجرا برای مسئلۀ طلاق است؛ پس او از ابتدا با دغدغه‌های مربوط به جدایی، زندگی خود را آغاز کرده و مهریه را نه به‌عنوان علامت صدق شوهر، بلکه به‌عنوان حربه‌ای برای غلبه بر او در نظر گرفته، پس احتمالاً او زندگی مشترک را همچون یک شرکت تجاری می‌بیند، نه محلی برای رسیدن به عشق؛ در نقطۀ مقابل، زنی که نگاهش به ازدواج، برقراری پیوند و اتحاد حقیقی و عاشقانه است، چون مهریه را هدیه‌ای می‌داند که به نشانۀ ابراز محبت صادقانه به او داده می‌شود، بر سر آن چانه نمی‌زند؛ و همین رویکرد به ازدواج است که در آینده می‌تواند موجب استحکام بیشتر خانواده باشد.
m.salehi77
یکی از شواهدی که نشان می‌دهد اصل تعدد زوجات با روحیۀ زنان منافاتی ندارد، این است که تعدد زوجات را از منظر زن دوم بنگریم. اگر تعدد زوجات با طبیعت زنان ناسازگار بود، هیچ زنی راضی نمی‌شد با وجود زن اول، با یک مرد به‌عنوان زن دوم ازدواج کند؛ در حالی که می دانیم این‌گونه نیست. شاهد دیگر آن است که اگر از بسیاری از زنان شیعه -که ادعا می‌کنند تعدد زوجات با طبیعت روحیۀ زن ناسازگار است- بپرسیم که آیا حاضرند به‌عنوان زن دوم با یکی از اولیا و ائمۀ دین ازدواج کنند، پاسخ چه خواهد بود؟ به نظر نمی‌رسد کسی مخالفت کند؛ چرا که همه از ایمان، عدالت و صداقت آن ولّیِ دین اطمینان دارند؛ از این‌رو می‌توان گفت آن‌چه زنان به‌طور طبیعی در تعدد زوجات نگران آن هستند، مسئلۀ عدالت از جانب مرد است -که البته دغدغۀ به‌جایی است و اسلام هم بر همین مسئله تأکید جدی دارد- نه اصل تعدد زوجات.
m.salehi77
به لحاظ «روحی» گفته شد که عشق تجزیه‌بردار نیست و یک نفر چگونه می‌تواند عاشق دو نفر باشد؟ پاسخ این است که آن‌چه تجزیه‌اش به کاستنش می‌انجامد، امور مادی است، نه در امور معنوی؛ شاهد مهمش این‌که چنین نیست که با آمدن فرزند جدید و عشق ورزیدن به او، لزوماً از عشق و محبت والدین نسبت به فرزند قبلی کم شود.
m.salehi77
به لحاظ «تربیتی» اشکال شد که دو زنِ یک مرد (هووها)، هرگز نمی‌توانند رابطۀ مسالمت‌آمیزی با یکدیگر داشته باشند و در خانواده‌ای که همیشه دعوا جریان دارد، فرزندان تربیت سالمی پیدا نمی‌کنند. در پاسخ باید گفت اختلافی که بعضاً در خانواده‌های چندهمسری میان افراد اتفاق می‌افتد، ناشی از اصل قانون نیست، بلکه به دلیل عمل‌نکردن به تعالیم اخلاقی یا قانونی اسلام است. برخی مواقع اختلافات ناشی از مرد است و گاهی ناشی از یکی از زنان یا هر دوی آن‌ها و یا هر سۀ آن‌ها! اما این‌گونه نیست که به‌طور کلی هر ازدواج مجددی به لحاظ اشکال قانون، ناچار به اختلاف و نزاع ختم شود؛ به عبارت دیگر، قانون تعدد زوجات اگرچه در دستۀ قوانین آرمان‌گرایانه نیست و در دستۀ قوانین واقع‌گرایانه جا دارد، اما در صورتی که به درستی به آن عمل شود، موجب خلل در اهداف آرمانی زوجیت نمی‌شود.
m.salehi77

حجم

۶۹۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۶۹۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان