بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق و روابط موهوم | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق و روابط موهوم

بریده‌هایی از کتاب عشق و روابط موهوم

نویسنده:جان ولوود
انتشارات:چاپ و نشر نظر
امتیاز:
۴.۵از ۸ رأی
۴٫۵
(۸)
این تکیه کردن‌های مداوم به دیگران برای رسیدن به آرامش، بارها و بارها ما را شکسته است. جان ولوود
sol
در نهایت ما باید به این آگاهی برسیم که عشق موجودات فانی را فانی بدانیم و هیچ‌گاه صد در صد به آن تکیه نکنیم و تنها عشق حضرت حق را پایدار و جاویدان بدانیم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
مردم به دلیل شباهت شما به فرد دیگر، برایتان ارزش قائل نمی‌شوند. پس یاد بگیرید که خود را با خود مقایسه کنید نه با دیگران.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
طبیعت همهٔ روابط در این دنیا این‌گونه است که هر اتصالی با احتمال جدایی همراه است. این یک عیب در عشق، انسان‌ها یا هستی نیست. به آن معنا نیست که شما بد هستید یا دیگران نقصی دارند یا زندگی ناعادلانه است. بلکه ضربان زندگی تا ابد نوسان دارد و تغییر می‌کند.
sol
باید اعتراف کنم تنها چیزی که به من آرامش واقعی می‌داد نیاز شدید به عشق ورزیدن بود و اینکه بدانم کسی مرا عاشقانه دوست خواهد داشت.
|ݐ.الف
جورج اورول نوشت که هدف از آفرینش ذات انسان آن نیست که کامل باشد و شکست نخورد، بلکه هدف نهایی آن است که آمادگی آن را داشته باشد که از زندگی شکست بخورد و بشکند. این قیمتی است که برای عشق ورزیدن در دنیای فانی در نهایت باید بپردازد
Mahya
وقتی والدین ما عشق ورزیدن به خود را یاد نگرفته‌اند، قادر نخواهند بود به ما نیز این عشق را منتقل کنند و به‌طور اجتناب ناپذیری برای ترمیم اعتماد به نفس شکنندهٔ خود، به فرزندانشان فشار می‌آورند و آنها را محدود می‌کنند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
آری گفتن بی‌قید و شرط درک و ظرفیت بالای انسانی را می‌طلبد که معمولاً با تمرین‌های معنوی زیادی امکان‌پذیر است
soltani
به راستی انسان‌ها همیشه نمی‌توانند به دیگران بدون هیچ قید و شرطی عشق بورزند و تحت هر شرایطی به دیگران و خودشان بدون هیچ توقعی آری بگویند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
محبوب بی‌همتای رؤیاهایمان، کسی که می‌تواند ما را به اوج زیبایی و شادمانی ببرد، مخلوقی بیش نیست و هرگز قادر نخواهد بود همهٔ نیازهای ما را برطرف کند چراکه او خود مملو از نقص و بی‌نهایت نیازمند است. این آگاهی ما را از وابسته شدن به فرد خاص یا غرق شدن در رابطه نجات می‌دهد. عشق هوشمندانه وآگاهانه آن است که یاد بگیریم اشتیاق و میل درونی خود را بشناسیم و بر روی موج‌های درخشان و زندهٔ آن سوار شویم و همزمان درک کنیم جز ذات الهی که کامل و بی‌نیاز است، هیچ‌کس نمی‌تواند این عطش را در ما به‌طور کامل سیراب کند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
هیچ حربه‌ای برای درک حقیقت نیرومندتر از پذیرش و عشق به خویشتن نیست. سوامی پراجنانپد شما هیچ‌گاه عظمت عشق را درک نمی‌کنید تا عشق به خویشتن را یاد نگیرید. آرنود دژاردن
sol
اسکار وایلد شاعر و نویسندهٔ معروف ایرلندی، با همان زیرکی و شوخ طبعی همیشگی در جایی گفته است: «خودتان باشید؛ دیگران از پیش جای خود را گرفته‌اند.»
sol
صمیمیت زمانی اتفاق می‌افتد که ما هر دو بپذیریم، دیگری وجود دارد و باید تفاوت‌های دیگری را به رسمیت بشناسیم و او را آن‌طور که هست بپذیریم و او را به چشم غریبه‌ای خارج از خودمان نبینیم.
soltani
این وضع نمی‌تواند تا ابد ادامه داشته باشد، این کاملاً قابل درک است، چراکه به راستی انسان‌ها همیشه نمی‌توانند به دیگران بدون هیچ قید و شرطی عشق بورزند و تحت هر شرایطی به دیگران و خودشان بدون هیچ توقعی آری بگویند.
soltani
هیچ نفرتی به دیگران بدون داشتن نفرت به خود امکان‌پذیر نیست
soltani
این نیاز به سرزنش کردن دیگران فقط از احساس منفی که نسبت به خود داریم نشأت می‌گیرد که در حقیقت تماماً از احساس بی‌توجهی و بی‌مهری که دیگران نسبت به ما روا داشتند شکل گرفته است
soltani
نفرت به خود، اساس تمام خشونت‌ها و زشتی‌های دنیاست
soltani
چه کسی احساس ناخوشایند دارد؟ کسی که به دنبال خطاهای دیگران باشد. مهم‌ترین عنصر مخرب در روابط انسانی، این اصرار به تخریب و مقصر جلوه دادن و به دنبال آن قضاوت کردن و پس زدن یکدیگر است که در نهایت منجر به حس انتقام‌جویی می‌شود. و پیشامدهای غم‌انگیز آن در همه جا مشهود است: در خصومت‌های خانوادگی، در ازدواج، خانواده‌ها و ادارات، جنگ و نزاع بین ملت‌ها و ستیز مداوم بین مردمی که قادر نیستند تفاوت‌های خودشان را با دیگران بپذیرند
Mahya
درست است، ما مستحق رسیدن به عشقی کامل هستیم. این حق مسلم ما از بدو تولد بوده است. اما مشکل اینجاست که ما در جاهای اشتباه به دنبال آن می‌گردیم- جایی خارج از خودمان یا آدم‌هایی ناکامل که خود زخم دیده و آسیب‌پذیرند. با آنکه عشق حقیقی در لحظاتی در روابط طلوع می‌کند و به ما گرما می‌بخشد، اما نمی‌توانیم به دیگران به منزلهٔ منبعی استوار و دائمی تکیه کنیم. با وجود آنکه عشق زمینی نمادی از عشق فانی ناکامل است، بعد دیگری از این عشق وجود دارد که کامل و فناناپذیر و در دسترس است.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
وقتی ما در درون خود احساس عشق نکنیم چگونه می‌توانیم به دیگران عشق حقیقی بورزیم؟ اگر جراحت‌های قلب‌مان مانع از عشق‌ورزیدن ما به دیگران شود، دیگر چه چیزی برای یکدیگر خواهیم داشت؟
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
تعقیب کننده با طلب کردن، سعی در حفظ رابطه دارد و آن را کنترل می‌کند. دوری کننده از عشق ورزیدن فرار می‌کند و احساساتش را بروز نمی‌دهد.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
وقتی با فرزاندان‌مان ارتباط خوبی ایجاد کنیم باعث تقویت اعتماد به نفس آنها می‌شویم و از درون به آنها قدرت می‌بخشیم تا خودشان را بپذیرند. اما داشتن روابط خوب، کافی نیست. فرزندان هم نیاز دارند که به آنها فضای کافی بدهیم تا بتوانند زمانی را برای خودشان باشند. پیوند افراطی والدین با فرزندان بدون دادن فضای کافی مانند تجاوز کردن به حریم شخصی آنهاست و باعث ایجاد ترس و خفقان در نهایت زدگی آنها می‌شود.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
زیباترین محبتی که می‌توانیم به دیگران بکنیم این است که بگذاریم خودشان باشند، بدون آنکه برای خواسته‌های خود، آنها را با کنترل کردن ممتد خسته و آزادی عمل‌شان را سلب کنیم. مجموع این‌ها، یعنی گشایش قلب در کنار گرما بخشیدن به محیط اطراف‌مان باعث می‌شود زیبایی‌های طبیعی همه چیز و همه کس را ببینیم و قدردان آنها باشیم- و این همان عشق حقیقی است.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
از آنجایی که ما به وجود خودمان بی‌اعتمادیم، باید بیاموزیم که عشق بی‌قید و شرط یعنی مهر ورزیدن ابتدا به خودمان و پذیرش نقص‌های درونمان. تنها همین نکته است که ما را قادر می‌سازد تا دیگران را با نقص‌هایشان بپذیریم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
حتی زمانی که والدین، ما را از ته قلب‌شان بدون هیچ قید و شرطی دوست داشتند با توجه به محدودیت‌های بشری نمی‌توانستند این عشق را به‌طور متداوم نشان دهند. آنها تقصیرکار نیستند و این به آن معنا نیست که والدین‌مان آدم‌های بد یا کاهلی بودند بلکه آنها هم مثل بقیهٔ آدم‌ها ترس‌ها، نگرانی‌ها و دلواپسی‌ها، ظرفیت‌ها و همچنین آسیب‌های خودشان را از عشق ورزیدن بی‌قید و شرط دارند. آنها هم مثل ما برای عشق‌ورزی حقیقی و کامل ظرفیت محدودی دارند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
وقتی کودکان با افزایش سن پی به این حقیقت می‌برند که عشق‌های انسانی، فرایندی دائمی و قابل‌اتکا نیست، درون قلب‌شان گره‌هایی از ترس به وجود می‌آید و به این پختگی می‌رسند که به راستی در دنیا هیچ عشق کامل و بدون قید و شرطی وجود ندارد و همین حقیقت به ظاهر تلخ، آنها را به‌هم می‌ریزد و روح و روان‌شان را به هم می‌ریزد و ممکن است رفتارشان با دیگران سرد شود و در لاک خود فرو روند و از عشق دوری کنند
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
باید یاد بگیرید که خودتان را با جراحت‌هایتان مهربانانه و گرم در آغوش بگیرید تا پوستهٔ سخت و تدافعی و ضخیمی که دور قلب شما را گرفته است، شکسته شود. این همان نقطه‌ای است که داروی شفابخش، قلب‌تان را التیام می‌بخشد.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
عشق چیزی جز دوست داشتن و احترام گذاشتن به فردیت افراد نیست. احساس نفرت به نوعی فریاد زدن برای کمک است. فریادِ قسمتی از ما که احساس ناتوانی و گم‌گشتگی می‌کند. و در واقع ما باید این احساس را کالبدشکافی کنیم. هدف آن است که قادر باشیم نفرت را که مظهری از ناتوانی و عجز در خودمان است دیگر به چشم دشمن یا شیطان نگاه نکنیم، بلکه با آن دوست شویم و برای درمانش تلاش کنیم و پی ببریم که از این احساس نفرت چه سودی قرار است عایدمان شود. به خاطر داشته باشید که نفرت فقط زمانی ویرانگر می‌شود که ما آن را به عنوان اسلحه‌ای علیه خودمان یا دیگران استفاده کنیم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
چرا والدین‌تان شما را بیشتر دوست نداشتند؟ چرا عشق آنها شرطی بوده یا دائمی نیست؟ اگر بتوانید نوع نگاهتان را تغییر دهید و مانند بچه‌ای که رنجیده و شاکی است به موضوع نگاه نکنید و به‌عنوان یک انسان بالغ آنها را ارزیابی کنید، خواهید دید که آنها افرادی مثل خودتان هستند که مثل شما ضربه‌های روحی خورده‌اند و دردهای خودشان را دارند. آنها سال‌ها تلاش کرده‌اند که زندگی را حفظ کنند و روابط عاطفی‌شان را پایدار نگه دارند و در نهایت خودشان و راهشان را پیدا کنند. سختی‌های زندگی، اضطراب‌ها و محدودیت‌ها باعث شده نتوانند به‌طور کامل و همیشه کنار شما باشند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
فرض کنید روزی قایق شما با یک قایق خالی در میان آب شاخ به شاخ شود، از آنجایی که قایق خالی است شاید شما خشمگین نشوید و این برخورد را تصادفی بیش نبینید. ولی اگر همان قایق توسط قایقرانی هدایت شود به‌هم می‌ریزید و خشم تمام وجود شما را فرا می‌گیرد. نکتهٔ این داستان آن جاست که در واقع والدینی که شما را نادیده گرفته‌اند، افرادی که در کودکی شما را آزرده‌خاطر ساخته‌اند، رانندهٔ خشمگینی که با شما شاخ به شاخ شده، در حقیقت همگی همان قایق خالی بیش نیستند، فقط کافی است نگاه‌مان را تغییر دهیم و از زاویه‌ای جدید به موضوع بنگریم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷

حجم

۱۸۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۸۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان