بریدههایی از کتاب مساله حجاب
۴٫۴
(۱۷۸)
اسلام مخصوصا تأکید کرده است که زن هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود.
pichak
«... برهنگی بیماری عصرماست. من پیرمردم و شاید حرفهای خندهآور بزنم. اما به گمان من تن عریان تو باید از آنِ کسی باشد که روح عریانش را دوست میداری. بد نیست اگر اندیشه تو در اینباره مال ده سال پیش باشد، مال دوران پوشیدگی. نترس این ده سال تو را پیرتر نخواهد کرد. به هر حال امیدوارم تو آخرین کسی باشی که تبعه جزیره لُختیها بشوی...»
بانو
اگر مرد تمتعات جنسی را منحصر به همسر قانونی خود کند و تصمیم بگیرد همینکه از کنار همسر خود بیرون آمد و پا به درون اجتماع گذاشت، دیگر درباره این مسائل نیندیشد، قطعا در این صورت بهتر میتواند فعال باشد تا اینکه همه فکرش متوجه این زن و آن دختر و این قد و بالا و این طنّازی و آن عشوهگری باشد و دائما نقشه طرح کند که چگونه با فلان خانم آشنا شود.
آیا اگر زن، ساده و سنگین به دنبال کار خود برود برای اجتماع بهتر است یا آنکه برای یک بیرون رفتن چند ساعت پای آئینه و میز توالت وقت خود را تلف کند و زمانی هم که بیرون رفت تمام سعیش این باشد که افکار مردان را متوجه خود سازد و جوانان را که باید مظهر اراده و فعالیت و تصمیم اجتماع باشند به موجوداتی هوسباز و چشمچران و بیاراده تبدیل کند؟
S
امام صادق فرمود: «اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهامِ اِبْلیسَ مَسْمومٌ وَ کمْ نَظْرَةٍ اَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَویلَةً» یعنی نگاه کردن تیری است زهرآلود از ناحیه شیطان. چه بسیارند نگاههایی که بعدها حسرتها و تأسفهای طولانی به دنبال خود آوردهاند.
S
آری یک نوع فعالیت اقتصادی رایج شده است که باید آن را ثمره بیحجابی دانست و آن این است که بنکدار به جای اینکه بکوشد جنس بهتر و مرغوبتر برای مشتریان خود تهیه کند، یک مانکن را به عنوان فروشنده میآورد، نیروی زنانگی و سرمایه عصمت و عفاف او را استخدام میکند و وسیله پول درآوردن و خالیکردن جیبها قرار میدهد. یک فروشنده باید کالا را همانطوری که هست به مشتری ارائه دهد ولی یک دختر خوشگل فروشنده با ادا و اطوار و ژستهای زنانه و در معرض قراردادن جاذبه جنسی خود مشتری را جلب میکند. بسیاری از افراد که اصلاً مشتری نیستند برای اینکه چند دقیقه با او حرف بزنند یک چیزی هم میخرند.
آیا این فعالیت اجتماعی است؟ آیا این تجارت است یا کلاهبرداری و رذالت؟
S
چون درِ خانهها همیشه باز بود و اجازه گرفتن هم بین عربها متداول نبود و حتی اجازه خواستن را نوعی اهانت نسبت به خود میدانستند سرزده و بیاطلاع قبلی وارد خانههای یکدیگر میشدند.
اسلام این رسم غلط را منسوخ کرد، دستور داد سرزده داخل خانههای مورد سکونت دیگران نشوند. روشن است که فلسفه این حکم دو چیز است: یکی موضوع ناموس یعنی پوشیده بودن زن، و از همین جهت این دستور با آیات پوشش یکجا ذکر شده است. دیگر اینکه هر کسی در محل سکونت خود اسراری دارد و مایل نیست دیگران بفهمند. حتی دو نفر رفیق صمیمی هم باید این نکته را رعایت کنند زیرا ممکن است دو دوست یکرنگ در عین یگانگی و یکرنگی هر کدام از نظر زندگی خصوصی اسراری داشته باشند که نخواهند دیگری بفهمد.
S
عقیده بعضی از کارشناسان اجتماعی این است که علت این افراط و بیبندوباری توهّمهای غلطی است که اجتماع درباره حجاب داشته است. علت این بوده که حقایق گفته نشده است. اگر همانطور که اسلام خود گفته است گفته میشد کار به اینجاها که کشیده است کشیده نمیشد. اینجا از آنجاهاست که باید گفت: «از پاپ کاتولیکتر نباید بود» ، «کاسه از آش گرمتر صحیح نیست» .
قرآن کریم در سوره حُجُرات میفرماید: «یا اَیهَا الَّذینَ امَنوا لا تُقَدِّموا بَینَ یدَیِ اللّهِ وَ رَسولِهِ» یعنی ای مؤمنین! از خدا و رسول خدا جلو نیفتید. مقصود از جلو افتادن از خدا و پیغمبر این است که کار دینداری و مقدسمآبی را به جایی رسانیم که خدا و رسول نگفتهاند و بخواهیم از پیغمبر هم جلوتر حرکت کنیم.
S
«از لحاظ هنر مایه تأسف است که به آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیرممکن گردد.»
F313
در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهایی برای مرد وجود دارد. اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل برخلاف حیثیت اجتماع است او را جلب میکند. هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلاً با لباس کامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه زندان و نه ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به شمار میرود.
برعکس، پوشیده بودن زن ـ در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است ـ موجب کرامت و احترام بیشتر اوست، زیرا او را از تعرض افراد جِلف و فاقد اخلاق مصون میدارد.
S
سپس در آیه دوم میفرماید: اگر پس از استعلام و استجازه دریافتید که کسی در خانه نیست، وارد نشوید مگر اینکه به شما اجازه داده شود، مثلاً صاحب خانه کلید خانه را به شما بدهد یا خودش حضور داشته باشد و اجازه بدهد.
بعد میفرماید: «وَ اِذا قیلَ لَکمُ ارْجِعوا فَارْجِعوا» اگر صاحبخانه به شما گفت برگردید نمیتوانیم شما را بپذیریم، شما هم برگردید و ناراحت نشوید.
قبلاً گفتیم اعراب اجازه خواستن را ننگ میشمردند. و این از نادانی آنها بود، کما اینکه الآن هم در اجتماع ما نپذیرفتن وارد، هر چند به موجب عذری باشد، اهانت به وارد تلقی میشود و این از نادانی ماست. اگر کسی به در خانهای برود و صاحبخانه بگوید من الآن وقت ندارم شما را بپذیرم، به او برمیخورد و چه بسا قهر کند و هر جا بنشیند بگوید من رفتم به در منزل فلانی، مرا راه نداد. این هم یک نادانی و جهالت است.
ما باید دستور قرآن را در اینباره به کار ببندیم. به کار بستن این دستور تکلّفات و ناراحتیهای زیادی را از ما دور میسازد.
S
ر مورد مسأله دوم شکی نیست که حتی در صورتی که تلذذ و ریبه هم نباشد دست دادن زن و مرد اجنبی جایز نیست مگر اینکه جامهای حائل باشد مانند دستکش. در این مسأله، هم در روایات و هم در فتاوای فقها اتفاق کلمه میباشد.
مهدی فیروزان
ریشه حسادت خودخواهی و از غرایز و احساسات شخصی میباشد ولی غیرت یک حس اجتماعی و نوعی است و فایده و هدفش متوجه دیگران است.
abbas aghaei
بدون شک پدیده «برهنگی» بیماری عصر ماست. دیر یا زود این پدیده به عنوان یک «بیماری» شناخته خواهد شد
مهدی
اصولاً اگر التذاذهای جنسی و منظورهای شهوانی در کار نیست چه اصراری است که بیرون رفتن زن به این شکل باشد؟ چرا اصرار میورزند که دبیرستانهای مختلط به وجود آورند؟
پارساالسلطنه
برتراند راسل میگوید:
«از لحاظ هنر مایه تأسف است که به آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیرممکن گردد.»
تسنیم
امام صادق فرمود: «خداوند زیباست و دوست میدارد که بندهای خود را بیاراید و زیبا نماید و برعکس فقر را و تظاهر به فقر را دشمن میدارد. اگر خداوند نعمتی به شما عنایت کرد باید اثر آن نعمت در زندگی شما نمایان گردد.» به آن حضرت گفتند چگونه اثر نعمت خدا نمایان گردد؟ فرمود: «به اینکه جامه شخص نظیف باشد، بوی خوش استعمال کند، خانه خود را با گچ سفید کند، بیرون خانه را جاروب کند، حتی پیش از غروب چراغها را روشن
najmeh
حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی ـ چنانکه بعدا شرح خواهیم داد ـ بسی سختتر و مشکلتر بوده است
مهدی
اشتباه فروید و امثال او در این است که پنداشتهاند تنها راه آرام کردن غرایز ارضاء و اشباع بیحد و حصر آنهاست. اینها فقط متوجه محدودیتها و ممنوعیتها و عواقب سوء آنها شدهاند و مدعی هستند که قید و ممنوعیت، غریزه را عاصی و منحرف و سرکش و ناآرام میسازد. طرحشان این است که برای ایجاد آرامش این غریزه باید به آن آزادی مطلق داد، آنهم بدین معنی که به زن اجازه هر جلوهگری و به مرد اجازه هر تماسی داده شود.
اینها چون یک طرف قضیه را خواندهاند توجه نکردهاند که همانطور که محدودیت و ممنوعیت، غریزه را سرکوب و تولید عقده میکند، رها کردن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات درآوردن آن را دیوانه میسازد، و چون این امکان وجود ندارد که هر خواستهای برای هر فردی برآورده شود، بلکه امکان ندارد همه خواستههای بیپایان یک فرد برآورده شود، غریزه بدتر سرکوب میشود و عقده روحی به وجود میآید.
به عقیده ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است: یکی ارضاء غریزه در حد حاجت طبیعی، و دیگر جلوگیری از تهییج و تحریک آن.
abbas aghaei
این کفشهای پاشنهبلند برای چیست؟ جز برای این است که حرکات ماهیچههای کفل را به دیگران نشان دهد؟
پارساالسلطنه
به قول ویل دورانت:
«دامنهای کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است.»
abbas aghaei
ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند، فریاد بزند که به دنبال من بیا، سر بسر من بگذار، متلک بگو، در مقابل من زانو بزن، اظهار عشق و پرستش کن.
آیا حیثیت زن ایجاب میکند که اینچنین باشد؟ آیا اگر ساده و آرام بیاید و برود، حواسپرتکن نباشد و نگاههای شهوتآلود مردان را به سوی خود جلب نکند، برخلاف حیثیت زن یا برخلاف حیثیت مرد یا برخلاف مصالح اجتماع یا برخلاف اصل آزادی فرد است؟
آری اگر کسی بگوید زن را باید در خانه حبس و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه بیرون رفتن از خانه به او نداد، البته این با آزادی طبیعی و حیثیت انسانی و حقوق خدادادی زن منافات دارد. چنین چیزی در حجابهای غیراسلام بوده است ولی در اسلام نبوده و نیست.
haed135
از نظر ما در مرد تمایل به عفاف و پاکی زن وجود دارد، یعنی مرد رغبت خاصی دارد که همسرش پاک و دستنخورده باشد، همچنانکه در خود زن نیز تمایل خاصی به عفاف وجود دارد. البته در زن تمایل به اینکه شوهر با زن دیگر رابطه و آمیزش نداشته باشد نیز وجود دارد ولی این تمایل به عقیده ما ریشه دیگری دارد مغایر با ریشه تمایل مشابهی که در مرد است. آنچه در مرد وجود دارد غیرت است و یا آمیختهای است از حسادت و غیرت، ولی آنچه در زن وجود دارد صرفا حسادت است.
Fatemeh Karimian
او پس از آنکه به دخترش اجازه میدهد «فقط به خاطر هنر میتوان لخت و عریان به روی صحنه رفت» و تأکید میکند که این لختی منحصرا در روی صحنه و برای ضرورت هنر باشد، مینویسد:
«... برهنگی بیماری عصرماست. من پیرمردم و شاید حرفهای خندهآور بزنم. اما به گمان من تن عریان تو باید از آنِ کسی باشد که روح عریانش را دوست میداری. بد نیست اگر اندیشه تو در اینباره مال ده سال پیش باشد، مال دوران پوشیدگی. نترس این ده سال تو را پیرتر نخواهد کرد
مهدی
«آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها میگردد
F313
خداوند همانطور که ناخوش میدارد آنچه را نهی کرده است مردم انجام دهند دوست دارد آنچه را اجازه داده است و بلامانع شمرده مردم آن را همانطور بلامانع تلقی کنند؛ از پیش خود چیزی را که خداوند ممنوع نکرده است ممنوع نشمارند.
sadaf
تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خواندهام در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است، اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و بهوسیله اسلام در عرب پیدا شده است
مهدی
شرافت زن اقتضا میکند که هنگامی که از خانه بیرون میرود متین و سنگین و باوقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچگونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد، عملاً مرد را به سوی خود دعوت نکند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنیدار به سخن خود آهنگ ندهد، چه آنکه گاهی اوقات ژستها سخن میگویند، راه رفتن انسان سخن میگوید، طرز حرفزدنش یک حرف دیگری میزند.
haed135
ریشه بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد. فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنانکه باید رهنمایی نشده است و از این نظر فوقالعاده نیازمند است
مهدی
در جلد اول تاریخ تمدن صفحه ۵۵۲ راجع به ایرانیان قدیم میگوید:
«در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد میکردند...»
آنگاه چنین میگوید:
«پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کارکردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر گوشهنشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفتهرفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت، و این امر خود مبنای پردهپوشی در میان مسلمانان به شمار میرود. زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمیزش کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را ولو پدر یا برادرشان باشد ببینند. در نقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد...»
الحمدالله علی کل حال
یا اَیهَا النَّبِیُّ قُلْ لاَِزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلابیبِهِنَّ ذلِک اَدْنی اَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللّهُ غَفورا رَحیما (۵۹) لَئِنْ لَمْ ینْتَهِ الْمُنافِقونَ وَالَّذینَ فی قُلوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفونَ فِی الْمَدینَةِ لَنُغْرِینَّک بِهِمْ ثُمَّ لایجاوِرونَک فیها اِلاّ قَلیلاً (۶۰) .
ای پیغمبر! به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنین بگو که جِلبابهای (روسریها) خویش را به خود نزدیک سازند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیکتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در شهر نگرانی به وجود میآورند، از کارهای خود دست برندارند ما تو را علیه ایشان خواهیم برانگیخت. در آن وقت فقط مدت کمی در مجاورت تو خواهند زیست.
در این آیه دو مطلب را باید مورد دقت قرار داد: یکی اینکه «جلباب» چیست و نزدیک
فاطمه
حجم
۱۷۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۳۳ صفحه
حجم
۱۷۹٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۲۳۳ صفحه
قیمت:
۳۳,۰۰۰
۱۳,۲۰۰۶۰%
تومان