
بریدههایی از کتاب مجیستریوم؛ جلد دوم
نویسنده:هولی بلک، کاساندرا کلر
مترجم:محیا کمالوند
انتشارات:انتشارات پرتقال
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۸از ۳۵ رأی
۴٫۸
(۳۵)
هیچ خیانتی بدتر از خیانت رفیق نیست
kavion
شاید کال آنقدر باهوش نبود که به چنین فکری بیفتد، اما آنقدرها هم خنگ نبود که با این حرف مخالفتی کند.
StarShadow
استاد روفوس که کنار کال نشسته بود، گفت: «مسئلهٔ مهم اینجاست که باید یاد بگیرین همیشه شرایط رو کنترل کنین. باقی آدمها به آتش واکنش نشون میدن، ولی اگه شما کنترلگرِ داستان باشین، قدرت دست شماست.»
این جمله بهشکل آزاردهندهای شبیهِ حرفی بود که آلاستر در تابستان به او زده بود: بهترین راهی که میتونیم از شرّ وراجیهای همسایهها در امان باشیم، اینه که شرایطی رو که ممکنه هوک رو ببینن، خودمون کنترل کنیم. اکثراً گمان میکردند که دوران آموزش آلاستر در مجیستریوم بر او تأثیری نگذاشته است؛ اما بههرحال، استاد او هم روفوس بوده.
StarShadow
بذار مردهها مرده بمونن.»
اِملی کتابدار کوچک
آدم نمیتواند هیولایی را بکشد که درون خودش است.
pari
پایان نزدیکتر از چیزیه که فکرش رو بکنی
کاربر ۱۶۶۶۰۰۵
انگار خودمون رو آتیش زدیم و بعدشم تو گِل غلت زدیم.
rozhin
پیشخدمت گفت: «آقای دوینتر، شما این پسر رو میشناسین؟»
جاسپر جرعهای از نوشیدنیاش را سر کشید و با چشمهای قهوهایرنگش سرتاپای کال - از موهای بههمریخته تا کتانیهای کثیفش - را وَرانداز کرد.
جاسپر گفت: «تاحالا تو عمرم ندیدهمش.»
احساسات مثبت کال نسبت به جاسپر، در یک لحظه دود شد و به هوا رفت. «جاسپرِ دروغگو...»
𝓑𝓸𝓸𝓴
کال گفت: «پولدارن؟ خُب، حداقل تو یهو اینجا سَروکلهت با لباس راحتی پیدا نشده.»
آرون نیشش باز شد و گفت: «تو همیشه خوب بلدی چطوری با ورودت جلبتوجه کنی.»
کال متوجه شد که منظور آرون، ملاقاتشان در آزمونِ آهنی بود. کال در آن آزمون جوهر یک خودکار را روی آرون خالی کرده بود.
𝓑𝓸𝓸𝓴
هر زهری، خودش یهجور پادزهره، فقط بستگی به میزانش داره
rozhin
«من اینقدر ترسناکم که خودمم دارم میترسم...»
rozhin
«خُب، حالا معمای دوم... من خستهت میکنم، ولی وقتیکه میرم، تو غصهٔ از دست دادنم رو میخوری. تو میتونی من رو بکشی، ولی من هیچوقت نمیمیرم.»
کال با خودش فکر کرد: خودِ دشمن! اما این اصلاً جواب خوبی برای یک معما نبود؛ بود؟
آنها به هم نگاه کردند. اینبار تامارا گفت:
«زمان.»
پسری که زنده ماند
گوشهای کال زنگ زد: یکی از شماها شکست میخوره، یکیتون میمیره، یکیتون هم قبلاً مرده.
حرف او حالا دیگر برای کال معنا داشت، چون میدانست کدامیک از آن سه نفر است؛ کالم هانت قبلاً مرده بود!
ومبت بدعنق
انگار تنها تفاوت آدمهای دنیا، در کوتاه و بلند بودن فهرست کارهای شرورانهٔ آنها بود.
اِملی کتابدار کوچک
او کمکم نگران دنیایی شده بود که انگار هیچ آدم خوبی در آن نمانده بود.
sara22
چطور کسی میتواند هیولایی را بکشد که درون خودش است.
Hehe
«یا شایدم اصلاً بهتره بری توی قیافه و باهاش حرف نزنی. من با تامارا که حرف نمیزنم، خودش میاد سراغم و من رو کتک میزنه. اینم میتونه یه راهی باشه که کیمیا اول بیاد سراغ تو. تازه، اگه بزندت، یَخِتون هم وا میشه.»
الکس گفت: «شایدم مَفصل شونهم وا بشه!»
rozhin
میتونست بدتر از این باشه.
rozhin
یه چیزایی هست که واقعاً نمیشه اداش رو درآورد.
rozhin
«خُب، شروع میکنیم. چیزی که آغاز داره، ولی پایان نداره؛ البته پایان همهٔ چیزاییه که آغاز میشن!»
کال گفت: «مرگ.»
rozhin
«مسئلهٔ مهم اینجاست که باید یاد بگیرین همیشه شرایط رو کنترل کنین. باقی آدمها به شرایط واکنش نشون میدن، ولی اگه شما شرایط رو کنترل کنین، قدرت دست شماست.»
کاربر ۱۶۴۴۹۶۹
«مسئلهٔ مهم اینجاست که باید یاد بگیرین همیشه شرایط رو کنترل کنین. باقی آدمها به شرایط واکنش نشون میدن، ولی اگه شما شرایط رو کنترل کنین، قدرت دست شماست.»
🕊️📚kerm ketab
هر زهری، خودش یهجور پادزهره، فقط بستگی به میزانش داره.
✦𝑵𝒐𝒓𝒂✦
حریف رو بنداز توی یه مسیری که تو برتری داشته باشی. خودت برای خودت مزیت درست کن.
rozhin
ما همیشه اعضای خانوادهمون رو درست نمیشناسیم.
rozhin
هیچ خیانتی بدتر از خیانت رفیق نیست.
rozhin
کمکم نگران دنیایی شده بود که انگار هیچ آدم خوبی در آن نمانده بود. انگار تنها تفاوت آدمهای دنیا، در کوتاه و بلند بودن فهرست کارهای شرورانهٔ آنها بود.
rozhin
چطور کسی میتواند هیولایی را بکشد که درون خودش است.
rozhin
او کمکم نگران دنیایی شده بود که انگار هیچ آدم خوبی در آن نمانده بود. انگار تنها تفاوت آدمهای دنیا، در کوتاه و بلند بودن فهرست کارهای شرورانهٔ آنها بود.
SnOwOlF
چطور کسی میتواند هیولایی را بکشد که درون خودش است.
SnOwOlF
حجم
۴۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۴۰۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان