بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی | طاقچه
تصویر جلد کتاب صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی

بریده‌هایی از کتاب صدای غذا خوردن یک حلزون وحشی

انتشارات:نشر نو
امتیاز:
۳.۷از ۸۷ رأی
۳٫۷
(۸۷)
به حجم کاری که باید انجام شود، دشواری‌هایی که باید بر آنها غلبه شود، یا هدفی که باید به آن رسید، فکر نکن، بلکه با جدیت سرگرم کاری شو که در دست داری، بگذار همین برای امروز کافی باشد.
pejman
«حلزون چه جانور خلّاقی است ... هنگامی که گیر همسایهٔ بدی می‌افتد خانه‌اش را برمی‌دارد و از آنجا می‌رود.»
Mina
طبیعت پناهگاه روح است ... حتی غنی‌تر از تخیل انسان
شراره
به حجم کاری که باید انجام شود، دشواری‌هایی که باید بر آنها غلبه شود، یا هدفی که باید به آن رسید، فکر نکن، بلکه با جدیت سرگرم کاری شو که در دست داری، بگذار همین برای امروز کافی باشد.
m.mah
گاهی این جانوران خرد می‌شوند و چنین به نظر می‌رسد که به کلی نابود شده‌اند؛ اما باز دست به کار می‌شوند و ظرف چند روز تمام شکاف‌های پرشمارشان را مرمت می‌کنند ... تا خانهٔ ویران را از نو بسازند. اما تمام درزها و بندها به آسانی دیده می‌شوند، زیرا رنگ‌شان از قسمت‌های دیگر روشن‌تر است، و کل صدف، تا اندازه‌ای، شبیه لباس کهنه‌ای است که وصله‌دوزی شده باشد
جزر و مد
زنده ماندن اغلب بستگی به تمرکز بر یک چیز خاص دارد: یک رابطه، یک باور، یا یک امید که تعادل خویش را بر لبهٔ امکان حفظ کرده است. یا چیزی زودگذرتر: آن‌طور که آفتاب از شیشهٔ سخت و به ظاهر نفوذناپذیر پنجره‌ای می‌گذرد و پتو را گرم می‌کند
محسن
شاید آنگاه، روزی در آیندهٔ دور، به تدریج، حتی بدون آنکه متوجه شوی، به پاسخ راه پیدا کنی.
zeinab_mdi70
عمق خاصی از بیماری هست که در انزوایش گزنده و سوزناک می‌شود؛ تنها قاعدهٔ زندگی بلاتکلیفی است، و تنها حرکت گذر زمان. از کار افتادن حتی یک چیز دیگر را نمی‌توان تحمل کرد، و گاه حتی تماشای دوستان و خانواده را نیز نمی‌توان تاب آورد. شکافی ناگفته و پرنشدنی ممکن است عریض‌تر شود. حتی اگر هنوز همان کسی باشید که بودید، بازهم در عمل نمی‌توانید کاملاً همان کسی که هستید باشید. گاه حتی کسانی که خوب می‌شناسیدشان ترک‌تان می‌کنند، و آنگاه حتی شخصی که به عنوان خودتان می‌شناسید نیز رفته‌رفته عوض می‌شود.
محسن
ارسطو در قرن چهارم پیش از میلاد در کتاب تاریخ جانوران گفته که دندان‌های حلزون «تیز، و کوچک، و ظریف» هستند. حلزون من حدود ۲۶۴۰ دندان داشت، پس من کلمهٔ «فراوان» را هم به توصیف ارسطو اضافه کردم. دندان‌ها رو به داخل‌اند تا حلزون بتواند غذایش را محکم بگیرد؛ آنها با داشتن حدود ۳۳ دندان در هر ردیف و شاید حدود هشتاد ردیف دندان، نوارتسمه‌ای پُردندان به نام تراش یا سوهانک را می‌سازند که مانند یک سوهان عمل می‌کند. پس به همین دلیل بود که حلزون من هنگام رنده کردن قارچ سرش را بالا و پایین می‌کرد؛ همچنین چهارگوش بودن عجیب سوراخ‌هایی که در پاکت نامه‌ها و فهرست‌هایم کشف کرده بودم را نیز توضیح می‌داد. هنگامی که ردیف جلوی دندان‌ها ساییده می‌شوند، ردیف تازه‌ای از عقب اضافه می‌شود و تراش به تدریج جلو می‌آید و ظرف مدت چهار تا شش هفته کاملاً جانشین می‌شود. تراش‌ها با رژیم غذایی هر حلزون خاص سازش می‌یابند و می‌توانند ویژگی شاخص یک گونه برای شناسایی آن باشند.
مامانِ کتابخون
«تنهایی برای تمام انسان‌ها شکنجه است.»
محسن
حلزونی که از گزینه‌های غذایی‌اش راضی یا از شرایط آب‌وهوایی خشنود نباشد، به خواب خواهد رفت و غیرفعال خواهد شد. ضربان قلبش تا فقط چند بار در دقیقه آهسته می‌شود، و جذب اکسیژن به یک پنجم زمان فعالیت می‌رسد
جزر و مد
«تنهایی برای تمام انسان‌ها شکنجه است.» بیماری تنها می‌کند؛ تنها نامرئی می‌شود؛ نامرئی فراموش.
منکسر
بدون مشاهده نه علم به وجود می‌آمد و نه ادبیات
Chista
هیچ چالشی برایش آن‌قدر بزرگ نبود که نتواند از عهده‌اش برآید؛ اگر به مانعی همچون یک شاخه می‌رسید، به جای آنکه مسیر طولانی در پیش بگیرد و آن را دور بزند، پس از یک وارسی کوتاه از آن بالا می‌رفت و رد می‌شد.
Mina
به حجم کاری که باید انجام شود، دشواری‌هایی که باید بر آنها غلبه شود، یا هدفی که باید به آن رسید، فکر نکن، بلکه با جدیت سرگرم کاری شو که در دست داری، بگذار همین برای امروز کافی باشد. سر ویلیام آزلر، «پزشک» (۱۸۴۹ تا ۱۹۱۹)
yalda
طبیعت پناهگاه روح است ... حتی غنی‌تر از تخیل انسان
az_kh
اتاق نشیمنْ مطبش شد و بیمارانش را همان‌جا معاینه می‌کرد. در کودکی وقتی به دیدارشان می‌رفتم، از این وحشت داشتم که صدای سرفه‌ام را بشنود. کمی خس‌خس گلو یا اندکی رنگ‌پریدگی کافی بود که با عجله سراغ ظرفی بزرگ از چوب بستنی‌های دراز و حال‌به‌هم‌زنِ نگهدارندهٔ زبان (آبسلانگ) برود و تا مرز بالا آوردن آن را در حلقم فرو کند. با این حال، وقتی به تماس تلفنی یک بیمار جواب می‌داد، حتی اگر نیمه‌شب بود، همیشه نخستین کلمه‌هایی که از دهانش خارج می‌شد این بود که «از اینکه می‌شنوم حال‌تان خوب نیست بسیار متأسفم.» چقدر کم پیش می‌آید که آدم چنین همدلی‌ای را از زبان یک پزشک بشنود.
Irandokht
همه چیز در جهان اشیاء و جانوران هنوز پر از حادثه است حادثه‌هایی که تو می‌توانی در آنها نقش داشته باشی.
شراره
«حلزون چه جانور خلّاقی است ... هنگامی که گیر همسایهٔ بدی می‌افتد خانه‌اش را برمی‌دارد و از آنجا می‌رود.»
نَــسـی
همه گروگان‌های زمان هستیم. همهٔ ما تعداد دقیقه‌ها و ساعت‌های یکسانی برای زندگی در یک روز داریم و با این حال من احساس نمی‌کردم که سهم مساوی گرفته‌ام.
mojgan
ما همه گروگان‌های زمان هستیم.
mahii
حلزون، آخوندک، مارمولک یا هر شکل دست‌نخورده و اهلی‌نشدهٔ حیات، که محصول میلیون‌ها سال بقا روی سیارهٔ زمین باشد، و ارتباطش با انسان او را از طبیعت وحشی نگسلیده باشد، می‌تواند نقش مرشدی معنوی را برای موجود گمشده‌ای بازی کند که تمدن اهلی‌اش کرده و در نتیجه غریزه‌های زندگی کردنش را فراموش کرده است. برای آموختن معنای زندگی، استادی بهتر از جان‌به‌دربردگان تاریخ حیات نیست. ورد احضار این استادان تیزبینی و صبوری در مشاهده است.
Judy
«احتیاط و دوراندیشی به نظر می‌آید اندیشه‌های حلزون باشند ... چه شکوهی در خزیدن حلزون هست، چه تأملی، چه جدیتی، چه ملاحظه‌ای و با این حال چه اطمینان پابرجایی! بی‌تردید حلزون نماد والای ذهنی عمیقاً خفته در خویش است.»
فاطمه ناجی
شاید من سالادم را تازه ترجیح می‌دادم، اما حلزون سالادش را نیمه‌مرده ترجیح می‌داد، زیرا به گل‌های بنفشهٔ زنده‌ای که زیر سایه‌شان می‌خوابید حتی یک بار هم لب نزده بود. آدم باید به سلیقهٔ موجودات دیگر، هر اندازه که عجیب باشد، احترام بگذارد، و من با کمال میل این کار را کردم.
somayeh.
سعی کن خود پرسش‌ها را دوست داشته باشی چنانکه گویی اتاق‌هایی دربسته یا کتاب‌هایی نوشته به زبانی بسیار بیگانه هستند. دنبال پاسخ‌ها نگرد، پاسخ‌هایی که اکنون نمی‌توان آنها را به تو داد، زیرا از عهدهٔ زندگی با آنها برنخواهی آمد. و نکته همین است که با هر چیزی زندگی کنی. اکنون با پرسش‌ها زندگی کن. راینر ماریا ریلکه، ۱۹۰۳ از نامه‌هایی به شاعر جوان (۱۹۲۹)
Chista
از میان ما آنها که بیمارند حامل ترس‌های خاموش کسانی هستند که از سلامت برخوردارند.
m.mah
به حجم کاری که باید انجام شود، دشواری‌هایی که باید بر آنها غلبه شود، یا هدفی که باید به آن رسید، فکر نکن، بلکه با جدیت سرگرم کاری شو که در دست داری، بگذار همین برای امروز کافی باشد. سر ویلیام آزلر، «پزشک» (۱۸۴۹ تا ۱۹۱۹)
کاربر ۹۲۴۵۵۲
وقتی ماه‌ها به بطالت از پی هم گذشتند، به یاد آوردن آنکه چرا جزئیات بی‌پایان زندگی در سلامت و کار درست تا آن اندازه مهم جلوه می‌کردند، سخت شد.
محسن
بیماری تنها می‌کند؛ تنها نامرئی می‌شود؛ نامرئی فراموش.
محسن
زنده ماندن اغلب بستگی به تمرکز بر یک چیز خاص دارد: یک رابطه، یک باور، یا یک امید که تعادل خویش را بر لبهٔ امکان حفظ کرده است. یا چیزی زودگذرتر
mahii

حجم

۷۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۷۱۸٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۶۹,۰۰۰
۳۴,۵۰۰
۵۰%
تومان