«چون از روی یه سری خلافکار شبیهسازی شدیم، معنیش این نیست که ما هم همون کارهایی رو انجام دادیم که اونها بهخاطرش افتادن زندان.»
aram0_0
بهمحض اینکه از باشگاه دور میشویم و دوباره برمیگردیم به محوطه، من مسئولیت کار را بر عهده میگیرم (دقیق نمیدانم چرا همیشه این اتفاق میافتد. در بعضی موقعیتها، وقتی هیچکس نمیداند باید چه کار کرد، ماجرا برای من اینقدر واضح است که انگار دارم از روی برگهٔ راهنما میخوانم). «مشکل اول لباسهامونه.»
=o
شاید فراری باشیم، شاید مثل حیوان به دنبال شکارمان باشند، ولی آزادی ارزش خیلی چیزها را دارد.
aram0_0
ایدهٔ اصلی اوسیریس مقایسهٔ طبیعت و تربیت بوده؛ اگر شما آدمهایی شرور را بگیرید و در محیطی بیعیبونقص بزرگشان کنید و زندگی کاملی برایشان بسازید، آیا باز هم در آینده شرور میشوند چون این شر در طبیعتشان است؟ یا تبدیل میشوند به آدمهایی درستکار چون اینجوری تربیتشان کردهاید؟
aram0_0
ولی وقتی آدم حس دوست داشته شدن را تجربه میکند، دیگر تحمل نگاه پر از نفرت آدمها برایش سخت میشود.
aram0_0