همه آدمها حتی باهوشترین و سیاهترینشان نقطهضعفهایی دارند و فقط کسی که با تو زیر یک سقف زندگی کرده باشد میتواند تمام نقطهضعفهای تو را بداند و باید همه حواست را جمع کنی که همسرت دشمنت نشود که اگر شد بهتر از همه میتواند تو را زمین بزند
tazi
بعضی چیزا رو باید از دست بدی تا بفهمی حضورشون چه ارزشی داشته!
یك رهگذر
بدبختیا خودشون ردیاب دارن، نمیخواد منتظرشون باشی، وقتش که شد میآن سراغت.
یك رهگذر
وقتی زنی حاضر میشود با تو بماند با اینکه میداند زنی دیگر بیشتر فضای قلبت را پر کرده است یعنی خیلی تو را میخواهد
یك رهگذر
عشق مثل یه مرضه. اگه به جونت افتاد انگار که خوره افتاده به جونت. حاضری بمیری ولی از چشم کسی که دوست داری نیفتی.
tazi
واقعاً دنیا جای مسخرهای بود! چیزهایی که نمیخواستی و دوست نداشتی دودستی به تو میچسبیدند و رهایت نمیکردند و چیزهایی که با تکتک سلولهایت میخواستی، انگار برنامهریزی شده بودند که تو را در اولین فرصت رها کنند.
nina
کلمات میتونن مثل خنجر سمت خودت برگردن.
یك رهگذر
انگار اینبار چیزی توی تاریکی وجودم خزیده بود. هیچ جای زندگی عادلانه نبود. یعنی زندگی اصلاً قرار نبود عادلانه باشد. نمیدانم ما اشتباه برداشت کرده بودیم یا کسی به ما دروغ گفته بود!
الکن :)💛
تو را نومید کرده است و نومید کردن روح یک جوان جنایتی است بالاتر از همه جنایتهایی که تا حالا مرتکب شده است. قسم میخورم که همین کافی است تا او را بیرحمانه بکشم.
ARASTEH
از زنی پاکباخته مگر توقع دیگری میرود؟ مگر میشود به او گفت نبین، حسرت نخور و نخواه؟!
ARASTEH