بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نامه های سیاه | طاقچه
تصویر جلد کتاب نامه های سیاه

بریده‌هایی از کتاب نامه های سیاه

نویسنده:بهاره شریفی
انتشارات:انتشارات سخن
امتیاز:
۳.۹از ۱۶۰ رأی
۳٫۹
(۱۶۰)
همه آدم‌ها حتی باهوش‌ترین و سیاه‌ترینشان نقطه‌ضعف‌هایی دارند و فقط کسی که با تو زیر یک سقف زندگی کرده باشد می‌تواند تمام نقطه‌ضعف‌های تو را بداند و باید همه حواست را جمع کنی که همسرت دشمنت نشود که اگر شد بهتر از همه می‌تواند تو را زمین بزند
tazi
بعضی چیزا رو باید از دست بدی تا بفهمی حضورشون چه ارزشی داشته!
یك رهگذر
بدبختیا خودشون ردیاب دارن، نمی‌خواد منتظرشون باشی، وقتش که شد می‌آن سراغت.
یك رهگذر
وقتی زنی حاضر می‌شود با تو بماند با این‌که می‌داند زنی دیگر بیشتر فضای قلبت را پر کرده است یعنی خیلی تو را می‌خواهد
یك رهگذر
کلمات می‌تونن مثل خنجر سمت خودت برگردن.
یك رهگذر
عشق مثل یه مرضه. اگه به جونت افتاد انگار که خوره افتاده به جونت. حاضری بمیری ولی از چشم کسی که دوست داری نیفتی.
tazi
واقعاً دنیا جای مسخره‌ای بود! چیزهایی که نمی‌خواستی و دوست نداشتی دودستی به تو می‌چسبیدند و رهایت نمی‌کردند و چیزهایی که با تک‌تک سلول‌هایت می‌خواستی، انگار برنامه‌ریزی شده بودند که تو را در اولین فرصت رها کنند.
nina
تو را نومید کرده است و نومید کردن روح یک جوان جنایتی است بالاتر از همه جنایت‌هایی که تا حالا مرتکب شده است. قسم می‌خورم که همین کافی است تا او را بی‌رحمانه بکشم.
ARASTEH
انگار این‌بار چیزی توی تاریکی وجودم خزیده بود. هیچ جای زندگی عادلانه نبود. یعنی زندگی اصلاً قرار نبود عادلانه باشد. نمی‌دانم ما اشتباه برداشت کرده بودیم یا کسی به ما دروغ گفته بود!
الکن :)💛
بعضی آدما توی زندگی آدم نباشن خودش نعمته.
روژینا
نباید به هر کسی اعتماد کنی. حتی اگه کسی باشه که ادعا می‌کنه با تمام وجود عاشقته.
روژینا
خدایا روز حسابت هم همین است، نه؟ این‌که بنشینی و نگاه کنی و حسرت بخوری چه را صرف چه کردی؛ که جانت آتش بگیرد؛ که تو هر چه را که داشتی گذاشتی ولی در راهی بی‌فایده!
zh2411
هنوز می‌فهمیدم که بعد از تجربه‌ای تلخ، آدم دنبال جایگزین می‌گردد و این جایگزین‌ها همیشه انتخاب‌های اشتباهی هستند. همیشه فقط برای این انتخاب می‌شوند که دل‌شکستگی حاصل از شکست را از دل طرف پاک کنند و بعد تاریخ انقضایشان فرا می‌رسد.
AvaZoghi
از زنی پاکباخته مگر توقع دیگری می‌رود؟ مگر می‌شود به او گفت نبین، حسرت نخور و نخواه؟!
ARASTEH
حماقتی که خودم هم می‌دانستم پایان تلخی دارد، ولی من افسون بودم... دختر لحظه‌های پر از لذت بدون فکر به نتیجه‌اش
ARASTEH
درد دارد که جایگزین کسی باشی؛ که کسی تو را به خاطر خودت نخواهد
یك رهگذر
هر عملی عکس‌العملی را در پی خواهد داشت و نمی‌شود کاری کرد و بی‌خیال از این‌که این اتفاق متعلق به گذشته است از کنارش گذشت و به زندگی نرمال برگشت. جریان زندگی همیشه هم مثل رود نیست که کثیفی‌ها و زباله‌ها را با خودش ببرد و کم‌کم دوباره آب، صاف و روان شود. زندگی بیشتر شبیه صفحه‌ای است سخت که هر عمل درست مثل خراش ریزی روی آن خط خواهد انداخت. خراش می‌تواند آن‌قدر کوچک باشد که میان نوشته‌ها و طرح‌های زیبای آن به نظر نیاید، ولی گاهی رد می‌اندازد درست وسط چهره زندگی‌ات و هر چقدر هم ترمیمش کنی و رنگ بزنی و بند بزنی، باز هم ردش جا خواهد ماند.
tazi
«حسرت» چیزی بود که می‌دانستم به این راحتی‌ها دست از سرم برنمی‌دارد. من شاید راهم را اشتباه رفته بودم. شاید آدم اشتباهی را انتخاب کرده بودم ولی خانواده‌ام هم من را سمت دره بدبختی هل داده بودند. اگر پشت انتخابم مانده بودند و جوری رفتار کرده بودند که روزبه می‌دانست پشت من خانواده‌ای است که اگر دست از پا خطا کند دودمانش را به باد می‌دهد شاید هرگز به خودش جرأت نمی‌داد این‌طور رهایم کند.
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
دلیل این‌که این‌طور صدای یک نفر منقلبم می‌کرد تنهایی بود. کسی را نداشتم که بدون سرزنش و تمسخر از دردهایم برایش بگویم و وجودم این‌قدر تشنه شده بود که با چنین تلنگری به خودش می‌پیچید و می‌خواست از شر این همه درد و فشار خلاص شود، ولی باید افسارش را می‌کشیدم. هیچ‌کسی در این دنیا نبود که بی‌منت و بی‌درخواست به روی کسی آغوش باز کند
کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
قوانین مسخره و ناعادلانه زندگی گاهی آدم را سمتی سوق می‌دهد که با این‌که می‌دانی راهی که می‌روی تا خود جهنم ادامه دارد، ولی باز هم ناگزیری از انتخاب!
AvaZoghi

حجم

۵۵۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۵۶ صفحه

حجم

۵۵۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۵۶ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
۴۲,۵۰۰
۵۰%
تومان