بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اگر حقیقت این باشد | طاقچه
تصویر جلد کتاب اگر حقیقت این باشد

بریده‌هایی از کتاب اگر حقیقت این باشد

نویسنده:کالین هوور
انتشارات:نشر آموت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۰۱ رأی
۴٫۳
(۱۰۱)
ـ پتریکور دیگه چیه؟ ـ بوی بارون تازه بعد از یه روز گرم. برای این بو از کلمهٔ پتریکور استفاده می‌کنن.
Yasaman
وقتی بدترینِ بدترین‌ها را تجربه می‌کنی، دوست داری این کار را بکنی. دنبال آدم‌هایی مثل خودت می‌گردی... آدم‌هایی گرفتارتر از خودت... و از آنها استفاده می‌کنی که حسّت نسبت به اتفاقات وحشتناکی که برای خودت افتاده، بهتر شود.
Atikhezli
یافت. هر روزی که گذشت، بر اعتبار عشق ما افزود. و عشق در نگاه اول، یعنی همین. عشق در نگاه اول وجود ندارد، مگر این که به اندازهٔ کافی کنار کسی بمانی تا چنین عشقی ساخته شود.
Zohreh
«نمی‌شناسمت، اما مطمئنم اگر می‌شناختم، دوستت داشتم.»
nasim
مادرم می‌گفت خانه‌ها هم روح دارند، اگر حقیقت داشته باشد، فکر می‌کنم روح خانهٔ وریتی هم مثل ظاهرش تیره و پلید باشد.
Atikhezli
ماجرا این بود. می‌خواستم نسخه تخیلی‌ام از جهان، تاریک‌تر از جهان واقعی‌ام باشد. وگرنه باید هر دو جهان را ترک می‌گفتم.
zahra
مراقبت از جسم فرق چندانی با مراقبت از فرزندتان ندارد. گاهی سخت است، گاهی می‌خواهید تسلیم شوید و به خواسته‌اش تن دهید. اما اگر کوتاه بیایید، چند سال بعد عواقب وخیمش را خواهید دید.
Zohreh
هر زنی می‌داند اگر می‌خواهد مردی را برای همیشه نگه دارد، باید طوری رفتار کند انگار قادر است یک روزه او را فراموش کند و کنار بگذارد. و آن موقع بود که نویسنده شدم.
monir
دوست ندارم کسی راحت به درونیاتم پی ببرد.
امیر
مادرم می‌گفت خانه‌ها هم روح دارند، اگر حقیقت داشته باشد، فکر می‌کنم روح خانهٔ وریتی هم مثل ظاهرش تیره و پلید باشد.
Nix
آدم‌ها به این امید ازدواج می‌کنند که سال‌های سال به خوشی و شادی در کنار هم زندگی کنند. اما اگر یکی از آنها این‌چنین دچار مشکل شود، دیگری هم باید به پای او بسوزد و بقیهٔ عمرش را با تعهداتش زندگی کند؟
امیر
مادرم می‌گفت خانه‌ها هم روح دارند، اگر حقیقت داشته باشد، فکر می‌کنم روح خانهٔ وریتی هم مثل ظاهرش تیره و پلید باشد.
Nix
وقتی نوشتن را شروع کردم، هدفم معروف شدن نبود. همین قدر که عده‌ای کتاب‌هایم را بخوانند و بتوانم از پس هزینه‌های زندگی بر بیایم، برایم کافی بود. نویسنده‌های کمی به قلهٔ شهرت، ثروت و موفقیت می‌رسند، بنابراین من هم چنین آرزوی جاه‌طلبانه‌ای در سر نداشته‌ام.
امیر
زندگینامهٔ راستین، باعث انزجار خواننده از نویسنده خواهد شد.
monir
«من یه نویسنده‌ام، هر وقت زمانش برسه، حقیقت رو می‌گم.
monir
مادرم می‌گفت خانه‌ها هم روح دارند
Shaghayegh
هیچ‌کس از درون دوست‌داشتنی نیست.
Shaghayegh
مثل این بود که به یک غریبه بگویی: «نمی‌شناسمت، اما مطمئنم اگر می‌شناختم، دوستت داشتم.»
Shaghayegh
پیش از آن که آن شب جرمی را ببینم، گم‌گشته نبودم؛ اما قطعآ لحظه‌ای که از آن‌سوی اتاق به من چشم‌دوخت، پیدا شدم.
Aerwyna
من یه نویسنده‌ام، هر وقت زمانش برسه، حقیقت رو می‌گم.
Aerwyna
حالا که فکرش را می‌کنم می‌بینم آن‌طور سریع عاشق شدن، جنون‌آمیز بود، اما این جنون ادامه یافت. هر روزی که گذشت، بر اعتبار عشق ما افزود. و عشق در نگاه اول، یعنی همین. عشق در نگاه اول وجود ندارد، مگر این که به اندازهٔ کافی کنار کسی بمانی تا چنین عشقی ساخته شود.
Aerwyna
هیچ‌کس از درون دوست‌داشتنی نیست.
f.z

حجم

۱۹۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۵ صفحه

حجم

۱۹۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۵ صفحه

قیمت:
۷۲,۵۰۰
تومان