بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب بیست و یک کار مهم بعد از سی سالگی ٫٫٫ | طاقچه
تصویر جلد کتاب بیست و یک کار مهم بعد از سی سالگی ...

بریده‌هایی از کتاب بیست و یک کار مهم بعد از سی سالگی ...

نویسنده:جیمز هالیس
امتیاز:
۳.۱از ۵۵ رأی
۳٫۱
(۵۵)
هر روز صبح بیدار می‌شویم و دو موجود خیالی را پایین تختخواب خود می‌بینیم. نام یکی از آنها ترس است و می‌گوید: "دنیا برای تو زیادی بزرگ است، تو از پس آن بر نخواهی آمد و امروز هم دوباره راهی برای فرار پیدا کن." دیگری نامش تنبلی است و می‌گوید: "هی، سخت نگیر. روز سختی داشتی. تلویزیون را روشن کن، چرخی در اینترنت بزن. کمی شکلات بخور. فردا هم روز خداست."
کاربر ۳۷۳۱۰۸۲
زندگی‌ای که با ترس مدیریت شده باشد، زندگی نزیسته است.
Zohreh
دو مورد از بزرگ‌ترین تهدیدهای زندگی که با خود داریم عبارت‌اند از ترس و تنبلی. هر روز صبح بیدار می‌شویم و دو موجود خیالی را پایین تختخواب خود می‌بینیم. نام یکی از آنها ترس است و می‌گوید: «دنیا برای تو زیادی بزرگ است، تو از پس آن بر نخواهی آمد. امروز هم دوباره راهی برای فرار پیدا کن.» دیگری نامش تنبلی است و می‌گوید: «هی، سخت نگیر. روز سختی داشتی. تلویزیون را روشن کن، چرخی در اینترنت بزن. کمی شکلات بخور. فردا هم روز خداست.»
Golnaz Javaheri
همان‌طورکه یونگ گفت ما به‌ندرت مسئله‌ای را حل می‌کنیم، بلکه می‌توانیم از آن بزرگ‌تر شویم یعنی آن مسئله وجود دارد ولی چون ما رشد یافته‌ایم، دیگر ما را آزار نمی‌دهد.
me
همه ما از قدم نهم برنامه‌های ریکاوری آگاهیم: جبران آسیب‌هایی که به دیگران زده‌ایم، درصورتی‌که این کار آسیب بیشتری وارد نکند.
Farzaneh Yazdani
یکی از مطمئن‌ترین راه‌ها برای شناختن سایه خود این است که از افرادی که ما را واقعاً می‌شناسند، مثلاً کسانی که با ما زندگی می‌کنند، بخواهیم به ما بگویند چه چیزی در ما آنها را می‌آزارد، آسیب می‌زند یا برای‌شان مانع ایجاد می‌کند.
Golnaz Javaheri
"روزی که در بستر مرگ افتاده‌ای، چه احساسی خواهی داشت اگر بدانی که هرگز خودت در اینجا نبوده‌ای؟"
Hossein shiravand
ما با غرق شدن در حواس‌پرتی‌ها، تسکین‌یافته از راه‌حل‌های ساده و تحت لوای قدرت‌های حمایت‌گر می‌توانیم زندگی خود را خواب‌گردی کنیم و هرگز بیدار نشویم و از دعوت‌های روح که در درون همه ما طنین انداخته است، آگاه نشویم.
sunlight
سؤال این که: آیا ما آن از دست دادن‌ها را درک کرده و دردشان را تحمل می‌کنیم تا پیروز شویم یا اینکه در غم و درد آنها گیر می‌افتیم؟ مثلاً افرادی که در زندگی خود خیانت را تجربه کرده‌اند، اغلب به این زخم و معنای ضمنی آن تجربه می‌چسبند. نمی‌توانم برای‌تان تعداد افرادی را برشمارم که دیده‌ام هنوز به آن تصویر اولیه از خودشان، به لحظات شکست و ضعف یا خیانت به خود چسبیده‌اند، افرادی که به‌جای آموختن از آن تصویر اولیه خود و کنار گذاشتنش، به آن دلبسته‌اند و برخی آدم‌هایی را انتخاب می‌کنند تا آن الگوهای اولیه را برای‌شان تکرار کنند. زنی که در زندگی خود پیوسته مردان نامناسب را انتخاب می‌کند، چون هیچ‌وقت از حمایت پدرش مطمئن نبوده و از طریق تمام این وسواس‌های تکرار، خودش را سرزنش می‌کند و همان فکری را می‌کند که هر کودکی می‌کند: «من همان چیزی هستم که برایم رخ داده است. تجربه من، مرا تعریف می‌کند. اگر لایق عشق بودم، او از من حمایت می‌کرد.»
بهاره مظاهری
همیشه اعتقاد داشته‌ام که موفقیت پدر و مادر در داشتن فرزندانی با دستاوردهای قابل‌توجه تعریف نمی‌شود ـ زیرا این می‌تواند جبرانی برای زندگی نزیسته والدین باشدـ بلکه در داشتن فرزندانی است که خود را همان‌گونه که هستند ارزشمند می‌دانند، نه آن چیزی که انتظار می‌رود انجام دهند، به‌دست آورند و بشوند. بسیار ساده به‌نظر می‌رسد، اما نادر است.
Golnaz Javaheri
یونگ زمانی گفت که تنها گناه نابخشودنی تصمیم به ناخودآگاه ماندن است. وقتی‌که ما سرانجام آن امر بدیهی را نزد خود اعتراف می‌کنیم، اینکه ما تنها بازیگر ثابت نمایشی تلویزیونی هستیم که نامش را زندگی گذاشته‌ایم، کم‌کم خودآگاه می‌شویم و احتمالاً مسئولیت‌پذیر خواهیم شد.
Golnaz Javaheri
یونگ گفت ما به‌ندرت مسئله‌ای را حل می‌کنیم، بلکه می‌توانیم از آن بزرگ‌تر شویم یعنی آن مسئله وجود دارد ولی چون ما رشد یافته‌ایم، دیگر ما را آزار نمی‌دهد.
Zohreh
آنچه برای‌مان رخ می‌دهد، مهم نیست، اینکه ما چگونه آنها را درونی می‌کنیم و اینکه چگونه با آن ارتباط برقرار می‌کنیم، مهم است.
Hossein shiravand
بهتر است مهربان باشیم، زیرا هر کسی که ملاقات می‌کنیم، واقعاً با مشکلی بزرگ دست به گریبان است.
Hossein shiravand
ما باید انتخاب‌های خود را انجام دهیم و از ناله‌وفغان دست برداریم. در این لحظات، چیزی در درون تغییر می‌کند. بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می‌کنیم. می‌فهمیم که نمی‌توانیم در قید ترس، عرف یا سازگاری بمانیم. می‌فهمیم که اکنون انتخاب‌هایی داریم، همیشه داشته‌ایم. می‌توانیم بله یا نه بگوییم، اما نمی‌توانیم بگوییم انتخابی نداریم. آیا کسی هست که بتواند علی‌رغم قدرت‌های هولناک تقدیر و تأثیرات دیگران بر زندگی‌مان استدلال کند که ما بازیگر نقش اصلی نمایش زندگی خود نیستیم و هر روز صرف‌نظر از خودآگاه بودن یا نبودن، انتخاب‌هایی انجام می‌دهیم؟ آیا کسی هست که بتواند دلیل بیاورد که در نهایت در پایان سفر این ما نبوده‌ایم که نقشی اساسی در پیامد آن ایفا کرده‌ایم؟
taahouraa
درست همان‌طور که به‌صورت دوره‌ای خانه خود را تمیز می‌کنیم و لباس‌های قدیمی و ازمدافتاده را جدا کرده و دور می‌اندازیم، باید به بررسی گذشته تلنبار شده خود نیز بپردازیم و نگرش‌ها، بازتاب‌ها و پاسخ‌های محرک خود را بررسی کرده و آنچه را دیگر مفید، پر بار، مرتبط و در خدمت رشدمان نیست، دور بیندازیم.
•° زهــــرا °•
سؤال این که: آیا ما آن از دست دادن‌ها را درک کرده و دردشان را تحمل می‌کنیم تا پیروز شویم یا اینکه در غم و درد آنها گیر می‌افتیم؟
Hossein shiravand
مولانا نیز ندا سر می‌دهد، تو چطور؟ تو کِی قرار است راهی سفر دور و دراز درونت شوی؟
حانیه
در میان انبوه صداهایی که در هر لحظه خود را به شما تحمیل می‌کنند، کدام صدا در میان آن همهمه از آنِ شماست؟ کدام صدا از اعماق روح برمی‌خیزد، کدام صدا از عقده‌ها و قالب‌های فرهنگی می‌آید و از کجا تفاوت‌شان را تشخیص می‌دهید؟ این پیام‌های ترکیبی بسیار فراوان‌اند. چگونه می‌توانیم انتخاب کنیم؟ و با این همه، ما لحظه به لحظه در حال انتخاب هستیم و انتخاب نکردن هم پیامدهای خودش را دارد. خب پس، وظیفه این ماده کربنی که جسم می‌نامیم و این جرقه تنگستن که روح می‌نامیم، در ما منتظر است تا ببیند قدم پیش می‌گذاریم و مسئولیت‌پذیری را آغاز می‌کنیم و زندگی‌ای را برمی‌گزینیم که برای‌مان با معناست و این‌گونه به زندگی خدمت می‌کنیم.
taahouraa
نیاز به پیوند با دیگری، گرفتن احساس امنیت از حضور او و تمرکز بر او یکی از معمول‌ترین الگوهای بشر در واکنش به تغییر، وقفه و ابهام است.
M Nourbakhsh
ترس اجتناب‌ناپذیر است، اما زندگی‌ای که ترس در آن عامل تصمیم‌گیری باشد، منجر به ناهنجاری‌های هولناک روح خواهد شد.
M Nourbakhsh
در کودکی فکر می‌کردیم آدم بزرگ‌ها می‌دانند چه خبر است. اشتباه بود.
حسین
زندگی رشته‌ای از دلبستگی‌ها و از دست دادن‌هاست که با قطع پیوندمان از زهدان آغاز شده است که خود یک آسیب روان‌شناختی است که هرگز کاملاً از آن بهبود نمی‌یابیم.
Golnaz Javaheri
در نهایت ما اینجا نیستیم تا همرنگ جماعت شویم، به‌خوبی سازگار شده و خود را تطبیق دهیم، یا کاری کنیم والدین‌مان به ما افتخار کنند. ما اینجاییم تا خودمان باشیم و این اغلب زیبا نیست، اما صادقانه است. هدیه ما به موزاییک بزرگ جهان، منحصر به‌فرد بودن ماست.
Golnaz Javaheri
فردیت شاید صرفاً تلاشی باشد تا روزهای بیشتری از عمر خود را خودمان باشیم. تمام آنچه تاریخ، خدایان، طبیعت و تقدیر ـ هر نامی که شما ترجیح می‌دهیدـ از ما می‌خواهند این است که خودمان باشیم. اینکه واقعاً آن کسی باشیم که هستیم به معنای همرنگ جماعت شدن یا زیستن زندگی فردی دیگر نیست. از اینها گذشته، آن زندگی قبلاً زیسته شده، چرا تکرارش کنیم؟ فردیت ندای دعوت به بزرگ شدن، دستیابی به فردیت، و ندای دعوت به فرد بودن است.
Golnaz Javaheri
هرچه خودآگاه‌تر می‌شویم، بیشتر از نفوذهای ناخودآگاه در انتخاب‌های روزانه خود، آگاه می‌شویم. در مرحله‌ای حیاتی از زندگی‌مان، چرا آن انتخاب را انجام دادیم و نه انتخابی دیگر را؟ چرا با فلان شخص پیوند خوردیم؟ چرا الگوهای خانوادگی خود را تکرار می‌کنیم؟ این پرسش‌ها آرامش ما را برهم می‌زنند، اما تا آنها را نپرسیم، تحت سلطه نیروهای خودمختار فعال درون خود باقی می‌مانیم
Fatemeh yousofi
باید پرسید: "از دریچهٔ من، چه چیزی قرار است به این دنیا راه یابد؟"
•° زهــــرا °•
ما اغلب به دلیل نیازمان به همرنگ جماعت شدن، دریافت تأیید از دیگران و دوری از آسیب، خدمتگزار محیط خود می‌شویم
•° زهــــرا °•
"آیا این انتخاب مرا رشد می‌دهد یا از من می‌کاهد؟"
Hossein shiravand
زندگی ما دو بار آغاز می‌شود: روزی که متولد می‌شویم و روزی که حقیقت وجودی بنیادین را می‌پذیریم که زندگی‌مان با تمام عوامل محدودکننده انتخابی است که به‌عهده خودمان است و لحظه‌ای که این دعوت را می‌پذیریم و مسئولیت‌پذیر می‌شویم، قدرت انتخاب را به‌دست می‌آوریم. شاید جهان بی‌معناست اگر فقط اتم‌ها در تسلسلی تصادفی از کنار هم قرار گرفتن‌ها به هم نزدیک و از هم دور شوند. شاید همه چیز تحت هدایت وجودی متعالی است که قدرت‌هایش مطلق‌اند و فرآیند اندیشیدن به آن در بهترین حالت اختیاری و مسلماً پر رمزوراز است. جدا از همه این شایدها، ما حیوانی هستیم که به دلیل جدایی از معنا در رنجیم. سیستم ما رشته‌ای پیچیده از تعاملات را تولید می‌کند ـ پاسخ‌های احساسی، رؤیاها که در طیفی از آشفته تا متعالی قرار دارند، نشانه‌ها، الگوها، تلنگرها، بینش‌ها، تشخیص‌ها، پسروی‌هاـ و سپس ناگزیر دوباره می‌جوشد و پیوندهایی جدید می‌سازد و جایی در میان همه این پیچیدگی، خیالِ احتمالِ انتخاب وجود دارد.
taahouraa

حجم

۱۷۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۱ صفحه

حجم

۱۷۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۲۱ صفحه

قیمت:
۷۱,۰۰۰
۴۲,۶۰۰
۴۰%
تومان