جان من خودتان را جای موجود هوشمندی بگذارید که از بیرون به کرهی زمین مینگرند. چندین سیاره و ستاره در سکوت کنار همند و برای خودشان دور خورشید میچرخند اما رو یکیشان هی اینورش میترکد و هی آنورش دود میکند و هی انفجار پشت انفجار. بعد آن موجود هوشمند چشم تیز میکند و میبیند: یا حضرت خضر! اینها دارند یکدیگر را پاره میکنند و میکشند! چهشان شده؟ چرا؟... چرا انسان؟!... ها؟!... سرتو بگیر بالا، تو چشای من نگاه کن!
(:Ne´gar:)
اصلاً آمده بودیم مادربزرگ را ببینیم بلکم مادربزرگ که بیمار است نوهی ارشد تحفهاش - را ببیند و حالش خوش بشود.
(:Ne´gar:)
تهرون شهرییه که سخت میشه فهمیدش...
(:Ne´gar:)
این هم یکجور بیماری است که بعضی از ما سیگاریها دچارش هستیم. خدا عاقبت به خیرمان کند و عقلمان بدهد. هیچ جانوری جز انسان سیگار نمیکشد. اصلاً جانوران دیگر از آتش میترسند. تنها انسان است که از آتش زدن خوشش میآید. یک وقتهایی با خودم میگویم: چیزی را آتش میزنی، دودش را میبلعی، بعد پف میکنی و دود را حلقه میکنی و کیف میکنی. حقا که چه کار عبثی ولی خب از آتش جنگ افروختن بهتر است.
(:Ne´gar:)
نجی کلاغ سادهدل
روباه را دیدم قالب پنیری به دندان گرفته و میرفت. با پسگردنی قالب پنیر را از دهانش بیرون کشیدم و بردم دادم به کلاغی که سر شاخه میگریست.
bud
نامه
از حال ما اگر میپرسید الحمدلله خراب است.
کاربر ۲۸۶۳۶۰۷