جملات زیبای کتاب راز دختر استیو جابز | طاقچه
تصویر جلد کتاب راز دختر استیو جابز

بریده‌هایی از کتاب راز دختر استیو جابز

۳٫۳
(۱۲)
او ثروتمند بود و شلوارش پر از سوراخ بود؛ او موفق بود، اما به‌ندرت صحبت می‌کرد؛ هیکلش زیبا و باوقار بود، اما زمخت و دست‌وپاچلفتی بود؛ او معروف، اما ناامید و تنها بود؛ او یک کامپیوتر اختراع کرده بود و اسمش را به‌خاطر من لیزا گذاشته بود، اما به من توجهی نمی‌کرد
Mahsa
اما علت شکستش این بود که نمی‌دانست فقط کیفیت محصولات نبود که آن ایده‌ها را به پول تبدیل می‌کرد، بلکه ادراک کسب‌وکار مثل بازاریابی و استراتژی چگونه عمل کردن هم اهمیت زیادی داشت.
Reyhan Sadeghi
مادرم گفت: «تو دبیرستان، همهٔ لباس‌هاش سوراخ‌سوراخ بود، کلاً مدلشه. توی قرار اولمون وقتی اومد دنبالم، پدرم ازش پرسید مرد جوون وقتی بزرگ شی، می‌خوای چی‌کاره شی؟ و می‌دونی اون چی گفت؟» چی؟ یه ولگرد!
Mahsa
پدر جوان من هم به کوبان اعتماد داشت، او به پدرم گفته بود اگر پسر بودم، به‌عنوان بخشی از میراث روحانی بودم و در آن صورت هم پدرم باید دادخواست می‌داد و من را حمایت می‌کرد؛ و زمانی که مشخص شد که من دخترم، مادرم بعدها از طریق سایر افراد انجمن مطلع شده بود که کوبان به پدرم گفته بود الزامی برای محافظت کردن از من و مادرم وجود ندارد.
Mahsa
خواسته‌های ضعیف، تو را در برابر ناامیدی محافظت می‌کنند؛ اما هیچ‌چیز بیشتر از یک تباهی آشکارا، برای تو امن نیست.
کاربر ۴۸۶۴۴۶۳

حجم

۵۷۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۵۲ صفحه

حجم

۵۷۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۵۲ صفحه

قیمت:
۳۷,۵۰۰
تومان