«یا خفته در گور، یا ایستاده در زندگی».
AS4438
نمیتونی تصور کنی که چقدر احساس خوشبختی میکردم با خوندن این کتابها.
da☾
با گذشت زمان، به کمک سکوت، تنهایی، اگر نتوانم تعادل خودم را بازیابم حداقل خواهم توانست به آرامشی نسبی برسم.
da☾
نوشتن امشب به من اجازه داد تا روزم پایانی شایسته داشته باشد: بدون اینکه وا بدهم و تسلیم وسوسهٔ خودکشی شوم. این بار، باز هم نوشتن نجاتم داد.
da☾
. و همهٔ آنچه با هم در آن شریک بودیم و بعد از دست دادیم، به همان عشق تعلق دارد.
دختر کوچه ارغوان
اما اگر تصمیم گرفتهام زنده بمانم، باید مسئولیت عواقب آن را بپذیرم، به این معنی که شأن خودم را حفظ کنم، سرپا بمانم. سرپا یا خوابیده باید انتخاب کرد، اما برای من، گزینهها معلوم بود: یا خفته در گور، یا ایستاده در زندگی. زندگیای متفاوت، شاید، اما در هر حال زندگی.
faeze