بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اسلام ‌شناسی | طاقچه
۴٫۸
(۲۸)
اتصال به باطن قرآن از دریچه ظاهر آن نیاز به این دارد که روح و جان انسان کمی صیقل خورده و آمادگی ورود به عالم نور را داشته باشد، و گرنه از اتصال به ظاهر قرآن بهره‌ای نصیب انسان نمی‌شود.
بنده خدا
دین اسلام نه فقط با ریاضتهای شاق مخالف است، بلکه همواره انسان را سفارش می کند به بدن خود رسیدگی کنند به مقداری که سلامت جسمانیشان همواره محفوظ بماند و آرامش روحیشان برقرار باشد و بتوانند با آرامش و تعادل زندگی خود را با یاد خدا رقم بزنند. بدن ما مرکب روح است اگر انسان به مرکب خود رسیدگی نکند از سفر باز می ماند و در نتیجه دست خالی خواهد ماند.
بنده خدا
همه دستورات دین از نماز و روزه و صدقه و جهاد و حج و ... برای این است که در دل آدمی عشق و محبت بوجود آید و آن گاه انسان بر «براق» محبت سوار شده و با آن به ملکوت سفر نماید و به همین جهت در کلام امامان معصوم آمده است که حقیقت دین همان محبّت است «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُب»
بنده خدا
حدیث شریف است که می‌فرماید: الإسلام یعلو و لا یعلی علیه. زیرا که هر چه عقول بشر ترقی کند و ادراکات آنها زیاد گردد، وقتی به حجج و براهین اسلام نظر کنند، پیش نور هدایت آن خاضعتر شوند و حجتی در عالم غلبه بر آن نکند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
چون به بداهت عقل می‌دانیم که از عقل یک نفر بشر، که تاریخ حیات او را همه مورخین ملل نوشته‌اند و شخصی بوده که تحصیل نکرده و در محیط عاری از کمالات و معارف تربیت شده، این ترتیب کامل و نظام تام و تمام صادر نتواند شد، بالضرورة می‌فهمیم که از طریق غیب و ماوراء الطبیعه این شریعت تشریع شده و به طریق وحی و الهام به آن بزرگوار رسیده
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
آن حضرت درس نخوانده بود و نوشتن یاد نگرفته بود ولی پس از بلوغ و رشد با عقل و ادب و امانت معروف شد و در نتیجه عقل و امانت، یکی از بانوان قریش که به ثروت معروف بود او را سرپرست اموال خود قرار داد و اداره امر تجارت خود را به او واگذار کرد. آن حضرت سفری دیگر نیز با مال التجاره به شام نمود و در اثر نبوغی که از خود نشان داد، سود فراوانی عاید گردید و دیری نگذشت که آن بانو پیشنهاد ازدواج به آن حضرت نمود و او نیز پذیرفت و پس از ازدواج که در بیست و پنج سالگی آن حضرت واقع شد تا سن چهل سالگی در همان حال بود و شهرت به سزایی در عقل و امانت پیدا کرد جز این‌که بت نپرستید
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پس از آن پیغمبر اکرم طبق مأموریت خدایی به دعوت علنی پرداخت. شروع دعوت علنی توأم بود با شروع سخت‌ترین عکس العمل و دردناک‌ترین آزارها و شکنجه‌ها از ناحیه اهل مکه نسبت به پیغمبر اکرم (ص) و مردمانی که تازه مسلمان شده بودند تا سخت‌گیری قریش به جایی رسید که گروهی از مسلمانان خانه و زندگی خود را ترک نموده به حبشه مهاجرت کردند و پیغمبر اکرم (ص) با عموی خود ابوطالب و خویشاوندان خود از بنی هاشم سه سال در شعب ابوطالب (حصاری بود در یکی از دره‌های مکه) در نهایت سختی و تنگی متحصن شدند و کسی با آنان معامله و معاشرت نمی‌کرد و قدرت بیرون آمدن نداشتند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
میدانیم در قرآن کریم، داستانهای بسیاری آمده است؛ داستان آدم و حوّا و شیطان، و خروج از بهشت و توبه آدم و موعظه خداوند به آدم، و سجده فرشتگان و تمرّد شیطان؛ و داستان نوح و اندرز او با مردم و مخالفت آنان و نصیحت به فرزند و تمرّد وی و طوفان و گرفتار غرقاب شدن همگی غیر از نوح و متابعان؛ و داستان لوط و معصیت قومش، و داستان شُعیب و صالح و داستان حضرت موسی و عیسی و إبراهیم و همچنین داستانهای مختلف دیگر از قصّه أبابیل و أبرهه و ذو القرنین و سلیمان و بلقیس و داود و محاکمه نزد وی و داستان یوسف و زلیخا و یعقوب و سلطنت مصر و سجده برادران و داستان اسمعیل و توطّن در مکه پس از هجرت از ارض اقدس؛ و نیز بسیاری دیگر که ذکر یکایک آنها به طول می‌انجامد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و ما مأموریم به خواندن و قرائت و تلاوت این آیات و این قصص و حکایات. در نمازها میخوانیم؛ و نماز ما بدون خواندن قدری از قرآن که از جمله همین قصص است، مقبول نیست. و علاوه می‌بینیم که خداوند نیز دائماً با ذکر إذْ قَالَ، إذْ قَالَ یاد بیاور زمانی را که عیسی چنین گفت؛ و زمانی را که موسی چنان گفت. و یا با عبارت اذْکرْ به خاطر داشته باش! پیوسته ما را متنبّه می‌کند؛... این آیات ... برای چه نازل شده؛ و [چرا] ما به عنوان تعبّد و بلکه بهترین عبادات که تلاوت کلام پروردگار است آنها را قرائت میکنیم؟ آیا مقصود فقط فهمیدن و دانستن جریان کار پیشینیان است که در این فرض با افسانه سرائی چه تفاوتی دارد؟ افسانه‌گویان حکایتی را میگویند و مردم فقط می‌شنوند، بدون ترتّب اثر و نتیجه‌ای به دنبال آن.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
آیا مقصود فقط فهمیدن و دانستن جریان کار پیشینیان است که در این فرض با افسانه سرائی چه تفاوتی دارد؟ افسانه‌گویان حکایتی را میگویند و مردم فقط می‌شنوند، بدون ترتّب اثر و نتیجه‌ای به دنبال آن. نه، چنین نیست؛ منظور و مقصود، مجرّد بیان احوال و ترجمه امم سالفه همچون علم تاریخ و رجال و ترجمه احوال نیست، بلکه منظور و مقصودی بسیار بالاتر و عالی‌تر است که ما به عنوان تقرّب به سوی خدا که مخّ و اساس عبادت است آنها را قرائت مینمائیم و در هر صبح و شام در منزل هایمان علاوه بر اوقات نماز، این داستان‌ها را نه یکروز و دو روز، بلکه تا روزگار باقی است میخوانیم و مأمور به تلاوت و تدبّر در معانی و مغزی و نتیجه آن می‌باشیم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
تحت تأثیر شرائط گاهی سخنی می‌گویند که در شرائط دیگر آن را تکذیب می‌نمایند. و هر چه تحولات زندگی یک دانشمند بیشتر و عمیق‌تر باشد، این نوسانات و تغییرات بیشتر می‌شود. قرآن کریم در طول ۲۳ سال قسمت قسمت نازل شده‌است. برخی در سفر و برخی در اقامت، برخی در جنگ و برخی در صلح و حال شادی آن حضرت و برخی در حال حزن یا غضب و برخی در حالت سختی و فشار و برخی در گشایش و آسانی نازل شده است؛ با این حال همه محتوای قرآن در عقائد و اخلاقیات و قوانین و ... با هم هماهنگ است و در آن تناقضی نمی توان یافت. هیچ گاه نشد که قرآن کریم ادعائی کند و بعداً از آن دست بکشد یا خبری بدهد و سپس آن را تکذیب نماید یا در جائی سخنی بگوید و در جای دیگری بوئی از تردید در آن به مشام برسد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در تاریخ افراد زیادی ادعای پیشگوئی داشته اند؛ ولی معمولاً پیش‌گوها هم با قاطعیت سخن نمی‌گفتند و هم اگر با قاطعیت سخن می‌گفتند، معمولاً با الفاظی مبهم و چندپهلو صحبت می‌کردند. پیشگوئی با قاطعیت و با الفاظ صریح آبرو و حیثیت پیشگو را به شدت در معرض خطر قرار می‌دهد. اما قرآن کریم هم پیشگوئیهایش صریح و شفاف است و هم با قاطعیت تمام آن را ابراز نموده است و به هیچ وجه تزلزل و شک را به کلام خود راه نداده است
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
اکنون می خواهیم به بررسی وجوه اعجاز علمی قرآن کریم بپردازیم تا با تأمل در عظمت علمی قرآن، اتصال آن را به عالم غیب بهتر بفهمیم. پیش از ورود در این بحث توجه به نکته‌ای ضروری است: نیاز کشف اعجاز علمی به تخصص
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پس باید نتیجه بگیریم که اعجاز علمی کتابهای آسمانی هیچ گاه در یک سلسله مطالب ساده و عامیانه نیست و هر گاه سخن از اعجاز علمی گفته می‌شود ما با مجموعه مطالبی تخصصی و پیچیده مواجه خواهیم بود که ظرافت و دقت آن برای شخص عادی قابل فهم نمی‌باشد. اعجاز فلسفی قرآن برای یک فیلسوف قابل فهم است و اعجاز حقوقی آن برای یک حقوق‌دان و اعجاز آن در علوم طبیعی برای یک زیست شناس یا کیهان شناس و اعجاز تربیتی قرآن برای یک روانشناس و ... انسان تا در یک رشته علمی تخصص کافی نداشته باشد، نمی‌تواند به درستی بفهمد که یک مطلب علمی در آن زمینه صحیح است یا نه و اگر صحیح است آیا مطلبی اعجازآمیز و فوق توان بشری است یا نه؟
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مجموعه کیهانی شامل چند صد هزار میلیون کهکشان است که هر کدام محتوی چند صد هزار میلیون ستاره هستند و تقریباً همه آنها در حال دور شدن از ما هستند. این مطلب بوسیله تجزیه نور ستارگان که به ما میرسد بر دانشمندان معلوم شد یعنی طیفهای سرخ گرا از طیف آبی گرا بیشتر است. و این سرخ گرا بودن هم بر اساس نظم خاصی است یعنی متناسب با فاصله هر کهکشان از ماست. به عبارت دیگر هر چه یک کهکشان از ما دورتر باشد تندتر از ما دوری می گزیند. نظریه گسترش جهان امروزه مورد قبول دانشمندان است؛ اعم از کسانی که نظریه مهبانگ (انفجار بزرگ اولیه) را می پذیرند و یا دانشمندانی که نظریه کهبانگ (جهان پلاسما و جهان انفجارهای کوچک) را قبول دارند و یا دانشمندانی که نظریه حالت پایدار جهان را ترجیح میدهند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و ما وقتی از زمین نگاه می‌کنیم چون قسمت‌های شیشه‌ای را نمی بینیم می پنداریم سیاره‌ای را که روی فلک چسبیده در حال چرخش است. به این نظریه، نظریه «هیئت بطلمیوسی» می‌گویند. با وجود اینکه در گذشته تفکر حاکم همان هیئت بطلمیوسی بود، ولی در قرآن کریم نه فقط اثری از تأیید آن به چشم نمی خورد بلکه قرآن از آغاز آن را باطل شمرده و بر این نکته تأکید فرمود که خورشید و ماه در فضا شناورند. قرآن کریم برای بیان این نکته از تعبیر «وَ الشَّمسُ تَجرِی لِمُستقرٍّ لَهَا» و «کلٌّ فی فَلَک یَسْبَحُون» استفاده فرمود و نشان داد که هر یک از اینها در حال «جریان» بوده در یک مدار گرد «یَسْبَحُون» شناور می‌باشند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
أمّا خداوند در قرآن می‌فرماید: ربا و گرفتن سود پول، اقتصاد یک جامعه را به شکل تدریجی از بین می برد و در عوض صدقه دادن و به دیگران کمک کردن آهسته آهسته سرمایه‌ها را افزایش داده و موجب رشد می گردد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
غیرت و از خود گذشتگی انسان مؤمن وی را حرکت می‌دهد تا جام آب را به دست گرفته و به سوی این تشنه‌کامان به ارمغان برد؛ گرچه می‌داند آنان در ابتداء ادعای او را نخواهند پذیرفت و او را متهم می کنند که آنچه آورده‌ای آب نیست و چه بسا از سر خشونت در برابر این مهربانی دست به شمشیر برده او را زخمی کرده یا بکشند. ولی مؤمن خداجو ایثار نموده و باز هم دست از تلاش نمی‌کشد و سعی خود را می‌کند تا به هر قیمتی شده قطراتی از این آب را به کام تشنه ایشان بنشاند تا چون طعم گوارای آب را چشیدند دست از دشمنی بردارند و خود بر سر سفره حقیقت حاضر شوند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
لیکن باید دید آیا صرف بر انداختن اسم برده و برده‌گیری از زبانها و یافت نشدن اشخاص به این اسم، یک دانشمندی را که آزادانه فکر می‌کند قانع میسازد؟ و آیا مردم فهمیده نمی‌پرسند که مگر در این مساله بحث و نزاع بر سر اسم بود که با منع از بردن اسم برده و اطلاق اسم حرّ بر بندگان مطلب تمام و نزاع خاتمه یابد اگر چه آش همان آش و کاسه همان کاسه باشد؟ باز هم منافع کار عده‌ای را از آنان سلب و اراده‌شان را تابع اراده خود بکنند؟ آیا این همه گفتگوها و مبارزه‌های اساسی بر سر واقعیت و حقیقت معنای آزادی و آثار آن بود و راستی اینها با رسوم بردگی مخالفند؟! اگر مخالفند پس آن رفتار وحشیانه در جنگ جهانی دوم‌شان چه بود که دول ضعیف را تسلیم بلاقید و شرط خود نموده چون مور و ملخ به شهرها و دیارشان تاخته
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
«فلسفه حق» معیار در تعیین عدالت «تعیین حق» است و حق هر شخص را باید بر اساس واقعیت‌ها تعیین کرد، نه بر اساس زور و قدرت یا بر اساس سلیقه و هوا و هوس. حق هر کس آن چیز و آن مقداری است که بیشترین حد را از سعادت آن فرد و جامعه انسانی در بعد مادی و معنوی (دنیا و آخرت) تأمین می‌کند. اگر در عالم واقع سلامت و سعادت یک کودک به خوردن شیر مادر است، نه خوردن چلوکباب، حق او نیز همان شیر مادر می‌باشد و اگر برای سلامتش نیاز به بیش از آن دارد، حقش نیز بیشتر می‌شود مگر آنکه مراعات این حق موجب ضربه خوردن به سعادت دیگران شود که در این صورت به همان تناسب از حق او کاسته می‌شود؛
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در هر جامعه‌ای انسان‌ها با توجّه به توانائیها و داشته‌هایشان حقوقی متفاوت دارند و بر همین اساس هم از مزایای متفاوتی برخوردارند. هیچ گاه حق شخصی که هشت ساعت در روز کار می‌کند با آنکه فقط چهار ساعت کار می‌کند مساوی نیست؛ چنانکه حق یک کارگر ساده با یک دانشمند متخصص مساوی نمی‌باشد و به همین جهت در برخورداری از درآمد و دیگر مزایا نیز بدون اینکه ظلمی باشد، متفاوت خواهند بود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حتی سیستم مغزی مردان و زنان یکسان نیست و امروزه ثابت شده که مغز مردان برای فعالیتهای مدیریتی و تفکر مستقل بهتر عمل می کند و مغز زنان برای ابراز عواطف و ارتباط مؤثر با دیگران فعال‌تر است. تفاوتهای روحی این دو گروه نیز از مسائل بسیار آشکاری است که در روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. روانشناسان معترفند که جنبه‌های عاطفی در زنان بارها قوی‌تر از مردان است و زنان به واسطه مهر و عطوفتی که دارند برای تربیت فرزندان و رسیدگی به آنها مناسب‌ترند. زنان جزئی‌نگر و دارای عاطفه قوی و شور و هیجان و نیازمند به فعالیت گروهی و ارتباط با دیگران و پشتیبانی آنها و تنوع طلب می‌باشند. در نقطه مقابل مردان کمتر از عواطف بهره‌مندند و کمتر تحت تأثیر هیجانات روحی قرار می‌گیرند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در اسلام مبلغ پایه‌ای به عنوان خسارت اقتصادی در برابر جنایات پرداخت می‌گردد و اگر شخصی که مورد جنایت قرار گرفته مرد باشد همان مقدار اضافه به او یا خانواده‌اش برای جبران خسارت داده می‌شود. از مجموع این مطالب روشن می‌شود که در اسلام هیچ گونه تبعیضی میان مردان و زنان نیست، بلکه حق هر کسی به تناسب مسیر سعادت خاص او اداء شده و هر کس دقیقا در جایگاهی قرار دارد که فطرت و ساختمان وجود او اقتضاء می‌نماید. مهم آنست که انسان هدف دین را حرکت به سوی سعادت ابدی و معرفت خداوند متعال است به خوبی شناخته و جایگاه حقیقی هر یک از مرد و زن را نیز بشناسد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
یک دسته متمدن، مانند امپراتوری بزرگ روم و شاهنشاهی ایران و ملل دیگر مانند مصر و حبشه و هند و چین، و در میان این ملل زن حکم اسیر داشت؛ یعنی انسانی که آزادی اراده و عمل نداشت و از مزایای عمومی اجتماع به‌کلی محروم بود، ارث نمی‌برد، عملش احترام نداشت، در امور خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج و طلاق و اقسام معاشرت و تصرف در اموال و غیرآنها هیچ‌گونه آزادی و استقلالی نداشته و هر نفسی را که می‌کشید یا قدمی را از قدم برمی‌داشت با تصویب و اذن مرد می‌بایست انجام دهد و اگر مورد تعدی قرار می‌گرفت، اقامه دعوی و شکایت او را مردان می‌بایست بکنند و اعتنایی به دعوی و شهادت و سخن وی نبود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
و دسته دیگر، ملل و اقوام عقب مانده مانند اهالی آفریقا و سکنه گوشه و کنار معموره بود و زن در میان این اقوام و قبایل اصلًا انسان محسوب نمی‌شد بلکه طفیلی جامعه به شمار رفته و در صف حیوانات و استخدام و استثمار شده قرارداشت. بار می‌کشید و صید می‌کرد و خدمت مردان و تربیت بچگان و پرستاری مریض‌ها می‌نمود و آتش شهوت شوهران یا کسانی را که آنها می‌خواستند، خاموش می‌کرد و گاهی در قحطی یا مهمانی‌های با شکوه با گوشت وی تغذیه می‌شد. این بود اوضاع عمومی جهان آن روز که محیط عمومی ظهور اسلام بود و محیط خصوصی آن که جزیرةالعرب بود. به واسطه این‌که نوع اهالی آن سامان بادیه‌نشین بودند و در عین حال از خارج با ملل معظمه روم و ایران و حبشه و مصر محصور بودند و از داخل با یهود یثرب و اطراف آن و نصارای یمن و عراق محشور بودند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
خدایا! آیا برده‌گیری غیر از همین رفتار غربیها است، و بصرف اینکه از بردن اسم بردگی جلوگیری کرده‌اند آزادیخواه و مدافع حقوق بشر شدند؟ مگر معنای برده‌گیری غیر از سلب آزادی مطلق و تملک اراده و عمل دیگران و نفوذ حکم اقویا و عزت‌طلبان در اشخاص ضعیف و ذلیل به دلخواه خود و به حق و ناحق حکم کردن چیز دیگری است. شگفتا! مگر اسلام چه فرموده بود؟ اسلام هم همین حکم را البته به صحیح‌ترین وجهی امضا کرده بود، چطور شد که با کمال بی شرمی نظام صحیح اسلامی را نظام بردگی نامیده و نظام غلط خود را نظام بردگی نمی‌نامند؟
کاربر ۲۹۵۲۲۳۲
خدایا! آیا برده‌گیری غیر از همین رفتار غربیها است، و بصرف اینکه از بردن اسم بردگی جلوگیری کرده‌اند آزادیخواه و مدافع حقوق بشر شدند؟ مگر معنای برده‌گیری غیر از سلب آزادی مطلق و تملک اراده و عمل دیگران و نفوذ حکم اقویا و عزت‌طلبان در اشخاص ضعیف و ذلیل به دلخواه خود و به حق و ناحق حکم کردن چیز دیگری است. شگفتا! مگر اسلام چه فرموده بود؟ اسلام هم همین حکم را البته به صحیح‌ترین وجهی امضا کرده بود، چطور شد که با کمال بی شرمی نظام صحیح اسلامی را نظام بردگی نامیده و نظام غلط خود را نظام بردگی نمی‌نامند؟
کاربر ۲۹۵۲۲۳۲

حجم

۶۱۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۶۱۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان