بریدههایی از کتاب معادشناسی
۴٫۴
(۱۶)
مؤمن باید هر روز و هر هفته و هر ماه در حال نزدیک شدن به خداوند باشد و علامت نزدیک شدن به خداوند این است که ایمان و توحیدش قویتر شده و محبتش به دنیا کمتر و به آخرت بیشتر میشود.
بنده خدا
بداخلاقی، سخن چینی، بی توجهی به پاکی و نجسی و ... موجب فشار قبر میشود.
Jaber_313
در قیامت نوشتن و ضبط نیست؛ آنجا خود انسان را میآورند با همان عملی را که انجام داده درحالیکه انسان همان عمل را دارد انجام میدهد و به علم حضوری خود را مییابد که دارد آن عمل را انجام میدهد.
کتاب عمل کتاب تکوینی است و همه حقائق، واقعیتشان آنجا محفوظ است و به همین جهت با تمام خصوصیات و ظرائفش و با تمام نیتها و همه اخلاق و صفات روحی که همراه آنها بوده حضور دارند و هیچ چیزی از آن مخفی نیست.
حسام
«شفاعت» ظهور ارتباط قلبی «مشفوع» (شفاعت شده) با «شفیع» (شفاعت کننده) در قیامت است که امری حقیقی و محصول مجاهده انسان در دنیاست؛ نه پارتیبازی و عفو و بخشش بی اساس و بدون حکمت.
بنده خدا
در بهشت هر کس هر چه اراده کند برایش فراهم میشود، ولی نکته مهم اینجاست که میزان خواست و اراده انسانها در آخرت تابع ظرفیت وجودی ایشان است و ظرفیّت وجودی هر کس به مقداری است که با عمل صالح و تقوا در دنیا آن را ساخته است.
بنده خدا
و دانستیم که خداوند بالاترین موجود است و حرکت از او حرکتی نزولی و حرکت به سوی او حرکتی صعودی است و قرآن از اولی به انزال و تنزیل و از دومی به رفع و صعود تعبیر میکند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
بنابراین انسان حرکتی نزولی از خداوند به این عالم داشته و حرکتی صعودی نیز از این دنیا به خداوند دارد و چون این دو مسیر مانند دو خط بر هم منطبق نیستند، آن دو را به قوس نزول و قوس صعود نامگذاری کرده اند تا نشان دهند که مسیر رفت و برگشت تکراری نیست.
از این یادآوری دو نتیجه میتوان گرفت:
الف) انسان سه زندگانی دارد: زندگانی قبل از دنیا (در مسیر حرکت از خداوند تا این عالم)، زندگانی دنیا، زندگی پس از دنیا؛ پس در برابر زندگی دنیا دو زندگی قرار دارد که چون هر دو فعلاً از دسترس ما خارج است هیچ کدام «دنیا (نزدیک و پست)» محسوب نمیشود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
گرفته مراد جنبه غفلتآفرین این زندگی و دلبستگی ما به آن است که ما را از هدف حقیقی دور میسازد.
الف) دنیا گذراست و نمیتوان به آن دل بست. قرآن از دنیا به «عَرَض» (چیز گذرا) تعبیر کرده و میفرماید: تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا (النساء ۴: ۹۴) و آن را به زراعت یا باغی تشبیه میفرماید که مدتی رونقی یافته و انسان به آن دل میبندد ولی عمرش بسیار کوتاه بوده و تا انسان می خواهد با آن انس بگیرد ناگهان خشک شده و تمام آرزوهای انسان را نقش بر آب میکند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۱. حرکت از خداوند به این دنیا و از این دنیا به نزد خداوند کاملاً معنادار است و این حرکت نیازی به مکان داشتن خداوند ندارد.
۲. عوالم بسیار زیادی میان خداوند و این عالم دنیا وجود دارد که انسان در سیر نزولی و صعودی باید آن راطی نماید.
۳. عوالمی که در سیر صعودی در پیش داریم هماکنون موجودند و از نظر عظمت و وسعت بارها از این عالم دنیا برترند؛ پس میشود که هم الآن موجود باشند و هم وسعتی بیش از همه آسمانها و زمین داشته باشند.
۴. آن عوالم با این عالم داد و ستد دارند و اعمال انسانها پیشاپیش به آن عوالم رفته و منتظر حضور انسان میشود؛ پس آیات قرآن که سخن از عینیت ثواب و عقاب با اعمال انسان دارد حق است و نیازی به تأویل و توجیه ایات نیست.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۱. اخبار انبیاء و اولیاء الهی
اولین دلیل بر وجود عالم آخرت گزارشهائی است که پیامبران و اولیای الهی از عالم آخرت بیان نموده اند. وقتی با ادله عقلی صدق گفتار پیامبران و اولیا معلوم میشود عقل حکم میکند که گزارشهای ایشان را از عالم آخرت هم بپذیریم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
کاملترین گزارشها از عوالم آخرت در دین مقدس اسلام بیان شده و حجم آن نسبت به دیگر ادیان الهی چند ده برابر است، و سرّ این مسأله نیز عظمت نفس پیامبر اکرم و اوصیاء گرامی ایشان صلوات الله علیهم میباشد که در تمام زوایای عوالم ملکوتی سیر نموده و بخشی از مشاهدات خود را در قالب معارف و مواعظ برای امت خویش بیان فرمودهاند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
خداوند در قرآن کریم میفرماید: کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ (العنکبوت ۲۹: ۵۷) (هر انسانی مرگ را میچشد و سپس به سوی ما باز میگردید).
نکته زیبائی که در این آیه وجود دارد این است که مرگ از نگاه قرآن واقعهای است که نفس آن را میچشد؛ یعنی نفس حتی در حال مرگ زنده است و مرگ را تجربه مینماید و او را چون خوردنی یا نوشیدنی در کام خود فرو برده و از آن عبور میکند.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
۳. برخی از انسانها نیز که در مرحله متوسط هستند نه مثل دسته اول و نه مثل دسته دوم میباشند، در هنگام مرگ چندان متوجه مرگ خود نمیشوند و فقط در حالتی از حیرت و تعجب فرو می روند که میبینند از بدن خود جدا شده و دیگر بدان دسترسی ندارند و میبینند دیگر کسی صدای ایشان را نمیشنود و با کسی نمیتوانند ارتباطی برقرار کنند. گویا این حالت در مرگهای ناشی از حوادث دفعی چون تصادف و ... بیشتر اتفاق میافتد
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پس از جدا شدن ارتباط روح از بدن، نفس انسان عادی فقط از دریچه روح میتواند با عالم دنیا ارتباط برقرار کند و اگر نفس به این دنیا التفات پیدا کند با روح خود میتواند اطراف را ببیند و صداها را بشنود و جابجا شود.
توان انسانها در این حالت بیشتر تابع میزان پاکی و طهارت ایشان است و انسانهای خوب میتوانند به راحتی با روح خود به این سو و آن سو روند و حرکت کنند وبه نزدیکان خود سر بزنند و خبر بگیرند و چنانکه گذشت چون این روح سنگینی بدن را ندارد در یک آن مسافتهای طولانی را طی میکند و نفس نیز چون کمی تجرد خود را بازیافته میتواند در مدتی کوتاه مطالبی بسیار زیاد را بفهمد که در زمان حیات خود دهها برابر فرصت لازم داشت.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پس از جدا شدن ارتباط روح از بدن، نفس انسان عادی فقط از دریچه روح میتواند با عالم دنیا ارتباط برقرار کند و اگر نفس به این دنیا التفات پیدا کند با روح خود میتواند اطراف را ببیند و صداها را بشنود و جابجا شود.
توان انسانها در این حالت بیشتر تابع میزان پاکی و طهارت ایشان است و انسانهای خوب میتوانند به راحتی با روح خود به این سو و آن سو روند و حرکت کنند وبه نزدیکان خود سر بزنند و خبر بگیرند و چنانکه گذشت چون این روح سنگینی بدن را ندارد در یک آن مسافتهای طولانی را طی میکند و نفس نیز چون کمی تجرد خود را بازیافته میتواند در مدتی کوتاه مطالبی بسیار زیاد را بفهمد که در زمان حیات خود دهها برابر فرصت لازم داشت.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
یکی از سختترین حالات برای بسیاری از انسانها حالت رفتن به سوی قبر و وارد شدن جنازه در قبر و خاک ریختن بر آنست. در این حالت، حس غربت بسیاری به مرده دست میدهد و احساس میکند برای همیشه دستش از دنیا و ارزوهایش کوتاه شده و دیگر امیدی به بازگشت نیست. به همین جهت دستور دادهاند که مرده را یک باره و به سرعت به درون قبر نبرید و در میان راه چند بار بر زمین بگذارید تا آرام آرام برای رفتن در سرازیری قبر آماده شود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
روی همین جهت مراحل عالم برزخ برای انسانهای معمولی از مرحله دفن شروع میشود و برخی از افرادی که دفن نمیشوند یا دفنشان به تأخیر میافتد ممکن است پس از گذشت چندین روز از مرگ، عالم برزخشان آغاز شود ولی مؤمنان خاص و اولیاء الهی از همان لحظه مردن و گاه قبل از مردن و در زمان حیات چشمشان به عالم برزخ گشوده شده و حقائق آن را مشاهده مینمایند
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
وقتیکه از دنیا رفت و جنازهاش را برداشتند بر جنازه او میخوانند: لا إله إلّا الله.
یعنی ای مرده مسکین، حالا فهمیدی که لا إله إلّا الله است؟ فهمیدی که غیر از خدا معبودی نیست؟! مؤثّری نیست؟!
در زندگی هر چه به تو گفتند: لا إله إلّا الله، نفهمیدی! و از استکبار و شخصیّت طلبی بیرون نیامدی! و از استقلال منشی و ربوبیّت قدمی به جادّه عبودیّت ننهادی! اینک بر تو مسلّم و واضح و روشن شد که: لا إله إلّا الله.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
مستحبّ است انسان چون به قبرستان وارد میشود سلام کند؛ به که؟ به اهل لا إله إلّاالله؛ به آن کسانی که از زمره لا إلَه إلّا الله و اهل توحید شدهاند و با ظهور جلالت و عظمت حضرت احدیّت به قبض روح، همه چیز خود را تسلیم حقّ نمودند و از فرعونیّت و خود پرستی برون آمدند.
و طوعاً أو کرهاً اقرار و اعتراف به وحدانیّت ذات حقّ تعالی و تقدّس نمودند، و در این قبرستان همگی بدون تفاوت خفتهاند؛ زن و مرد، پیر و جوان، بچّه و بزرگ، عالم و عامی، غنی و فقیر، رئیس و مرؤوس، متعیّن و بدون شهرت؛ همه صفا نموده، و فعلًا نه جنگی و نه دعوائی، نه فخرفروشی و استکباری؛ همه در یک ردیف خسبیدهاند، سکوت محض که دلالت بر لا إله إلّا الله دارد، فضای قبرستان را پر کرده است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
وقتی انسان را در قبر مینهند اولین چیزی که در همان لحظات اول برای میت اتفاق میافتد فشار قبر است؛ بسیاری از انسانها در اول دفن احساس فشار زیادی مینمایند گوئی سینه و بدنشان فشرده میشود. این فشار را خود نفس ادراک می کند و از طریق بدن به نفس منتقل نمیشود؛ زیرا بدن در این حال از کار افتاده و زمین هم جابجا نمیشود تا فشاری به بدن مرده آورد.
آری! زمین نیز مانند هر موجود دیگری حیات و شعور داشته و نسبت به کسی که در او جای گرفته واکنش نشان میدهد
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
هر عمل صالحی مانند یک چکش زدن بر دیوار زمان است که مقداری حجاب را نازک میگرداند و اگر انسان درست در این راستا قدم بردارد میتواند آن را به شکل کامل از بین ببرد و همین طور که هنوز در حیات دنیا به سر میّبرد و روح از بدن جدا نشده وارد برزخ هم بشود.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پیامبر جواب میفرمود: چه بسا نزدیک باشد وَ یَقُولُونَ مَتی هُوَ قُلْ عَسی أَنْ یَکُونَ قَرِیباً (الإسراء ۱۷: ۵۱)؛ و میفرمود امر قیامت مانند پلک بر هم زدن یا نزدیکتر از آن است. وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَب (النحل ۱۶: ۷۷)
قیامت عالمی نیست که بعد از برزخ تازه به وجود بیاید؛ هم اکنون هست و فقط خداوند روی حکمتش آن را مخفی نموده و در هنگامهاش آن را آشکار مینماید و ظاهر میسازد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
پیامبر جواب میفرمود: چه بسا نزدیک باشد وَ یَقُولُونَ مَتی هُوَ قُلْ عَسی أَنْ یَکُونَ قَرِیباً (الإسراء ۱۷: ۵۱)؛ و میفرمود امر قیامت مانند پلک بر هم زدن یا نزدیکتر از آن است. وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَب (النحل ۱۶: ۷۷)
قیامت عالمی نیست که بعد از برزخ تازه به وجود بیاید؛ هم اکنون هست و فقط خداوند روی حکمتش آن را مخفی نموده و در هنگامهاش آن را آشکار مینماید و ظاهر میسازد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
چنانکه گاهی از یک فحش و اهانت مدتها دلگیر میگردیم. بیشتر جنگها و اختلافات و ... در دنیا به خاطر تلاش برای نگهداشتن همین چیزهاست. ریشه همه اینها هم خودخواهی و حبّ نفس و خود را مستقل و جدا دیدن از خداوند است، نمیتوانیم قبول کنیم که همه چیز ما حتی اصل وجودمان امانت و عاریه است و حتی مالک خودمان نیستیم و اگر بخواهیم یک لحظه واقعا این حقیقت را مشاهده کنیم از شدت فشار از هوش میرویم.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
در سفر آخرت ذره ذره از انسان اعتراف میگیرند که تو مالک چیزی نیستی، فقیر فقیری و فقط مانند نور یک آینه هستی که اصلاً استقلالی از نور خورشید نداری و اگر خودت را جدا میبینی و میپنداری از سر جهل توست و اگر خورشید نباشد و بخواهی خود را جدا از او در نظر بگیری عدم و هیچی. مرگ اولین قدم اعتراف گرفتن از انسان است، ولی با مرگ حقیقت توحید برای انسان صددرصد طلوع نمیکند و باز هم نیاز به یک تکان جدی و شوک قویتر است که به انسان نشان دهد که هیچ هیچ است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
ورود به عالم قیامت همراه با تجلی عظمت خداوند و طلوع نور توحید است؛ نور توحید که طلوع میکند و عظمت خداوند که منکشف میشود کسی طاقت نمیآورد و همه از خود بیخود می شوند. جایی که خورشید طلوع کند هیچ یک از نورهای آینهها دیگر نمیتوانند ادعائی کنند وخودی نشان دهند و اصلاً خود را نیز گم میکنند و مدهوش و بیهوش افتاده و محو میشوند.
وقتی انسانها وارد قیامت میشوند چنین حالی پیدا میکنند و چنان عظمت خداوند ظهور میکند که کسی را یارای ادراک و سخن باقی نمیماند. از این حال گاه در ادبیات دینی به «فَزَع» (ترس و هراس) و گاه به «صعقه» (مردن یا از هوش رفتن به واسطه شنیدن یک صدای وحشتناک) و گاه به «موت» (مرگ) و گاه به «فناء» (نیستی) تعبیر میشود و هر کدام به اعتباری صحیح است.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
که تصرفی واقعی و تکوینی در عالم هستی از سوی خداوند به دست ملک مقربش حضرت اسرافیل به تنهائی یا با همراهی حضرت عزرائیل انجام میشود که نفوس انسانی را از برزخ به قیامت سیر می دهد و چون این کار مانند بیدار کردن انسان خفته یا حرکت دادن لشکر به سوی جائی است از آن به فریاد یا کوبیدن یا دمیدن در بوق تعبیر می شود.
حضرت اسرافیل چون عزرائیل حقیقتی گسترده و وسیع دارد که همه نفوس را در خود جای میدهد و با یکایک نفوس از درون متصل است و قوتی ملکوتی دارد که با آن قوت ملکوتی میتواند حرکتی عظیم را در آن واحد در همگان ایجاد نماید.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
با توجه به این معنای لغوی حرکت موجودات از عوالم خود به سوی مقام لقاء الله و گردآمدن همه در نزد خداوند با نفخ صور اول «حشر» نامیده میشود و بازگشت هر یک به جایگاه خود با نفخ صور دوم «نشر» اسمگذاری میگردد.
البته در اصطلاح گاهی این دو کلمه به جای هم به کار رفته و مثلاً از نفخ اول به نشر تعبیر میکنند. در هر حال هر مؤمنی باید به حقانیت حشر و نشر معتقد باشد.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
با علامات چهارگانه مخلصین در مباحث پیامبر و امامشناسی آشنا شدیم. ایشان همان کسانی هستند که از شرک پاک شده و در وجودشان جز خداوند کسی حکومت نمیکند. ایشان پیشاپیش راه خدا را طی نموده و با رسیدن به فناء و سپس بقاء در محضر الهی حاضر شدهاند و دیگر نیازی به احضار ندارند.
به جز مخلصین دیگران همگی به فزع و صعقه قیامت که ترسناکترین حقیقت عالم هستی است دچار خواهند شد و هیچ کس چارهای از آن نخواهد داشت.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
اعمالی که انسان از آن توبه نموده در آخرت مشاهده میشود ولی خداوند از کنار آن به آسانی میگذرد و به تعبیری حسابی از آن نمیکشد چون اثر آن در نفس انسان با توبه از بین رفته است و نیز اعمال دیگری که به واسطه انجام خیرات اثرش محو شده و ظلمتش از نفس انسان زدوده گشته است حساب و بازخواستی ندارد.
از این رو حساب کفار بسیار سخت و دشوار و حساب مؤمنان آسان است و مخلَصین هیچ حساب و بازخواستی ندارند چون تمام وجودشان نور محض شده و جائی برای بازخواستشان باقی نیست.
کاربر ۲۸۶۷۰۹۸
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان