بریدههایی از کتاب دختران دریاچه
۴٫۱
(۳۰)
نفی واقعیتِ تلخ و ناخوشایند، قدرتی بهاندازهٔ خودِ واقعیت دارد.
SARA
زندگی اینجا مثل همیشه است و آب از آب تکان نخورده، فقط یک چیز عوض شده: تو نیستی. نمیدانی وقتی کسی که همیشه کنارت بوده دیگر نباشد زندگی چقدر عجیب میشود.
n re
زندگی بسیار زودگذر و ناپایدار است و در چشمبههمزدنی به پایان میرسد.
n re
انگار دوباره کودک شده بود، مثل همان روزهایی که تنها با بستن چشمانش میتوانست جلوی دردناکترین اتفاقات را بگیرد.
n re
وقتی بالاخره حرف میزنی و خودت رو رها میکنی تازه میفهمی این مدت چقدر سختی کشیدی تا همهچیز رو تحمل کنی.
n re
«هر کاری یه دفعهٔ اول داره.»
n re
او همسر و فرزندش را از دست داده. اتفاقی از این بدتر برای هیچ مردی قابلتصور نیست. از این بدتر ممکن نیست.»
n re
خیلی خوب بود اگر میآمدی، اما راهت خیلی دور است.
وقتی برای همیشه برگردی یک آدم دیگر شدهای.
n re
دوست نداشت که بهخاطر زن بودنش برایش تعیین تکلیف کنند و روزبهروز بیشتر احساس میکرد که زندگیاش دارد در این چارچوب محدود میشود
n re
فکر کرد یک نامه برایش بنویسد و کلماتش را سنجیده انتخاب کند؛ راهی آسانتر برای مواجهه با موضوعی سخت و پیچیده.
n re
«زندگی برای من همونجاییه که تو باشی. ما قراره توی این دنیا کنار هم باشیم، هر جا زندگی ما رو بکِشونه با هم میریم.
n re
او را به ساحل خوانده بودند تا هدیهای به دستش بدهند؛ به همین سادگی. او برگزیده شده بود تا آن بچه را نجات بدهد و از دیدِ خودش از آن به بعد در برابر آن بچه مسئول بود.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
به نقل از افسانهها روح دریاچه قرنها پیش در وارتون عشق حقیقی زندگیاش را یافته بود و به همین دلیل به آنجا آبوهوایی معتدل بخشیده بود.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
زندگی اینجا مثل همیشه است و آب از آب تکان نخورده، فقط یک چیز عوض شده: تو نیستی. نمیدانی وقتی کسی که همیشه کنارت بوده دیگر نباشد زندگی چقدر عجیب میشود.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
حجم
۲۸۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه
حجم
۲۸۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۴ صفحه
قیمت:
۲۶,۰۰۰
تومان