بریدههایی از کتاب درباره عکاسی
۳٫۷
(۱۹)
عکسها میتوانند بهیادماندنیتر از تصاویر متحرک باشند، چون آنها برش دقیق (و انتخابشدهای) از زمان هستند، نه یک جریان زمانی.
mahdi
تمامی عکسها دقیقاً با برش زدن این لحظه و ثابت کردن آن، گواهِ تبخیرِ بیوقفهٔ زماناند.
mobina
عکسها حقیقتاً تجربهٔ محبوسشدهاند
Amene
بسیاری از افراد زمانی که قرار است از آنها عکاسی شود مضطرب میشوند: نه به این دلیل که مانند افراد بدوی میترسند که بدین طریق آسیبی به آنها وارد میشود، بلکه به این علت که نگرانِ تأیید نشدن توسط دوربیناند. آدمها طالبِ آرمانیترین تصویرند: یعنی عکسی از آنها که بهترین حالتشان را به نمایش گذارد. زمانی که دوربین تصویری جذابتر از چیزی که واقعاً هستند به آنها بازتاب نمیدهد، احساس میکنند سرزنش شدهاند.
mobina
کلمات بلندتر از تصاویر سخن میگویند
mobina
یک عکس همزمان نوعی شبه ــــ حضور و نشانهای از غیاب است. عکسها ــــ بهویژه عکس افراد، مناظر و شهرهای دور و دیر، و گذشتههای ازمیانرفته ــــ مانند هیزمهایی مشتعل در بخاری دیواری یک اتاق، برانگیزندهٔ خیالاند.
mobina
دیدنِ عکاسانه به معنای استعدادِ کشف زیبایی در چیزهایی بود که همه آنها را میبینند اما بهعنوان چیزهای کاملاً معمولی از کنارشان میگذرند.
mobina
چیزی که آدمها را به گرفتن عکس برمیانگیزد مواجهه با چیزی زیباست.
mahdi
عکسها ابری از خیال و کپسولی از اطلاعاتاند.
mobina
زمان نهایتاً تمامی عکسها، حتی آماتوریترین آنها را، در قلمروی هنر جای میدهد.
mahdi
ما میآموزیم که بهگونهای عکاسانه به خودمان نگاه کنیم: جذاب دانستن خود دقیقاً به معنای آن است که حس میکنیم در عکس خوب به نظر میآییم.
mahdi
میتوان یک عکس را یک نقلقول دانست، که در نتیجهٔ آن یک کتاب عکس به کتابی از نقلقولها تبدیل میشود.
mobina
عکاس خواهینخواهی در کار باستانی یا آنتیک کردن واقعیت است، و عکسها خود آنتیکهایی لحظهای هستند.
mobina
آلفرد استیگلیتس با افتخار اعلام میکند که در بیست و دوم فوریهٔ ۱۸۹۳، سه ساعت تمام در برف و باران «در انتظار لحظهٔ مناسب» ایستاده بود تا تصویر معروف خود با عنوان خیابان پنجم، زمستان را عکاسی کند. و لحظهٔ مناسب نیز آن لحظهای است که آدم میتواند چیزها را (بهویژه چیزهایی را که همه پیش از آن دیدهاند) با نگاهی تازه ببیند.
mobina
اگر عکسها پیام باشند، این پیام هم شفاف است هم رازآمیز. بنا به گفتهٔ آربس «یک عکس رازی در مورد یک راز است. هر چه بیشتر به تو میگوید کمتر میفهمی.»
mobina
عکاسی ابزاری برای پرداختن به چیزهایی است که همه از آنها اطلاع دارند ولی به آنها توجه نمیکنند. عکسهای من به قصد بازنمایی چیزی به وجود آمدهاند که آنها را نمیبینید.
اِمِت گاوین
mobina
کسی که در موقعیت دخالت میکند دیگر نمیتواند آن را ثبت کند؛ و کسی که در حال ثبت موقعیت است قادر به مداخله نیست.
شهرام صفاری زاده
«عکاسی مجوزی بود تا هر جا که میخواستم بروم و هر کاری که میخواستم بکنم.» دوربین نوعی گذرنامه است که محدودههای اخلاقی و منعهای اجتماعی را از میان برمیدارد، و عکاس را از هر نوع مسئولیت در قبال کسانی که از آنها عکس میگیرد رها میکند. مسئلهٔ اصلیِ عکس گرفتن از آدمها آن است که تو در زندگی آنها شرکت نمیکنی، فقط از آن بازدید میکنی.
mobina
فردِ عکاس نسخهٔ مسلح عابر تنهایی است که بهنحوی نامحسوس در این جهنم شهری حضور پیدا میکند، همهجا را زیرپا میگذارد، و آن را شناسایی میکند؛ پیادهٔ چشمچرانی که شهر را به مثابهٔ چشماندازی از دیدنیهای شهوتانگیز افراطی کشف میکند.
mobina
پایدارترین موفقیت عکاسی استعداد آن برای یافتن زیبایی در امور پیشپاافتاده، احمقانه و فرسوده بوده است. گذشته از هر چیز، امر واقعی اندوهی در خود دارد. و آن اندوه زیبایی است (بهعنوان مثال، زیبایی فقیران.)
mobina
درحالیکه نقاشیها و شعرها صرفاً بهخاطر قدیمیتر شدن بهتر یا جذابتر نمیشوند، تمامی عکسها اگر بهاندازهٔ کافی قدیمی باشند جالب توجه و همچنین تأثیرگذار میشوند.
mobina
دوربین درعینحال درد و درمان است، وسیلهای برای از آنِ خود کردنِ واقعیت و وسیلهای برای کهنه و مهجور کردن آن.
mobina
تمامی عکسها یادآور مرگاند (memento mori). عکس گرفتن به معنای مشارکت در میرایی، آسیبپذیری، و بیثباتیِ شخص (یا شیئی) دیگر است. تمامی عکسها دقیقاً با برش زدن این لحظه و ثابت کردن آن، گواهِ تبخیرِ بیوقفهٔ زماناند.
big of big
عکسها ابری از خیال و کپسولی از اطلاعاتاند.
mahdi
جک کرواک مقدمهٔ خود بر کتاب رابرت فرانک با عنوان امریکاییها را اینگونه آغاز میکند:
آن حس دیوانهواری که زمانی که خورشیدِ سوزان روی خیابانها میتابد و صدای موسیقی از دستگاه موسیقی سکهای یا مراسم تشییعی در همان حوالی در فضا پخش میشود، آن چیزی است که رابرت فرانک درحالیکه با یک ماشین قدیمی دستِدوم (با استفاده از بورس گوگنهایم) عملاً چهل و هشت ایالت امریکا را زیرپا میگذاشت در عکسهای فوقالعادهٔ خود تسخیر کرد، و با سبُک پایی، رازآمیختگی، نبوغ، دلتنگی، و پنهانکاریِ غریب یک سایه، صحنههایی را عکاسی کرد که هیچگاه روی نگاتیو دیده نشده بودند... پس از دیدن این تصاویر نهایتاً دیگر نمیدانی که یک دستگاه موسیقی سکهای دلتنگکنندهتر است یا یک تابوت.
mobina
در امریکا عکاس صرفاً کسی نیست که گذشته را ثبت میکند بلکه کسی است که آن را ابداع میکند. چنانکه برنیس ابوت مینویسد، «عکاس انسانِ معاصرِ نمونهوار است؛ از دریچهٔ چشمان او حال به گذشته بدل میشود.»
mobina
تالبوت به قابلیت ویژهٔ دوربین برای ثبت «جراحتهای زمان» اشاره کرد. فوکس تالبوت در اینجا دربارهٔ اتفاقی که برای ساختمانها و یادمانها میافتاد سخن میگفت. اما برای ما، فرسایش تن جالبتر از فرسایش ساختمانهاست. ما از خلال عکسها به خصوصیترین و ناراحتکنندهترین شکل، واقعیت پا به سن گذاشتن آدمها را نشانهیابی میکنیم.
mobina
بسیار شنیدهایم که کسانی که لحظهای چیزی زیبا دیدهاند از اینکه نتوانستهاند از آن عکس بگیرند ابراز ناراحتی کنند. در واقع نقش دوربین در زیبا کردن جهان با چنان موفقیتی قرین بوده است که عکسها، و نه جهان، به معیار زیبایی بدل شدهاند.
mobina
زمانیکه درمییابیم چیزی که مانند نوعی نیمتاج زینتی لُخت بود ــــ عکس مشهوری که هارولد اجرتون در سال ۱۹۳۶ گرفت ــــ در واقع ناشی از چکیدن قطرهای شیر است، این تصویر در نظرمان بسیار جالبتر میشود.
mobina
دوربین میتواند مداراگر باشد؛ و درعینحال میتواند در بیرحمی تخصص یابد.
mobina
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۲٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
قیمت:
۱۲۸,۰۰۰
تومان