بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دراکولا | طاقچه
تصویر جلد کتاب دراکولا

بریده‌هایی از کتاب دراکولا

نویسنده:برام استوکر
انتشارات:نشر برج
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۱۲۴ رأی
۳٫۸
(۱۲۴)
کسی که از شب زجر ندیده باشد، نمی‌داند صبح چقدر ممکن است برای دل و چشمش شیرین و عزیز باشد.
"Shfar"
و تعداد دوستان کمتر از تعداد عشاق است؛ درهرصورت دوستان پاکبازترند.
"Shfar"
مردمی که در زندگی نه ترسی دارند و نه واهمه‌ای چقدر خوشبخت‌اند؛ کسانی که خواب برایشان نعمتی است که شب‌ها می‌آید و فقط رؤیاهای شیرین به ارمغان می‌آورد.
شلاله
مرده پنداشتیمش وقتی که خفته بود و خفته انگاشتیمش وقتی که مرد
merry
به قول آمریکایی‌ها «مو لای درز نقشه‌اش نمی‌رفت»
ترنج
«دوست من، به کوه‌های کارپات خوش آمدید. مشتاقانه چشم‌انتظارتانم. امشب خوب بخوابید. دلیجان فردا ساعت سه به‌سوی بوکوفینا حرکت خواهد کرد؛ جایی در آن برای شما نگه داشته‌ایم. کالسکهٔ من در گردنهٔ بورگو منتظرتان خواهد بود و شما را نزد من خواهد آورد. امیدوارم سفرتان از لندن سفری خوش بوده باشد و از اقامت در سرزمین دل‌انگیز من لذت ببرید. دوست شما، دراکولا.»
"Shfar"
این را همیشه به یاد داشته باش که خنده‌ای که در می‌زند و می‌گوید: ‘اجازه هست وارد شوم؟’ خندهٔ حقیقی نیست. نه! خندهٔ واقعی پادشاه است و هروقت و هرطور که بخواهد می‌آید. از کسی اجازه نمی‌گیرد؛ زمان مناسب را انتخاب نمی‌کند. می‌گوید ‘من اینجایم.’
mobiina
مرده پنداشتیمش وقتی که خفته بود و خفته انگاشتیمش وقتی که مرد.
شهرآشوب
«خردمند را کلمه‌ای کافی است.»
☀️J.S.Kinglee🍂
در روشنایی آن، گرگ‌ها را دیدم که اطرافمان حلقه زده بودند، با دندان‌های سفید و زبان‌های سرخ آویزان، با دست و پاهای دراز عضلانی و موهای ژولیده. با وجود سکوت شومی که آن‌ها را در بر گرفته بود، صد بار ترسناک‌تر از زمانی بودند که زوزه می‌کشیدند. دستخوش نوعی فلج ناشی از ترس شدم. انسان فقط زمانی به معنی واقعیِ این مناظر دهشتناک پی می‌برد که با آن‌ها روبه‌رو شود.
"Shfar"
ما از شکست تجربه می‌آموزیم، نه از موفقیت!»
merry
تعداد دوستان کمتر از تعداد عشاق است؛ درهرصورت دوستان پاکبازترند.
بوک تاب
آه، تقصیر علم ماست که می‌خواهد همه‌چیز را توضیح بدهد و اگر نتواند چیزی را توضیح بدهد، می‌گوید وجود ندارد که بخواهیم توضیحش بدهیم.
Ati
اما خدا شاهده، دخترخانم، من هیچ از مردن نمی‌ترسم، حتی ذره‌ای؛ فقط اگه بشه ترجیح می‌دم نَمیرم.
Sina Iravanian
قرون گذشته نیروهایی از آنِ خود داشته‌اند و دارند که «مدرنیته» به‌تنهایی نمی‌تواند از بین ببردشان.
"Shfar"
ناامیدی آرامش‌های خودش را دارد.
کیان
«خردمند را کلمه‌ای کافی است.»
"Shfar"
«الان هیچ‌چیز برایم مهم نیست، مگر حذف این حیوان از روی صفحهٔ آفرینش. حاضرم روحم را برای این کار بفروشم.» وَن هلسینگ گفت: «آه هیس، هیس، فرزندم! خداوند روح مردم را به این شیوه نمی‌خرد و شیطان نیز، اگرچه ممکن است خریدار باشد، بر سر عهدش نمی‌ماند، اما خدا بخشاینده و دادگر است
بوک تاب
دلش آزرده بود و به تمام مردانگی‌اش -که کم هم نبود- نیاز داشت تا زیر گریه نزند.
شهرآشوب
ما از شکست تجربه می‌آموزیم، نه از موفقیت!»
زهرا بی اذیت
ما زنان در وجود خود حسی مادرانه داریم و وقتی روحیهٔ مادری در ما برخیزد باعث می‌شود مسائل کوچک‌تر را نادیده بگیریم؛ سرِ این مرد محزونِ درشت‌جثه را که به من تکیه داده بود حس می‌کردم، گویی سر کودکی باشد که قرار است روزی در آغوشم قرار بگیرد و من انگار که فرزند خودم باشد، موهایش را نوازش کردم. در آن لحظه هرگز به این فکر نکردم که تمام این ماجرا چقدر عجیب است.
mobiina
من شنیده‌ام که روزی شخصی آمریکایی ایمان را این‌طور تعریف کرده: چیزی که ما را قادر می‌سازد مسائلی را باور کنیم که می‌دانیم صحت ندارند. من پیرو این مَردم. منظور او این بوده که باید ذهنی باز داشته باشیم و نگذاریم حقیقتی کوچک جلوی هجوم حقیقتی بزرگ را بگیرد، همان‌طور که سنگی کوچک جلوی واگن قطار را می‌گیرد. اول حقیقت کوچک را درمی‌یابیم. خوب است! نگهش می‌داریم و ارجش می‌نهیم؛ درعین‌حال نباید بگذاریم فکر کند که کل حقیقت عالم است.»
Maral A
گاهی فکر می‌کنم که همه دیوانه‌ایم و درحالی‌که کتِ مهارکننده به تن داریم از خواب بیدار خواهیم شد.
Ali Rastegar
مردمی که در زندگی نه ترسی دارند و نه واهمه‌ای چقدر خوشبخت‌اند؛ کسانی که خواب برایشان نعمتی است که شب‌ها می‌آید و فقط رؤیاهای شیرین به ارمغان می‌آورد.
merry
این دیوانه‌ها چه راحت خود را لو می‌دهند! خدای واقعی ناظر است که مبادا گنجشکی بیفتد، اما خدایی که از نخوت بشری ساخته شده، بین عقاب و گنجشک تفاوتی نمی‌بیند. آه، ای کاش انسان‌ها می‌دانستند!
Sajadifar Fereshteh
روی همه‌شون نوشته شده ‘اینجا جایگاه ابدی فلان است’ یا ‘مقدس است خاطرهٔ فلان’ ولی توی نصفِ این قبرها جنازه هم نیست؛ تازه، خاطره‌شون ارزش یه‌ذره تنباکو هم نداره، حتی تقدسش کمتره. همه‌ش چاخانه، مشتی دروغ و دونگه. خدایا، چه شیرتوشیری بشه روز قیامت، وقتی همه تلوتلو می‌خورند و با کفن‌هاشون می‌آن اینجا و روی هم کُپه می‌شن و سعی می‌کنند سنگ‌قبرهاشون رو با خودشون بیارن تا ثابت کنند که چقدر خوب بوده‌اند؛ بعضی‌هاشون جون می‌کَنند و زور می‌زنند، ولی اون دست‌های چروکیده و لیزی که ته دریا خیس خورده‌اند حتی نمی‌تونن سنگ‌هاشون رو نگه دارند.
"Shfar"
بی‌تکلفی خصیصه‌ای است که دیوانگان بیش از خصایص دیگر به آن احترام می‌گذارند-
زهرا بی اذیت
ما از شکست تجربه می‌آموزیم، نه از موفقیت!»
محمد
کسی که از شب زجر ندیده باشد، نمی‌داند صبح چقدر ممکن است برای دل و چشمش شیرین و عزیز باشد.
Sajadifar Fereshteh
«زیرا مردگان سریع سفر می‌کنند.»
Ati

حجم

۵۵۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

حجم

۵۵۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۷۲ صفحه

قیمت:
۵۲,۷۹۹
۲۶,۳۹۹
۵۰%
تومان